تودهنی تئوریک به موسوی خوئینی‌ها/ التماس تدبیر از رئیس‌جمهور روحانی برای عدم تکرار آبان 98

سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و مطالب رسانه‌های کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. هر روز ۰۷:۳۰ با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

*** 

آیا جریانی که دست به تحریم انتخابات می‌زند، می‌تواند مدعی خیرخواهی باشد؟

عباس عبدی: ما خیریم نه شرّ!

عباس عبدی، از تئوریسین‌های جریان اصلاحات در بخشی از مصاحبه با شماره شنبه گذشته روزنامه دولتی ایران و در پاسخ به این اظهارات خبرنگار که می‌گوید: "گفتید هنوز راه اصلاح‌طلبان بسته نیست و می‌توانند به حوزه اجتماعی بروند، اما اگر حوزه اجتماعی هم به روی آنان بسته بود، مسئولیت از آنان ساقط می‌شود. سؤال این است که اگر فعالیت برای اصلاح‌طلبان میسر نباشد و اگر اصلاح‌طلبی یا در سیاست داخلی و اقتصاد بهبود در حاکمیت اتفاق نیفتد، نیروهای اجتماعی به کدام سو خواهند رفت؟ " تصریح کرده است:

خیلی فکر نمی‌کنم که راه برای اصلاح‌طلبان بسته باشد، این را قبول ندارم. یک حکومت باید توتالیتر محض باشد که چنین اتفاقی بیفتد. در ایران چنین چیزی ممکن نیست. اما یکی از وظایف یک نیروی سیاسی یا اجتماعی این است که خودش راه خود را باز کند. اما به نظر من راه برای اصلاح‌طلبی بسته نیست. به علاوه اصولگرایان و حکومت هم با مشکلات بسیار بزرگ خودشان مواجه هستند. این طور نیست که دستشان باز باشد و هرکاری دل‌شان خواست می‌توانند انجام دهند. اصلاً این طور نیست. آنان هم مجبورند خودشان را با شرایط تطبیق دهند و وقتی می‌بینند شرایط به آنان فشار می‌آورد، شیوه‌های دیگری اتخاذ می‌کنند و یکی از جاهایی که به آن مراجعه می‌کنند، همین نیروهای مردمی است.

او می‌افزاید:

"اگر ما هم از اصلاح‌طلبی دفاع می‌کنیم، یک عقیده‌ای داریم و آن عقیده اینکه اصلاح‌طلبی یک ضرورت است، نه فانتزی و نه یک انتخاب که می‌توان انتخاب کرد یا انتخاب نکرد؛ مثلاً می‌توانید انتخاب کنید که یک غذا را بخورید یا نخورید، اما در اصل غذا خوردن امکان انتخاب ندارید، غذا خوردن یک نوع ضرورت است. ما باید وضعیت را این طور ببینیم که اصلاح‌طلبی، یک ضرورت و یک خیر برای این سیستم است، نه شر این سیستم."[1]

*در سیاست هیچ چیزی لزوما با حرف درست نمی‌شود و حکومت و افکار عمومی همواره به پیوست رفتاری حرف‌ها و سخنان نیز توجه می‌کنند و مابه‌اِزای آنها را می‌سنجند.

این گزاره معقول و همیشگی که گویا از چشم آقای عبدی مستور مانده؛ به روشنی می‌گوید که جریان اصلاحات سال‌هاست که دچار کژکارکردی شده و به مثابه یک عضو سرطانی در مسیر مرگ سیستم حرکت می‌کند.

اگرچه قرار بوده بعنوان جزئی از سیستم عمل کند.

عبدی و دوستانش باید خوب بدانند که یک طیف سیاسی و رجال درون آن هنگامی که مرتکب رفتارهایی مثل تحریم انتخابات، فتنه‌گری، تقلّا برای فرماندهی فتنه آینده، تقدیس خشونت، گذاشتن گزینه ناکارآمد در دامان رأی مردم و تمنّا برای بدتر شدن اوضاع! [2] می‌شوند هرگز و هرگز نمی‌توانند داعیه خیر بودن داشته باشند.

و اساساً انتظار صدور خیر از چنین عضو سرطان‌زده‌ای هم عقلانی نیست.

اینکه با این عضو سرطان‌زده چه باید کرد مبحث دیگریست...

اعضای هسته سخت اصلاحات در پاسخ این سوال معتقد به یکسره کردن کار هستند و با رفتارهایی مثل خروج از انتخابات و نامه‌نگاری به رهبری با هدف به اغتشاش کشاندن مردم [3]؛ ظاهرا منتظرند تا ببیند که در "فتنه اقتصادی" تکلیف نظام یکسره می‌شود و حکومت با آنها به قعر سقوط می‌کند یا خیر؟

در این سوی ماجرا اما تحلیل دیگری هم وجود دارد که می‌گوید اصلاح‌طلبان با توبه علنی از رفتارهای اشتباه، با تبیین رویکردهای درست و با اصلاح کژی‌ها می‌توانند دوباره به ساحت‌های سابق بازگردند و بعنوان یک طیف سیاسی؛ وظایف خود را در راستای پیشرفت سیستم انجام دهند.

اینکه کدامیک از این دو نگاه و دو تحلیل، غالب خواهد شد؛ مقوله‌ایست که برای درک آن باید منتظر فرارسیدن آینده بود.

***

تودهنی تئوریک به موسوی خوئینی‌ها

محمد سلامتی، از فعالان اصلاح‌طلب، روز یکشنبه گذشته در بخشی از یک مصاحبه که سایت اعتمادآنلاین آنرا منتشر کرد؛ در اشاره به مشکلات کشور و انتخابات 1400 گفته است: اصلاح‌طلبان سخنگوی طبقه متوسط و محروم جامعه هستند و شاهد هستیم که این دو طبقه اجتماعی تمایل چندانی به مشارکت در پای صندوق‌های رأی ندارد.

