میخ «آخر» بر تابوت رابطه با غرب

به گزارش مشرق، ارائه پیش‌نویس قطعنامه علیه ایران در شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی توسط تروئیکای اروپایی (انگلیس، فرانسه و آلمان) که خود عضوی از برجام بوده و قرار بود خسارت‌های خروج یک‌جانبه آمریکا از توافق هسته‌ای را جبران کرده و جلوی قلدرمآبی واشنگتن بایستند، نشان دهنده شکست راهبرد تعاملی با غرب و رویکرد همکاری با اروپایی‌ها است.

بیشتر بخوانید:

ماهیت و ترکیب شورای حکام چگونه است؟

شورای آتلانتیک: رفتار ترامپ درستی تحلیل‌ رهبر ایران را ثابت کرد

استقبال "گانتز" از قطعنامه «آژانس» درباره ایران

تاریخ چند قرن اخیر را که مرور می‌کنیم و به خصوص از اواسط دوره صفوی که ایران با اروپای امروزی آشنا شد و به تعاملات سیاسی و اقتصادی پرداخت، دقت می‌کنیم؛ متوجه تلاش چندباره موبورهای چشم آبی بارها می‌شویم که تلاش داشتند تا در تعاملات و قراردادهای خود با کشورمان، بیشترین سود را کسب کرده و اصطلاحاً سر ایران را کلاه بگذارند. جالب‌ترین نکته ماجرا اما این است که هرگاه ایرانیان متوجه این موضوع شده و قراردادهای منعقده را باطل اعلام می‌کردند، غربیان بدون اشاره به نیات خود، ایرانیان را افرادی دروغگو که خلف وعده می‌کنند، معرفی می‌کردند.

تجربه استعماری اروپا؛ «راهزنی» به جای «رایزنی»

از این قبیل رفتار اروپایی‌ها در دوران معاصر و به‌خصوص در دوران سلطنت قاجار و پهلوی بسیار زیاد بوده که مهم‌ترین نمودهای آن را می‌توان در قراردادهای ننگینی چون «رژی» و «دارسی» مشاهده کرد. هرگاه جوانمردی در دیار ایران پیدا می‌شد که جلوی این زیاده‌خواهی‌ها بایستد، غربیان با هر لطایف الحیلی وی را از دور خارج می‌کردند که عزل و شهادت امیرکبیر از جمله آن موارد است و حتی اگر این موضوع نیز جوابگو نمی‌شد و مردم در میدان حضور داشتند، اشغال کشور در دستور کار قرار می‌گرفت.

بعد از وقوع انقلاب اسلامی ایران و استقرار جمهوری اسلامی در کشور، اروپایی‌ها و به‌طور کل غربی‌ها که حالا دستشان از چپاول منابع ایران کوتاه شده و در عین حال در مقابل نظام مستقلی قرار گرفته بودند که با ایدئولوژی برآمده از اسلام و فرهنگ عاشورا، مقاومت عزتمندانه و عدم باج دهی را سرلوحه حکمرانی خود قرار داده، از انجام توطئه‌های جدید بازنایستادند.

پرونده هسته‌ای ایران و جنجال سازی حول فعالیت صلح آمیز اتمی ایران به‌رغم تأکیدات چندباره مسئولان کشورمان، فتوای مقام معظم رهبری و همکاری‌های مکرر کشورمان با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی تا بدانجا پیش رفت که پرونده ایران در سازمان ملل متحد و شورای امنیت ذیل فصل هفت قرار گرفت و خروجی آن، قطعنامه‌های مکرر و تحریم‌های بین‌المللی بود.

سال ۱۳۹۲ و با روی کار آمدن دولت جدید، سیاست تعامل با غرب و مذاکره برای حل بحران هسته‌ای در دستور کار تیم جدید سیاست خارجی کشور قرار گرفت که در نهایت برجام محصول مذاکراتی فشرده بود تا از طرفی پرونده هسته‌ای ایران را در مسیر عادی شدن قرار دهد و همچنین از طرف دیگر با لغو تحریم‌ها زمینه گشایش دروازه‌های تجارت خارجی برای کشور باشد.

