به گزارش مشرق، حجت الاسلام محمدعلی ابطحی، فعال سیاسی اصلاحطلب گفتگویی را انجام داده است که مهمترین بخشهای آن در ادامه از نظرتان میگذرد.
- جریان اصلاحات هیچگاه با «رأی مردم» و «مردم» مشکلی نداشته است، حتی جریان رقیب نیز از این منش اصلاح طلبان با خبر است. هرگاه که موضوع حضور مردم و رأی آنها مطرح بوده، اصلاح طلبان مخالفتی نشان ندادهاند.
بیشتر بخوانید:
تودهنی تئوریک به موسوی خوئینیها
انصاری راد: اختلاف میان اصلاحطلبان شدید است
اصلاحطلبان معضل کارنامه را با حاشیهسازی پنهان میکنند
- اصولگرایان احتیاج زیادی به رأی مردم برای ورود به عرصه قدرت ندارند و از راههایی دیگر کار خود را پیش میبرند.
- دولت آقای روحانی هیچگاه ادعای اصلاح طلبی نداشته و شخص آقای رئیس جهمور نیز هیچگاه اصلاحطلب نبوده است؛ و اصلاح طلبان به عنوان تنها انتخاب خود از ایشان حمایت کردند.
گل به خودی استراتژیک اصلاحطلبان
- در همان انتخابات سال ۸۴ اصلاح طلبان از نظر کسب آرای مردمی پیروز انتخابات شدند اما در نهایت با گل به خودی از جریان انتخابات کنار رفتند. به خاطر داشته باشیم مجموع آرای آقایان «معین، کروبی و مهرعلیزاده» از تعداد رأی های مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی و آقای احمدی نژاد بیشتر بود.
- در سال ۸۴ اصلاح طلبان به خاطر کسب قدرت بزرگترین «خطای استراتژیک» خود را انجام دادند و همگی در عرصه انتخابات باقی ماندند، همین موضوع نیز باعث شکست آنها شد.
- البته نباید نقش نمایندگان ضعیف اصلاح طلب در مجلس دهم و دولت آقای روحانی را نیز فراموش کنیم، زیرا به هر حال جریان مقابل سعی دارد که عملکرد دولت کنونی را به پای اصلاح طلبان بنویسد.
- بنده باید تأکید کنم که از اصلاح طلبی دفاع نمیکنم، بلکه مدافع جریان اصلاحات هستم. زیرا برخی از اصلاح طلبان همانند سایر احزاب دچار نواقصی شدهاند و در میان ایشان افراد ضعیف و قوی با نگرشهای مختلف نیز حضور دارند.
- بسیاری از نمایندگان کنونی در مجلس شورای اسلامی به رأی بسیار بالا احتیاج ندارند، زیرا آنها با آرای یک مجموعه سازماندهی شده نیز میتوانند وارد مجلس شوند.
- عملکرد برخی از اصلاح طلبان نیز در پشت کردن مردم به صندوقهای رأی موثر بوده است.
- ما در انتخابات اخیر وارد عرصه رقابت نشدیم و بیشتر به صورت «سمبلیک» همراه با برخی از سران اصلاحات به پای صندوقهای رأی رفتیم.
شعارهایی که شعار ماندند/ ارتباط اصلاحطلبان با حاکمیت و مردم قطع شده است
- شاهد بودیم که شعارهای آقایان خاتمی و روحانی به مرحله اجرا نرسید و مجلس دهم نیز به دلیل وجود عناصری که قابلیت فوقالعادهای نداشتند کارایی نداشت.
- یک زمان اصلاحات هم با حاکمیت ارتباط داشت و هم مردم؛ اما امروز این فاصله آنقدر زیاد شده که اصلاحات ارتباط خود را با این دو بخش از دست داده است.
- نباید از یک اصلاح طلب توقع «براندازی» داشت، زیرا یک اصلاح طلب به دنبال اصلاح کردن است و مبنای او برای این کار نیز، همین چارچوب موجود است.
- بنده انکار نمیکنم در زمان دولت اصلاحات افرادی نیز وجود داشتند که تندروی میکردند...
- در وقایع ۱۸ تیر و اتفاقات دانشگاه تهران یک نگاه اصلاح طلبی حضور پیدا کرده بود و اعتراض میکرد، اما گاهی در این وقایع اخیر شاهد هستیم که عدهای این تفکرات را رد میکنند.
- بنده نگاه به هر قیمت در سیاست ماندن را نمیپذیرم. این را هم تاکید کنم که نباید از یک اصلاح طلب این انتظار را داشت که تفکراتی که به دنبال «سقوط حکومت» باشد را همراهی کند.
- جامعه منتظر جریان اصلاح طلب یا اصولگرا نمانده که با افول و یا قدرت گرفتن آنها تغییر ماهیت دهد، بلکه مسیر خود را پیش گرفته است.
اصلاحطلبان به رهبر خود متصل نیستند/ رئیسی عملکرد مطلوبی دارد
- بنده اصلاح طلبی را همانند مشروطه یک جریان میدانم که متصل به رهبران خود نیست.
- پیگیریهای من در خصوص صحت استعفای آقای عارف از شورای سیاستگذاری اصلاح طلبان به نتیجه نرسیده است. البته شاید ایشان تصمیم دارند برای ریاست جمهوری اقدام کنند.
- به نظر میرسد آقایان ضرغامی و جلیلی عزم جدی برای ورود به عرصه انتخابات را دارند.
- در این سو افراد دیگری نیز تحرکات انتخاباتی دارند که به نظر میرسد یکی از شاخص ترین آنها آقای اسحاق جهانگیری باشد.
- محمود احمدی نژاد را خطری برای آینده نمیبینم و اساسا فکر نمیکنم ایشان رئیس جمهور شود.
- درباره آقای رئیسی باید بگویم که ایشان جایگاه بسیار مستحکمی در دستگاه قضا دارد و کار خود را به صورت مطلوب خود به پیش میبرد؛ و به نظر میرسد که از پس کار دستگاه قضا بر میآید.
وقت مذاکره با آمریکا نیست
- باور من این است که آمریکاییها دوست ندارند که ایران در یک فضای «آرامش» به سر ببرد. ایجاد یک فضای بحرانی در کشور فقط از جانب داخلیها شکل نمیگیرد و عوامل خارجی نیز دارد. این یک روند سیاسی است که در جهان از آن استفاده میکنند.
- بنده باید تأکید کنم که هم اکنون نیز وقت مذاکره با آمریکا و فردی مانند «ترامپ» نیست. تجربه ترامپ نشان میدهد که به دنبال گرفتن انتقام از ایران است و نیت مذاکره ندارد.
- ترامپ برای پیروزی در انتخابات نیاز به مذاکره با ایران دارد. از نظر آمریکاییها بهترین اتفاق ممکن این است که دوربینهای خبری لحظه نشست مشترک آنها در مذاکرات با رهبران ایران را ثبت کند. در قضیه کره شمالی هم همین سیاست را داشتند.
- همه سیاستمداران دنیا متوجه شدهاند که با این دولت نمیتوان مذاکره کرد، اما تاریخ نشان داده که آمریکا نیز همیشه دوران خوب و بد داشته و اینطور نبوده که هموراه یک سیاست را علیه «ایران» اعمال کند.