سلیمی نمین: از شریعتی نباید بت ساخت

به گزارش مشرق، عباس سلیمی نمین  مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ معاصر در نشست مجازی با موضوع "شریعتی و نیاز امروز ما" که به همت سازمان دانشجویان جهاد دانشگاهی برگزار شد، در خصوص تأثیرات نوع نگرش دکتر شریعتی در جامعه امروز ایران، اظهار داشت: ما احساس می کنیم گویا آنچه توسط شهید مطهری و دکتر شریعتی بیان شده است متعلق به این زمان است اما این به این معنا نیست که در این شخصیت ها متوقف شویم بلکه باید ضمن گرامیداشتشان از انها عبور کرد اما تأکید می کنم که علی القاعده احترام گذاشتن به مقلیدن فکر در گذشته لازم است اما این به این معنا نیست که نسبت به آنها نقد عالمانه منطقی نداشته باشیم. 

احترام گذاشتن به مقلدین فکر در گذشته به معنی نقد نکردن آنها نیست

وی ادامه داد: قطعا دکتر شریعتی با حجم تولیدات خود بدون نقض نبوده است و در دورانی می زیسته که هجمه های زیادی به تفکرات اسلامی او وجود داشته اما در آن دوران به عنوان یک نیروی مسلمان توانست تغییر ایجاد کند. ما در آغاز احیاگری اندیشه یعنی به عنوان اندیشه ای که می تواند جامعه را هدایت کند می توانیم از اندیشه های کسانی همچون دکتر شریعتی استفاده کنیم. 

بیشتر بخوانید

سلیمی نمین: دشمن در لباس عدالتخواهی نفوذ نکند

مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ معاصر در پاسخ به این سوال که ایا اندیشه های دکتر شریعتی امکان تبدیل به مدل اندیشه ای شدن را دارند یا خیر، و آیا جامعه دانشگاهی و جوانان امروز از آن استفاده می کنند، گفت: شریعتی در دوره ای رسالت خود را به انجام رساند و با شناخت دقیقی که نسبت به مسائل جهانی و کشورهای تحت سلطه داشت توانست تغییر بوجود بیاورد. 

شریعتی برای نسل دهه 50 مبانی فکری غرب را روشن کرده بود

سلیمی نمین تصریح کرد: نسل ما در دهه 50 به هیچ وجه مبهور مبانی غرب و مظاهر تمدنی نشد چرا که شریعتی مبانی فکری آنها را برای نسل ما روشن کرده بود. شریعتی به نگاه ما عمق داد و در واقع آن را از سطح به عمق کشاند. در واقع نوع هجمه سرمایه ها را برای ما روشن کرد و در کتاب آری این چنین بوده برادر در یک خاطره ساده جوان را مورد تحول قرار می دهد و از تاریخ بشریت می گوید. 

ما دچار عقب گرد شده ایم

وی با اشاره به اینکه قشر دانشجو گرچه جوان بود و می توانست مبهور بناها و مظاهر تمدنی غرب شود، خاطرنشان کرد: اما دکتر شریعتی به این قشر با رشد عمیقی که ایجاد کرد فهماند این ثروت ریشه در چپاول مردم دارد. ما قطعاً امروز این ریزبینی شریعتی را نیاز داریم اما دچار عقب گرد شده ایم. چرا که امروز شاهدیم بسیاری از جوانان ما مبهور مظاهر تمدنی غرب هستند و ریز بینی ندارند. به طور مثال اگر از آنها بپرسید آیا در دانشگاه آکسفورد دیدند که مجسمه یک فرد برده دار نصب شده است یا خیر پاسخ آنها منفی خواهد بود چون اطلاعی در این خصوص ندارند. 

پیش قراول تفکر شریعتی ما بودیم اما جوان اروپایی نمادهای سرمایه داری را نابود می کند

این پژوهشگر سیاسی افزود: جوان اروپایی که امروز باید بیشتر از ما به برجها ساختمان ها و ثروتهای جامعه اش تفاخر بورزد این کار را نمی کند چون آنها را حاصل به سلطه گرفتن چپاول و برده داری می داند. حتی به نمادهای سیستم سرمایه داری هجمه می کند و مجسمه و پرچم های انها را نابود می کند. اما در جامعه خودمان شاهد عقب گرد هستیم در حالیکه در جامعه بشری اندیشه دکتر شریعتی کار خود را پیش برده است. جای تاسف  است که مایی که پیش قراول این مکتب بوده ایم باید امروز شاهد سرد دادن شعار "نه غزه ،نه لبنان" در تهران باشیم. 