اما در اردیبهشت سال ۱۳۹۷ و با دستور دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا، ایالات متحده رسماً از توافق هسته‌ای خارج شد و تحریم‌های یک‌جانبه و اصطلاحاً ثانویه را علیه ایران بازگرداند. واشنگتن به این موضوع بسنده نکرد و در ادامه تحریم‌های جدیدی را علیه کشورمان وضع کرد که به گفته برایان هوک مسئول اقدام علیه ایران وزارت خارجه آمریکا، شدیدترین نظام تحریمی در طول تاریخ است.

اتحادیه اروپا و سه کشور اروپایی انگلیس، آلمان و فرانسه در این میان به‌عنوان عضوی از برجام با ابراز تأسف از اقدام آمریکا اعلام کردند که خسارت این خروج را جبران خواهند کرد. فدریکا موگرینی مسسول سابق هماهنگ کننده سیاست خارجی اتحادیه اروپا درست بعد از سخنرانی ترامپ در مراسم خروج از برجام، با چهره‌ای برافروخته در مقابل دوربین تلویزیون قرار گرفت و اطمینان داد که با همکاری همه طرف‌ها، از برجام حفاظت خواهد کرد.

تعهداتی برای «هیچ»؛ وعده‌های بی‌فرجام اروپایی‌ها

تیرماه ۱۳۹۷ اما ایران با کشورهای اروپایی دور یک میز نشست و ماحصل این مذاکرات، تعهداتی ۱۱ گانه‌ای بود که اتحادیه اروپا اعلام کرد و متعهد شد تا با اجرای آن، در مقابل قلدری آمریکا ایستاده و خروج یک‌جانبه واشنگتن از برجام را جبران کند.

اروپایی‌ها همچنین برای نمایش فعال بودن خود، از شوخی تلخ به نام SPV رونمایی کردند که قرار بود پیش درآمد اجرای تعهدات اروپایی‌ها شده و یک مکانیسم نقل و انتقال مالی برای مقابله با تحریم‌های آمریکا باشد که پس از گذشت ماه‌ها، همچون تعهدات اروپایی‌ها همچنان در حد یک بیانیه ماند و حتی برآورنده ذره‌ای از منافع برجامی ایران نیز نشد.

اروپایی‌ها که مکرراً دلایل فنی و عدم توان دولت‌هایشان برای مجبور کردن شرکت‌های خصوصی برای مراوده با ایران را بهانه عدم اجرایی شدن SPV اعلام می‌کردند، این‌بار با رونمایی از اینستکس بار دیگر از خورجین وعده‌های مکرر خود، نمایش مضحک دیگری را آغاز کردند که گذر زمان نشان داد اروپایی‌ها بار دیگر دبه درآورده‌اند.

بازی دو سر برد اروپا در قبال آمریکا

اروپایی‌ها اما با آغاز برداشته شدن گام‌های کاهش تعهدات هسته‌ای از سوی ایران در اردیبهشت سال ۱۳۹۸، چهره واقعی خود را نشان دادند و بدون اینکه به بی‌عملی خود در قبال تعهدات خود و اقدامات آمریکا اشاره کنند، ایران را عامل بر هم زدن توافق هسته‌ای معرفی کردند.

در این میان بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران سیاسی اعلام کردند که اروپایی‌ها توانایی و ظرفیت تأمین منافع برجامی ایران را دارا هستند؛ ولی تمایل و اراده‌ای برای این کار ندارند و آنها حفظ وضع موجود را بهترین‌ترین گزینه برای خود می‌دانند.

