از همسرم دو فرزند دارم و میخواستم به خاطر دو فرزندم دست از این رابطه شیطانی بردارم، اما نشد و بالاخره اتفاقی که نباید میافتاد، افتاد و آنهم باردار شدن من از حامد بود.
اسفندماه بود که گزارشی مبنی بر ربایش یک کودک دو ساله به یکی از کلانتریهای جنوب شهر تهران اعلام شد و سپس پرونده برای رسیدگی تخصصی در اختیار کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی پایتخت قرار گرفت. در گام نخست تحقیقات از مادر کودک ربوده شده به عنوان تنها شاهد ماجرا بازجویی بعمل آمد و وی توضیح داد که دو زن و یک مرد به بهانه نظافت فرزندشان و استفاده از سرویس بهداشتی وارد منزل شده و با تهدید سلاح سرد پس از سرقت النگوهای وی کودک دو ساله اش را نیز با خود برده اند.
افسر پرونده با توجه تجربه کاری خود متوجه تناقضات متعدد در اظهارات مادر شد و در نهایت با پیگیریهای افسر پرونده و استفاده از شگردهای پلیسی مادر لب به اعتراف گشود و از راز شومی که سالها از همسرش پنهان کرده بود پرده برداشت.
مهین وقتی متوجه شد افسر پرونده دریافته داستان او در مورد ربایش کودک همه حقیقت ماجرا نیست سرش را بزیر انداخت و در نهایت شرمندگی در حالیکه اشک میریخت گفت: مجرد بودم که با مردی به نام حامد که فردی خلافکار و از اراذل و اوباش بنام محله مان بود آشنا شدم و از آنجایی که حامد متاهل بود نتوانستم با او ازدواج کنم و به خاطر علاقه و همچنین ترس از حامد سالها به رابطه پنهانی با او ادامه دادم و حتی وقتی شوهرم به خواستگاری ام آمد و ازدواج کردم از ترس انتقام حامد رابطه ام را ادامه دادم. خیلی دلم میخواست ارتباطم را قطع کنم و به این زندگی پر از دروغ و خیانت پایان دهم، اما حامد تهدید میکرد که اگر ارتباطم را قطع کنم تلافی میکند.
از همسرم دو فرزند دارم و میخواستم به خاطر دو فرزندم دست از این رابطه شیطانی بردارم، اما نشد و بالاخره اتفاقی که نباید میافتاد، افتاد و آنهم باردار شدن من از حامد بود. پدر فرزند سومم حامد است و وقتی یک ماه پیش به او گفتم که دیگر نمیتوانم به این رابطه ادامه دهم تهدید کرد فرزندش را میرباید و با خود میبرد. من توجهی به حرفهایش نکردم و رابطه ام را قطع کردم و حامد هم با دوستانش نقشه کشیدند و همانطور که توضیح دادم اقدام به ربایش فرزندم کردند.
پس از اعتراف مهین کارآگاهان اداره یازدهم مخفیگاه ربایندگان را شناسایی و با همکاری سایر متهمان حامد نیز در مخفیگاهش دستگیر شد.
حامد پس از دستگیری به ارتباط پنهانی با مهین اعتراف کرد و گفت: از سالها پیش با او رابطه داشتم و حتی وقتی ازدواج کرد نیز دست از سرش برنداشتم و وقتی دیدم برای قطع رابطه مصر است تهدید کردم فرزندم را از او جدا میکنم.
ربایش کودک دو ساله، همسر مهین را با حقایق تلخی روبرو کرد و پس از تحویل طفل به مادرش مهین با اقدام همسرش برای طلاق روبرو شد. مردی که سالها به او اعتماد کرده بود و مهین در سایه این اعتماد به ارتباط شوم خود با حامد ادامه داده بود.
غروب بود و سوز سرمای اسفند به صورت عابران خسته سیلی میزد که زنی غمگین و شکسته در حالی که دست کودکش را در دست داشت خیابانها را به سمت سرنوشتی نامعلوم پشت سر میگذاشت و در آن سوی شهر مردی غمگینتر و شکستهتر به سالهای پیش رو و دو فرزندی که حالا باید به تنهایی بزرگ میکرد میاندیشید و غرور جریحه دار شدهای که او را از تشکیل زندگی مشترک و اعتماد به زنی دیگر میترساند.
نظریه کارشناس
- وقتی فرد تعریف درستی از ازدواج و هدف از تشکیل زندگی مشترک در ذهن نداشته باشد به راحتی مرزها و چارچوبها را زیر پا میگذارد بدون فکر جواب مثبت میدهد، بدون فکر بچه دار میشود و بدون عذاب وجدان تن به روابط موازی و فرا زناشویی میدهد.
- یکی از آسیبها و صدمات روابط پیش از ازدواج، ناتوانی فرد در کنار گذاشتن این روابط و تعهد به شریک زندگی میباشد مخصوصا وقتی شخص به تنوع طلبی عادت کرده باشد مدتی که از زندگی مشترک گذشت دوباره به روابط پنهانی رو میآورد و قدرت مدیریت تمایلاتش را از دست میدهد.
- تا زمانی که این مهارت را در وجود خود به وجود نیاورده اید که به شریک زندگی خود وفادار باشید و بتوانید از شیطنتها و کنجکاویهای دوران مجردی چشم پوشی کنید تن به زندگی مشترک ندهید، چون با این کار، تنها مسیری منتهی به طلاق عاطفی یا طلاق قانونی و شرعی را پیش روی خود و شریک زندگی خود قرار میدهید و زیان دیدگان اصلی تصمیمهای شتابزده و ناپخته شما فرزندان بوجود آمده در این ازدواج خواهند بود.
- هر رفتار پنهانی از شریک زندگی به هر شکل و صورت آن و با هر دلیلی که اتفاق بیافتد خیانت محسوب میشود پس سعی نکنید به جای اصلاح شرایط و ارتقاء کیفیت رابطه زناشویی خود، با آوردن دلایل مختلف از عذاب وجدان خود برای خیانت کم کنید.
- ازدواج پیمانی مقدس میان یک زن و مرد برای پیمودن مسیر زندگی درکنار هم و دست در دست هم میباشد، زمانی ازدواج کنید که قدرت ماندن در این تعهد و پذیرفتن مسئولیتهای این پیمان را دارید.