شریعتی به زبان ساده مسیر نفی اسرائیل و امریکا را به جوانان نشان داد

سلیمی نمین اضافه کرد: تعریف شریعتی از انسان این است که انسان موجودیست که باید رشد پیدا کند و این محقق نمی شود مگر اینکه جلوی کسانی که سد راه رشد انسانها می شوند ایستادگی کنیم. این تعریف ساده شریعتی جوان را به این سمت می کشاند که باید در مقابل آمریکا به عنوان عامل ایستادگی در برابر رشد انسانها ایستادگی کند اما جوان امروز با این مسئله همراه نیست چون تعریف انسان را از جای دیگر دریافت می کند. اگر برای انسان بودن خود ارزش قائل باشید در مقابل کسانی که نمی خواهند انسان به آنچه نمی خواهد برسد خواهید ایستاد و آنچه شریعتی با زبان ساده به جوان منتقل کرد منشا تحولی شد که در مسیر نفی اسرائیل، امریکا و سلطه گری انها قرار گرفتیم. 

وی با طرح این سوال که آیا امروز آنچه در دهه 50 منشا تحول بود را چقدر شاهد هستیم، تاکید کرد: با کمال تاسف باید بگویم در این زمینه دارای عقب نشینی هستیم.

بارزترین شریعتی فرزند زمانِ خود بودن است/او درپیوند زدن نسلها نقش جدی ایفا کرد

مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ معاصر در پاسخ به این سوال که فکر می کنید عمده ترین ویژگی شریعتی که او را در مقایسه با دیگران متمایز می کند، چه بوده است، گفت: بزرگترین ویژگی او فرزند زمان خود بودن است یعنی شناخت کامل از جامعه ایران داشت یعنی راه حل برون رفت از شرایط متکی بر داشته های ایران را می دانست به همین خاطر از دکتر شریعتی می توان به عنوان یکی از مبلغین بازگشت به خویشتن نام برد که این منشا تقویت استقلال فکری در جامعه می شود و از این جهت دارای برجستگیست. همچنین او در پیوند زدن نسلها نقش جدی ایفا می کند. 

برخی تنگ نظری ها موجب عدم بهره مندی کامل ما از دکتر شریعتی شد

سلیمی نمین ادامه داد: امروز بین نسلها شکاف ایجاد شده است و آنها نمی توانند زبان مفاهمه پیدا کنند در دهه 30 و 40هم این مشکل را داشتیم. کتاب "پدر، مادر، ما متهمیم" دکتر شریعتی فاصله بین نسلی را از بین برد. اما امروز از عمیق تر شدن بین شکاف بین نسلی زیان می بریم ولی می توانیم از آثار شریعتی برای رفع این شکاف استفاده کنیم. در میان روشنفکران مذهبی دیگر جلال آل احمد نیز از جمله افرادی بود که وحدت بین اقشار را در چنگ انداختن به ریسمان خدا و اسلام می دیدید. شریعتی و تعلق خاطر او به اسلام، دین و روحانیت و اعتقاد به تشکیل حکومت دینی موجب شد که مورد غضب قرار گیرد. از طرف دیگر برخی تنگ نظری ها در حوزه اندیشه مثل کسانی که معتقدند برای هر نظر و حرفی باید به هیچ وجه با خطا مواجه نشویم که در این صورت تولید فکر هیچ وقت صورت نمی گیرد و این نگاه تنگ نظرانه در جامعه دینی نیز سبب شد انطور که باید از دکتر شریعتی بهره نبریم. 

وی در پاسخ به این سوال که اگر شریعتی امروز بین ما بود چه می گفت و چه نظری داشت ، تاکید کرد: من در مسائل تاریخی معتقدم بیان این اگرها خیلی به جا نیست. اینکه شریعتی چه گرایش و تفکری در امروز جامعه ما می داشت، را ممکن است هر کس بنا به نظر خود بیان و بررسی کند. اما چیزی که واضح است مقابله او با متهجرین و مناسب دانستن روحانیت اصیل برای حاکمیت کشور بود. شریعتی را باید با مختصات فکری و اینکه اسلام می تواند جامعه بشری را اداره کند و خرافات را پس براند شناخت تا توانست از تفکرات او استفاده کرد. 

از شریعتی نباید بت ساخت/دانشگاه باید نهضت مطالعه آثار گذشته و جدید را راه بیندازد

این پژوهشگر سیاسی درخصوص اینکه دانشجویان امروز چه وظیفه ای در قبال امثال کسانی همچون دکتر شریعتی دارند، گفت: آنهانباید در یک مقطع تاریخی باقی بمانند بلکه باید از تولیدات و پیشینه کسانی همچون شریعتی در تولید فکر استفاده کنند. امثال کسانی مثل طالقانی، شریعتی و مطهری در تاریخ معاصر ما مولد فکر بودند که اگر با تولیدات فکری آنها آشنا نشویم دوباره در حلقه تکرار قرار می گیریم. این یعنی زیان دیدن. امروز دانشگاه باید نهضت مطالعه گذشته و اثار جدید را راه بیندازد و با پیوند ان منشا تحولات دینی باشد. از شریعتی نباید بت ساخت و در دوران ان متوقف شد. ما بنا نیست در اورده های شریعتی بمانیم که اگر اینگونه باشد محل تاسف است. دانشگاه در علوم انسانی نیازمند تفکرات افرادی مثل دکتر شریعتیست. 

