از اعضای انجمن محیطزیست ژیوای در منطقه کرمانشاه گفت: موضوع مین درست نیست. البته که در آن مناطق مین هم وجود دارد و این کار فعالان عرصه محیطزیست را دشوارتر میکند، اما علت مرگ دوستان ما آتش بود نه مین.
زاگرس باز هم قربانی داد. اوایل خردادماه بود که آتش دوباره به جان جنگلها و مراتع ایران افتاد و باز این نیروهای خودجوش مردمی بودند که با بیل و کلنگ و کمترین امکانات ممکن سراغ نجات این مناطق رفتند.
البته که این راه قربانی هم داشته است؛ ابتدا یک سرباز وظیفه، سپس البرز زارعی و حالا سه فعال محیطزیست از انجمن ژیوای کرمانشاه.
مختار خندانی، بلال امیری و یاسین کریمی: سه نفری که هشتم خردادماه راهی منطقه بوزین و مرهخیل شدند تا درختان و حیوانات نسوزند، اما خودشان سوختند.
یاسر نوری از اعضای انجمن ژیوای درباره این حادثه گفتوگو کرد.
این فعال محیطزیست با اشاره به روز حادثه عنوان کرد: آتشسوزی در جنگلها و مراتع پاوه مربوط به امروز و دیروز نیست، نزدیک به ۲۵ روز است که این مناطق ارزشمند بر اثر آتشسوزیها رو به نابودی رفتهاند و افراد داوطلب هم در فعالیت برای مهار آتش هستند. هشتم خردادماه، تیم قبلی با تیم جدید که اعضای داوطلب انجمن ژیوای هم در آن حضور داشتند راهی منطقه بوزین و مرهخیل شدند. هفت نفر از اعضا به این منطقه رفتند تا ماموریت را ادامه دهند.
او ادامه داد: در این منطقه هم به خاطر اینکه به شدت بکر است و هم به این دلیل که مین در آن وجود دارد اجازه چرای گوسفند داده نمیشود بنابراین پوشش گیاهی و علفزارهای این ناحیه خیلی بلند هستند و چوبهای خشک زیادی هم در آنجا وجود دارد. همین ویژگیها تردد و مهار آتش را در آنجا دشوارتر میکند. در برخی مناطق ارتفاع علفزارها به یک متر هم میرسد. ناگفته پیداست که در چنین شرایطی آتش توان بیشتری برای وسعت گرفتن پیدا میکند.
دمنده اطفای حریق بلال هم منفجر شد
نوری توضیح داد: به گفته شاهدان عینی که در منطقه حضور داشتند، بخشی از آتش منطقه تا ۶ متر ارتفاع گرفته بود و مختار خندانی، یاسین کریمی و بلال امینی هم در این منطقه حضور داشتند. با اینکه برخی به مختار گفتهاند که به آنجا نرود چون کنترلش سخت است، اما او به قدری دلسوز طبیعت بود که نمیتوانست نظارهگر آتش گرفتن آنها باشد. از طرف دیگر، بلال یک دمنده همراه با خودش داشت و سوخت دمنده اطفای حریق هم از بنزین است. شاهدان میگویند، ما فقط یک لحظه صدای فریاد شنیدیم و فهمیدیم آتش سبب انفجار دمنده بلال شده و بعد هم دوستانمان را دیدیم که جانشان را از دست دادند.
او در پاسخ به این سوال که آیا علت حادثه مین بوده یا آتشسوزی گفت: موضوع مین درست نیست. البته که در آن مناطق مین هم وجود دارد و این کار فعالان عرصه محیطزیست را دشوارتر میکند، اما علت مرگ دوستان ما آتش بود نه مین.
مهار آتش کار نیروهای خودجوش آن هم با دست خالی نیست، مسئولان کجا هستند؟
عضو انجمن ژیوای در انتقاد از مسئولان و نبود تجهیزات کافی برای مهار آتش گفت: بارها و بارها گفتهایم که مهار چنین آتشسوزیهایی کار چند نیروی محلی و خودجوش نیست. این کار نیروی حرفهای و آموزشدیده همراه با تجهیزات میخواهد. من خودم الان ۱۰ سال است که در انجمن ژیوای فعالیت میکنم و فقط یادم میآید که یک بار از نهادهای دولتی به ما کفش دادند. آن هم حدود پنج جفت کفش. در صورتی که کار ما لباس حرفهای نسوز میخواهد. کفش مناسب میخواهد. ما خودرو مناسب لازم داریم تا در مناطقی که در ارتفاع هستند بتوانیم به راحتی تردد کنیم. ولی هیچکدام از این حمایتها انجام نمیشود. جز چند نفری که گاهی از سوی منابع طبیعی برای کمک همراه ما راهی جنگلها میشوند هیچ خبر دیگری نیست.
نوری در پاسخ این سوال که آیا این حوادث میتواند تاثیر منفی بر فعالیتهای داوطلبانه داشته باشد اظهار کرد: البته که تاثیرگذار است. خانوادهها میترسند و اجازه نمیدهند جوانانشان همراه ما راهی این فعالیتهای داوطلبانه شوند. اگرچه در بین نیروهای قدیمی چنین افکاری وجود ندارد و ما همقسم شدهایم که به اتفاق دوستانمان همه عمرمان را صرف طبیعت کنیم. ما میخواهیم حالا بیشتر و بهتر از قبل هم کار کنیم.
این فعال محیطزیست مرگ مختار خندانی را فقدانی بزرگ برای فعالیتهای اجتماعی منطقه دانست: از دست دادن نیروی ارزشمندی مثل مختار خندانی یعنی از بین رفتن یک نیروی انسانی ارزشمند. کسی که عاشق کشورش بود. کسی که همه جانش را برای کشورش گذاشته بود. هنگام زلزله کرمانشاه یک لحظه هم خواب نداشت و فقط به فکر مردم بود. در همین دوران کرونا مدام در حال هماهنگ کردن تیمها برای کمکهای مردمی بود. خدماتش به منطقه و اورامانات خلاصه نمیشد بلکه برای همه کرمانشاه و حتی کردستان و سنندج هم بانی خیر بود.
او به معرفی ۲ جانسپار دیگر راه زاگرس هم پرداخت و خاطرنشان کرد: یاسین کریمی ۵۰ سال داشت و خدمه مدرسه بود و گاهی هم کولبری میکرد. بلال هم عکاس طبیعت بود و تنها ۲۲ سال داشت. هر ۲ در یکی از روستاهای نزدیک پاوه زندگی میکردند و زندگیهای معمولی داشتند. هیچ پولی هم برای این کارها نمیگرفتند، اما چون طبیعت را میشناختند ارزش اکولوژیک منطقه را درک میکردند و دلشان برای کشورشان میسوخت پس هر وقت نیاز به کمک میشد آماده بودند.