نامه بانیان اغتشاش به رهبر انقلاب! / "فرماندهان فتنه جدید" از سایه بیرون آمدند

سرویس سیاست مشرق "محمد موسوی خوئینی‌ها" از رجال اصلاحات و از تئوریسین‌های این جریان خاص سیاسی به تازگی نامه‌ای سرگشاده را در اشاره به رهبر معظم انقلاب منتشر کرد که محتوای آن بایستی مورد توجه مردم و محل تأمل چشمان ناظر کشور باشد.

او در نامه خود با پیش کشیدن پای مشکلات برساخته دولتِ اصلاح‌طلبان و ادعای "عمق بی‌اعتقادی و بی‌اعتمادی مردم نسبت به مدیریت کلان" نوشته است:

"کم نیستند کسانی که اصلاحِ امور و تغییر وضع نامطلوب کنونی را از عالی‌ترین جایگاه مدیریت کشور انتظار می‌کشند. در چشم این خیل عظیم، اوضاع غیر قابل ‌دوام‌ امروز صرفاً معلول تصمیمات مدیرانی که می‌آیند و می‌روند نیست (که البته این آمدن‌ها و رفتن‌ها هم خارج از چارچوب ارادهٔ عالی و حاکم بر کل مقدرات کشور نیست). از نگاه مردم، شیوهٔ مدیریت در بالاترین سطح، و قدرتِ نافذ آن، نقش‌آفرینِ اصلی در تمام یا اکثر مهامّ امور کشور است. "

خوئینی‌ها می‌افزاید: مردمی که چنین انتظاری دارند هرگز الزامات و محدودیت‌های پس از پیروزی انقلاب اسلامی (که البته چهل سال از آن گذشته است) و نیز کینه‌توزی دشمنان انقلاب، به‌ویژه آمریکا و رژیم غاصب صهیونیستی را نادیده نمی‌گیرند. همچنین آنان از پیامدهای دفاع مقدس غافل نیستند و به شهیدان و مجاهدان و نقش‌آفرینان آن حماسهٔ ملی و اسلامی، که فرزندان همین ملت بودند، سپاس و درود بی‌پایان تقدیم می‌کنند. اما همین مردم بر این باورند که مدیریت کشور، به‌ویژه عالی‌ترین سطح آن، باید با ملاحظهٔ همین مشکلات و چالش‌ها شیوه‌ای در مدیریت امور به کار می‌بست که امروز گرفتار این آشفتگی‌های فرهنگی و اقتصادی و اجتماعی و… نمی‌شدیم!

او در بند پایانی نامه خود نیز می‌نویسد: اگر شیوه‌ای که تاکنون به کار رفته است نتیجهٔ محاسبات متعارف و براساس آراء و تحلیل‌های شناخته‌شده در حکم‌رانی است، پس هستند پرشمار صاحب‌نظرانی که حق دارند و باید مجاز باشند تا زبان و قلم به نقد بگشایند و درست و نادرست این روش را تذکر دهند و اصلاح آن را با تأکید درخواست کنند و نگران پیامدهای ناگوار بهره‌مندی از این حق طبیعی و الهی نباشند. اما اگر مبنای تصمیمات این چند دهه دانسته‌هایی از مبادی غیرمتعارف است که تنها در اختیار خواصی از بندگان خدای متعال است که بنده و امثال بنده هیچ حظّی از آن نداریم و در نتیجه، آنچه بر کشور و مردم و جمهوری اسلامی می‌گذرد سرنوشتی محتوم و گریزناپذیر است، پس همگان تسلیم امر محتوم و مشیّت الهی خواهیم بود، ان‌شاءالله. [۱]

*این از مظلومیت نظام اسلامی و رهبر معظم انقلاب است که خواصی که باید واقعیت‌ها را به مردم بگویند؛ از وظیفه اصلی خود استنکاف کرده و در سمت تحرّکات دشمن برای ایجاد "فتنه" قرار گرفته‌اند.

درباره نامه آقای خوئینی‌ها که ترکیبی از اقاریر سال ۸۸ سران فتنه و مفتون‌شدگان و نوستالژی اظهاراتی مثل آتشفشان و سینه‌های سوزان و خداجو بودن اغتشاشگران است؛ گفتنی‌های مهمی وجود دارد:

یکم_ انتظار بود موسوی خوئینی‌ها در این نامه به عذرخواهی از رهبر معظم انقلاب و مردم بپردازد و توضیح بدهد که چرا اصلاح‌طلبان در دو انتخابات و دو دولت؛ به حمایت از گزینه‌ای پرداختند که وضع فعلی میراث او و حامیان اوست؟

مردم و رهبری چه گناهی داشتند که اصلاح‌طلبان اجازه ندادند به جای تفکر معتقد به مذاکره با کدخدا؛ تفکر معتقد به خدمت و مدیریت جهادی و استفاده ظرفیت داخلی روی کار بیاید؟

دوم_ خوئینی‌ها و دوستان او بهتر از هرکسی به این گزاره عقلانی در حکمرانی واقف هستند که مسئولیت اوضاع کشور مستقیما متوجه رئیس‌جمهوری است که با رأی اکثریت مردم روی کار می‌آید و اختیاردار بیش از ۹۵ درصد از بودجه و اجرائیات کشور است.

اما اینکه چرا خلاف این واقعیت را می‌گویند محل سؤال است و به زعم ما بایستی دلیل این سؤال را در سابقه سال ۸۸ ستاد اصلاحات جستجو کرد!