کتاب "پدر، مادر، ما متهمیم" شریعتی موجب پیوند خوردن دو نسل قدیم و جدید شد

سلیمی نمین در پاسخ به این سوال که کدام اثر شریعتی از دوران جوانی به یاد دارید که تحت تاثیر آن قرار گرفته باشید، گفت: کتاب پدر مادر ما متهمیم شریعتی موجب پیوند خوردن من با مادرم شد و من این پیوند را متاثر از دکتر شریعتی یافتم. نسل گذشته که دارای مبانی اعتقادی قوی بود با نسل جوان عصیانگر که می توانست بدون عقبه دچار مشکل شود پیوند خورد و من این را قطعا مدیون دکتر شریعتی می دانم که توانست نواقص دو نسل را به رخ انها بکشاند و با یکدیگر پیوندشان دهد.  

وی در خصوص اینکه چرا در 40 سال پس از پیروزی انقلاب شاهد ظهور شخصیتهایی همچون دکتر شریعتی نبوده ایم بیان داشت: بسترهایی که در این زمینه تاثیرگذار هستند و موجب تولید فکر می شوند می توانند در ظهور امثال دکتر شریعتی تاثیرگذار باشند. درست است که مسائل سیاسی با مسائل فکری لازم و ملزوم هم هستند اما نباید قواعد اینها را با یکدیگر درهم آمیزیم. ما نباید فرهنگ، فکر و ... تحت تاثیر سیاست قرار دهیم تا دچار سیاست زدگی شوند. بعد از انقلاب ما شاهد بودیم برخی نیروهای سیاسی خود را پشت تولید فکر مخفی می کردند و در گذشته شخصیتهای فکری وجود داشتند که سعی در دوری از تنشهای سیاسی می کردند. اما اگر ما حوزه فکر را از تنشهای سیاسی دور کنیم و برای زدن مخالفین خود از بستر فکر کمک نگیریم و ان را محترم بداریم و همچنین اندیشمندان این حوزه را ولو اینکه برخی تولیدات فکری آنها را شایسته نقد بدانیم تا عناصر تولید فکر را در مسیر سختی که قرار دارند تشویق کند. 

مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ معاصر تاکید کرد اگر بخواهیم شریعتی های زیادی در آینده داشته باشیم باید به شریعتیهای گذشته احترام بگذاریم ما باید به مولدین فکر در گذشته احترام بگذاریم که این امر موجب تقویت حوزه تفکر خواهد بود. منظور من از احترام به شریعتی های گذشته این نیست که کتابهای او را در کتابخانه تلنبار کنیم بلکه باید در مورد مبانی تفکری او فکر کرد.  

کسانی که شریعتی را مقابل امام و اسلام قرار می دادند امروز خواستار جدایی دین از سیاستند

سلیمی نمین در پاسخ به این سوال که آیا چیزی به اسم شریعتیسم هم وجود دارد یا خیر و چه نقدهایی او در عملکردش وارد است، گفت: در ابتدای پیروزی انقلاب شریعتیسم مطرح بود اما امروز اصلاً مطرح نیست چون کسانی که می خواستند این پرچم را بالا نگاه دارند تجدیدنظرهای جدی در تفکرات خود نسبت به غرب، دین و ... پیدا کردند. آنها می خواستند شریعتی را در مقابل امام و اسلام قرار دهند اما دست از این کار برداشتند و در جبهه دیگری قرار گرفتند. عده ای شریعتی را اندیشمند می دیدند اما به تسلط های او اذعان داشتند ولی عده ای به اغراض سیاسی نسبت به او نگاه می کردند و آن دسته امروز  شریعتی و اثارش را برای خودشان بسیار منفی می یابند. چرا که اگر آثار او را مطالعه کنید می بینیم که مهمترین مولد اداره جامعه را اسلام می داند اما کسانی که امروز خواستار جدایی دین از سیاست هستند خود را در آموزه های شریعتی در تعارض شدیدی می بینند. 

وی در پایان سخنان خود با اشاره به اینکه تا امروز سه قشر علیه شریعتی کار کرده است خاطرنشان کرد: قشر تنگ نظر مذهبی، جریانی که دچار استهاله شد یعنی ابتدا با او برای ایجاد نظام اسلامی همراه شد اما بعدها کنار رفت و این تفکر را کنار گذاشت و سکولارها سه قشری بودند که تا امروز علیه دکتر شریعتی فعالیت کردند. چیزی که در آخر بیانش را ضروری می دانم آن است که ما متاثر از شخصیتهایی مثل دکتر شریعتی بوده ایم و پیشقراول حرکتی که مانع آگاهی بخشی بوده است به همین خاطر پیش قراول آگاهی بخشی نیز شده ایم و باید پیوند جوانان با دین و اندیشه ها را تقویت کنیم چرا که جای تاسف دارد که مبانی تفکر ما در کشورها دیگر وجود دارد اما در داخل نسبت به آن شکاف وجود دارد.

برچسب ها:

سیاسی