او می‌افزاید: "بنده امیدوارم این تفکر و انفعال از بین برود و مردم بار دیگر تغییر سرنوشت خود را تنها در امر مشارکت در انتخابات جستجو کنند؛ قطعا در چنین فضایی اصلاح‌طلبان نیز می‌توانند موفق عمل کنند."[4]
 

* تغییر سرنوشت مردم و اوضاع کشور صرفا با مشارکت در انتخابات و در صندوق رأی محقق می‌شود. و در چنین فضایی است که همه جریانات سیاسی می‌توانند عملکرد سیاسی بهتری داشته باشند.

چیزی بر خلاف آنچه که موسوی خوئینی‌ها در نامه اخیر خود به رهبری نظام نوشت. او بدون اشاره به نقش اصلاح‌طلبان و تحمیل روحانی از سوی آنها به مردم؛ از این گفت که مسئول اوضاع، رهبری نظام است و هم ایشان هم باید اوضاع را بهبود ببخشد! [5]

اکنون باید دید که آیا خوئینی‌ها حاضر است در مقابل این یادآوری اعتراض‌گونه دوستان هم‌طیفی خود تسلیم شود و بپذیرد که بهبود مشکلات را باید از همان مسیر پیشامد آنها یعنی انتخابات و صندوق رأی جستجو کرد یا اینکه قصد دارد همچنان بر نظر خود پافشاری کند و با مقصرتراشی؛ رهبری نظام را مسئول مشکلات جلوه دهد؟

برخی محافل تحلیلی معتقدند که خوئینی‌ها در نامه اخیر خود به رهبری عملا فاز ایجاد "فتنه اقتصادی" را کلید زده و به مخاطبان خیابانی خود این پیام را داده که مشکلات لاینحل است و با انتخابات و دولت هم چیزی حل نخواهد شد!

بایستی تأکید کرد که اگر آنچه که سلامتی در مقابل اظهارات خوئینی‌ها مطرح کرده است را خواص کشور تکرار نکنند و به افکار عمومی نگویند که بر خلاف خنیاگری‌های امثال خوئینی‌ها؛ چاره حل مشکلات نه فتنه و خیابان که رأی خوب در انتخابات است؛ بسا که تیر "فرماندهان فتنه اقتصادی" به هدف اصابت کند و آتش فتنه‌ای که پیش‌لرزه آن در آبان 98 رخ داد؛ گُر بگیرد!

نقش خواص در این فتنه بزرگ؛ ضروری و تعیین کننده است.

***

التماس تدبیر از رئیس‌جمهور روحانی برای عدم تکرار آبان 98

رئیس‌جمهور روحانی، روز یکشنبه گذشته طی اظهاراتی در جلسه ستاد ملی مقابله با کرونا گفته است: سال ۱۳۹۹ سخت‌ترین سال کشور از لحاظ فشار اقتصادی دشمن و بیماری عالمگیر است.

به گزارش خبرگزاری دولتی ایرنا، او تصریح می‌کند: از لحاظ فشار اقتصادی، فشاری که از سال ۹۷ آغاز شد، در سال ۹۸ بیشتر ‌شد و در سال ۹۹ هم بیشتر می‌شود. امروز شدیدترین فشار اقتصادی بر کشور عزیزمان وارد می‌شود و خطرناکترین بیماری هم همه جهان را فراگرفته و این دو با هم ضمیمه شده است.

روحانی همچنین می‌گوید: این شرایط سخت و خطرناکی را که با آن مواجه شدیم، کمتر سراغ داریم.[6]

*امیدوار بودیم که دولت محترم از تصمیمات بدون پیوست گرانی بنزین در آبان 98 و تبعات ضد امنیتی آن درس گرفته و از کوبیدن بر طبل ادامه بی‌تدبیری‌ها و سیاه‌نمایی‌ها دست برداشته باشد.

اما اظهارات رئیس‌جمهور محترم مبنی بر اینکه سال 99 از سال‌های قبل هم سخت‌تر است! نشان می‌دهد که عملا نگرش مدّبرانه‌ای بر امورات اجتماعی و بازخوردهای رفتارهای دولت حاکم نیست و ممکن است آقایان هر لحظه چیزی که بگویند که به قول سعید حجاریان! آتش را به فرش‌ها سرایت دهد.

این مسئله حتما بایستی محل سؤال و تأمل باشد که وظیفه رئیس‌جمهور و اساساً شأن حضور او "بیان راه حل‌ها و امیدبخشی" است یا همنوا شدن با مشکلات و آخ گفتن بیشتر و بلندتر؟

جالب است که همواره این سؤال وجود داشت که چگونه ارکانی از دولت، خود در صف اول ناامیدسازی، سیاه‌نمایی و تأکید بر احتمال تکرار آبان 98 هستند؟ [7] اما با این اظهارات آقای روحانی روشن می‌شود که وقتی حتی متولی هم حرمت امامزاده را نگه نمی‌دارد؛ از اطرافیان او انتظاری نیست.

اگر جلوی بازنمایی منفی خاصّه از درون ستاد دولت گرفته نشود؛ تکرار تصمیمات یا رفتارهای خلق‌الساعه‌ای مثل ماجرای بنزین اصلا دور از ذهن نخواهد بود.

***

1_ http://www.irannewspaper.ir/newspaper/page/7378/1/546614/0

2_ mshrgh.ir/1058951

3_ mshrgh.ir/1088498

4_ https://etemadonline.com/content/415404

5_ mshrgh.ir/1088498

6_ www.irna.ir/news/83836528/

7_ mshrgh.ir/1074504

برچسب ها:

سیاسی