اروپایی‌ها تلاش می‌کنند در کنار عدم انتفاع ایران از برجام همچنین مانع خروج کشورمان از توافق هسته‌ای شوند و به عبارت دیگر، ایران در عین عمل به تعهدات هسته‌ای، از مزایای برجام بی‌بهره بماند. اروپایی‌ها با این کار از یکسو محدودیت‌های هسته‌ای ایران را حفظ کرده و به خیال خام خود تهران را مهار می‌کنند و از سویی دیگر، خود را عامل تعادل در عرصه بین‌الملل و ترامپ را عامل بر هم زدن تعادل بین‌المللی معرفی کرده‌اند.

در این میان اروپاییان در یک بازی دو سر برد، هم مانع از فعالیت هسته‌ای ایران می‌شدند و از سویی دیگر در مقابل آمریکا قرار نگرفتند و حتی به بهانه همراهی با واشنگتن از ترامپ امتیاز تجاری می‌گرفتند.

قطعنامه در شورای حکام؛ میخی بر تابوت غرب‌گرایی

هفته گذشته بود که تروئیکای اروپایی بدون توجه به همکاری‌های ایران با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی که مکرراً در گزارش‌های این نهاد بر آن تاکید شده است و همچنین اقدامات مخرب آمریکا، پیش‌نویس قطع‌نامه‌ای را برای تصویب در شورای حکام توزیع کردند.

اهمیت این پیش‌نویس در این بود که شورای حکام از سال ۲۰۱۲ هیچ قطع‌نامه‌ای را علیه ایران تصویب نکرده بود و پرونده فعالیت‌های گذشته هسته‌ای کشورمان موسوم به PMD طبق برجام بسته شده بود. اقدام اروپایی‌ها در حالی بود که ادعای آنها بر اسنادی بود که رژیم صهیونیستی ارائه کرده که در زمره اسناد جاسوسی به حساب می‌آمد و استناد به آنها در حالی که گزارش‌های خود آژانس بر همکاری ایران تاکید می‌دارد، غیرقابل قبول بود و سخنگوی وزارت امور خارجه ایران نیز گفت: آنچه که مسلم است، اقدامی بوده که شورای حکام انجام داده و این موضوع برای ما غیرقابل قبول است. جمهوری اسلامی ایران بالاترین و شفاف‌ترین همکاری را در چارچوب پادمان با شورای حکام و آژانس داشته است.

روز جمعه اما با تصویب قطع‌نامه در شورای حکام علیه ایران و زمزمه موافقت اروپایی‌ها برای تمدید تحریم‌های تسلیحاتی ایران که طبق برجام باید در اکتبر (اواخر مهر) پایان یابد، برگ جدیدی در تعاملات کشورمان با موبورهای چشم‌آبی شکل گرفته و نشان می‌دهد که اعتماد به آنها نه‌تنها جوابگوی نیازهای کشور نبوده، بلکه موجب خسران نیز بوده است.

سیاست تعامل با غرب و کاهش تنش با آنها که سال‌ها است توسط برخی در کشور ترویج شده و بعد از سال ۹۲ عملاً به‌عنوان دکترین حاکم در کشور عملیاتی شده، حالا با اقدام اروپایی‌ها در شورای حکام و تلاش در همراهی با آمریکا برای تمدید تحریم‌های تسلیحاتی، به شکست رسیده و نشان می‌دهد که منافع ملی را نه در غرب، بلکه در جایی دیگر جستجو کرد.

قطعنامه شورای حکام آژانس در عین آنکه میخی بر تابوت رابطه با غرب بود؛ اما می‌تواند در صورت هوشمندی مسئولان و کارگزاران سیاست خارجی کشور به فرصت نیز تبدیل شود. به این معنی که اگر به رابطه با دو کشوری که به این قطع‌نامه رأی منفی داده و در شورای امنیت در مقابل آمریکا صف آرایی کرده‌اند، فرصت گسترش داده شود، منافع ملی کشور تأمین خواهد شد.

برچسب ها:

سیاسی