رسیدگی به این پرونده از دی سال 97 با قتل مردی جوان در یکی از خیابان‌های پایتخت آغاز شد. شاهدان ماجرا به پلیس اظهار داشتند که مقتول در حال فرار از دست یک مرد جوان بوده اما ناگهان به زمین می‌افتد و مردی که در تعقیب او بود با چاقو وی را به قتل رساند.

در ادامه این ماجرا متهم که یکی از اهالی همان محل بود شناسایی و دستگیر شد.

وی انگیزه خود را از این درگیری مرگبار مزاحمت مقتول برای همسرش عنوان کرد. بدین ترتیب متهم با صدور کیفرخواست روانه زندان شد تا اینکه صبح دیروز وی برای محاکمه به شعبه هشتم دادگاه کیفری یک استان تهران منتقل شد.

در ابتدای جلسه مادر مقتول در حالی که برای قاتل پسرش درخواست قصاص داشت؛ گفت: من دو پسر داشتم که حالا هردو را از دست داده‌ام و شوهرم نیز بعد از مرگ پسرم دق کرد و مرد. به همین خاطر من از قصاص متهم چشم پوشی نمی‌کنم. همچنین دو خواهر مقتول نیز که بعد از مرگ پدرشان به‌عنوان اولیای دم برادرشان محسوب می‌شدند خواهان قصاص قاتل برادرشان شدند.

سپس متهم در جایگاه ایستاد و در حالی که منکر ارتکاب قتل بود، گفت: این مرد برای همسرم مزاحمت ایجاد کرده بود، حدود دو سال قبل یک روز همسرم گفت زنی در اینستاگرام با او طرح دوستی ریخته و بعد از مدتی که با هم صمیمی شده‌اند ناگهان او پیام‌های تهدید آمیزی برایش فرستاده و گفته اگر برایم پول واریز نکنی عکس‌های خصوصی ات را منتشر می‌کنم. بعد هم همسرم عکسی را که آن زن برایش فرستاده بود به من نشان داد.

عکس همسرم کنار مادرش بود و لباس پوشیده‌ای هم بر تن داشت به همین خاطر به او گفتم نگران نباش این عکس مشکلی ندارد که با انتشارش کسی بخواهد از اتو اخاذی کند. مدتی که گذشت همسرم ناراحت و مضطرب به من گفت این زن ناشناس دست از تهدید من برنمی‌دارد و می‌گوید اگر برایش پول واریز نکنم مقابل در خانه می‌آید و آبرویم را می‌برد.

من هم گفتم بگو بیاید ببینم حرف حسابش چیست؟ بعد هم به تلفن او زنگ زدم اما از شنیدن صدایش بسیار متعجب شدم چرا که وی مرد بود و در تمام این مدت با مشخصات و عکس یک زن در صفحه اینستاگرام با همسرم طرح دوستی ریخته بود. روز حادثه وقتی این مرد به مقابل خانه ما آمد همسرم بیرون رفت تا علت این رفتار او را بپرسد که ناگهان وی شروع به سروصدا و آبروریزی کرد.

من هم عصبانی شدم و جلوی در رفتم و با او درگیر شدم. در همین موقع او پا به فرار گذاشت من هم تعقیبش کردم تا گوشی تلفن همراهش را بگیرم و او را تحویل پلیس بدهم اما موقع فرار او مقابل یک مغازه جگرکی زمین خورد. صاحب مغازه که مرا می‌شناخت به طرف من آمد و یک چاقو به من داد تا از خودم دفاع کنم اما من یک ضربه به پا و یک ضربه هم به بازویش زدم اما ضربه‌ای که به پهلویش خورده کشنده بوده که من آن را نزدم و به همین خاطر هم می‌گویم که من قاتل نیستم.

در ادامه همسر این مرد در جایگاه ایستاد و گفت: این مرد با یک صفحه جعلی و مشخصات یک زن با من طرح دوستی ریخت و مدام هم با من درباره مسائل زنانه صحبت می‌کرد من هرگز تصورش را هم نمی‌کردم او مرد باشد. البته وقتی او را مقابل خانه‌مان دیدم بلافاصله شناختمش چون همسایه کوچه رو به رویی ما بود و من نمی‌دانم هدفش از چنین کاری چه بود؟ فقط بعد از مدتی که با هم در فضای مجازی حرف می‌زدیم ناگهان شروع به تهدید و اخاذی کرد.

بدین ترتیب قضات شعبه هشتم دادگاه کیفری برای تصمیم‌گیری در این پرونده وارد شور شدند.