این استدلال غلط و محفلی که "مشکلات را رهبری نظام باید اصلاح کند"! آیا چیزی جز عوامفریبی است؟

چه اگر اینچنین بود پس اساساً چه نیازی به برگزاری انتخابات و فدایی شدن اصلاح‌طلبان برای آقای روحانی در دو انتخابات ۹۲ و ۹۶!؟ [۲]

سوم_ "مردم" گزاره‌ای به شدت مشکوک در اظهارات خوئینی‌هاست و "مردم" حتما بایستی متوجه آن باشند.

مردم از کینه‌توزی دشمنان انقلاب و ثمرات دفاع مقدس غافل نیستند و در بحث معقولات کشور و حقایق حکمرانی اصولی هم متوجه این حقیقت هستند که خوب و بد کشور محصول "صندوق رأی" است.

اما کسانی که موسوی خوئینی‌ها به آنها اطلاق مردم دارد و اصرار می‌کند که رهبری را مسئول مشکلات بدانند؛ همان "شبه مردم" هستند که میرحسین موسوی هم در سال ۸۸ برای تقدیس اقدام خیابانی آنها مدال "خداجویان" را بر سینه‌شان نشاند!

وگرنه کسی که اهمیت خون شهدا و خطرات پیرامون کشور را می‌داند و از نقش کلیدی انتخابات در اقتصاد و فرهنگ و... باخبر است هرگز حاضر نمی‌شود مدعای کسانی مثل سعید حجاریان را باور کند که "رئیس‌جمهور واقعی، مقام رهبری است"! [۳]

خاصّه اینکه وقوف به این مقولات اتفاقا اعتراض مردم را نسبت به "اصلاح‌طلبان" برخواهد انگیخت که مسبب‌الاسباب اوضاع فعلی کشور هستند، در شورای شهر، در مجلس و در دولت دولت یکسره ناکارآمدی بر جای گذاشته‌اند و اکنون و در "زنگ حساب" اما مشغول خواندن انشا هستند.

و چهارم_ "سرنوشت محتوم و گریز ناپذیر" و "اوضاع غیر قابل دوام" کنایه‌هایی هستند که خوئینی‌ها تلاش کرده آنها را در قالب یک نامه سرگشاده مطرح کند.

اما واقعیت این است که این سرنوشت محتوم و اوضاع غیر قابل دوام در "انتخابات" و با رأی خوب مردم تغییر خواهد کرد و در صورت انتخاب مردم؛ کسی مسندنشین دولت خواهد شد که به جای مذاکره به مدیریت جهادی و کار و خدمت معتقد باشد.

موسوی‌خوئینی‌ها به هر دلیلی از گفتن این حقیقت نیز با مردم طفره رفته است و گویا اصرار دارد در کنایه‌های خود با ابتنا به پیش‌لرزه‌های دیماه ۹۶ و آبان ۹۸ از یک اتفاق محتوم صحبت کند...

*اگر راهکار "صندوق رأی" برای حل مشکلات گوشزد نشود/ تقسیم کار فرماندهان برای فتنه آینده

*نامه موسوی‌خوئینی‌ها که رج به رج آن یادآور نامه‌های فتنه‌گران و مفتون شدگان سال ۸۸ به رهبر انقلاب است به وضوح نشان می‌دهد که "فرماندهان فتنه اقتصادی" چگونه اوضاع را مساعد دیده‌اند که یکان یکان از سایه بیرون خزیده و یکی مردم را به اغتشاش دعوت کند، دیگری نقش اصلی اصلاح‌طلبان در وضع موجود را انکار کند، یکی به زعم خود راه حل "صندوق رأی" را درون قبر بگذارد برای "اعتراض خیابانی" خوش رقصی کند و نفر بعد هم به رهبری نامه بنویسد!

در مساعد بودن اوضاع اشاره شده و جدای از موارد ذکر شده البته بایستی به نقش "خواص" نیز توجه کرد...

آیا روا نبود که آنچه اشاره کردیم و موسوی خوئینی‌ها نگفته است اما توسط خواص کشور در گوش افکار عمومی گفته شود؟

آیا کسی هست که در مقابل مشکلات، به مثبتات هم اشاره کرده باشد؟

اینها سؤالاتی است که پاسخ‌های آشکار آنها موجب شده کسانی بتوانند اولا مشکلاتی را بصورت عمدی ایجاد کنند و ثانیا از همین مشکلات برساخته نیز هیزم فتنه بسازند.

فتنه‌ای که اگر در قبال آن، راهکار "صندوق رأی" گوشزد نشود و عاملان مشکلات کشور نیز صراحتاً به مردم معرفی نشوند؛ موجد برخی آسیب‌ها خواهد بود.

در زمینه مطالب پیش گفته و برای تنقّح بیشتر؛ البته خوانش مجدد اظهارات کسانی از اصلاح‌طلبان مثل علوی‌تبار، تاجزاده، عبدی و حجاریان که طی ماه‌های گذشته بدون اشاره به واقعیت‌های فوق‌الذکر؛ از تقدیس خشونت، از تشویق به اشغال مراکز حساس نظام در هنگام اعتراض خیابانی، از تکرار آبان ۹۸ با خشونت بیشتر و از قتل و غارت و راهبندان حرف زده‌اند و یک کلمه هم راجع به مذمت این رفتارهای سبوعانه حرفی نزده‌اند؛ ضروری به نظر می‌رسد.

***

۱_http://www.ensafnews.com/۲۴۰۶۸۳

۲_http://fna.ir/a۱hzoo

۳_ khabaronline.ir/news/۷۶۴۸۲۱

برچسب ها:

سیاسی