فرزند شهید ایرباس۶۵۵: پرونده این هواپیما مختومه نیست

به گزارش مشرق، امروز دوازدهم تیرماه، سالگرد جنایت آمریکا در حمله به هواپیمای مسافربری ایرباس ایران است که ۳۲ سال پیش از بندرعباس عازم دبی بود. این هواپیما بر فراز آب‌های خلیج فارس مورد هجوم یگان‌های دریایی متجاوز آمریکایی قرار گرفت و سقوط کرد و ۲۹۸ مسافر و خدمه آن به شهادت رسیدند.

همزمان با سالگرد جنایت آمریکا در حمله به ایرباس ایرانی گفتگو با جواد نیکی‌ملکی، فرزند شهید حسین نیکی‌ملکی، عضو تیم امنیت پرواز هواپیمای مسافربری سرنگون‌شده را که در ادامه از نظرتان می‌گذرد، بخوانید.

سوال: در زمان سقوط ایرباس، چند ساله بودید و در کدام شهر زندگی می‌کردید؟

جواد نیکی‌ملکی: تقریبا سه ساله بودم و در تهران زندگی می‌کردیم.

مراسمی که کم‌کم کم‌رنگ شد

سوال: حال و روز خانواده شما در آن روز چطوربود؟ خودتان که یادتان نیست این خبر را چطورشنیدید و چه کردید؟

جواد نیکی‌ملکی: تصویر دقیقی در ذهنم نیست و در این مورد پرس‌وجوی چندانی هم از خانواده‌ام نداشتم. دایی‌ام آن زمان در فرودگاه کار می‌کرد. به همین دلیل کمی زودتر از اعلام رسمی خبر جنایت آمریکا، خانواده‌ام در جریان قرار گرفتند و سپس از طریق اخبار رسمی این خبر را شنیدند. البته تا مدت‌ها منتظر پیدا شدن پیکر پدرم بودند، اما در نهایت بعد از پیدا نشدن پیکر ایشان، در بهشت‌زهرا جایگاه یادبودی در نظر گرفتیم.

هر سال مراسمی در خلیج فارس و محل این جنایت آمریکا برگزار می‌شد و از شهرهای مختلف خانواده‌های شهدا در بندرعباس جمع می‌شدند و به محل حادثه می‌رفتیم، اما از مقطعی به بعد این مراسم کم فروغ‌تر شده و از سوی مسوولان مربوط به‌صورت جدی برگزار نشد. مسؤولان برگزاری، این مراسم را فراموش کرده‌اند؛ اما هر ساله مراسمی از سوی اهالی بومی بندرعباس برگزار می‌شود.

سوال: با خانواده بقیه شهدای آن سانحه ارتباطی دارید؟

جواد نیکی‌ملکی: با سه خانواده شهید از گذشته ارتباطاتی داشتیم و هنوز هم کم و بیش ارتباطاتی بین ما برقرار است.همچنین جا دارد یادی نیز از سه شهید دیگر امنیت آن پرواز داشته باشیم؛ شهیدان اکبری مقدم، شهبازی و متولیان.

سوال: وقتی ویلیام راجرز، فرمانده ناو جنگی آمریکا در پایان خدمتش مدال شجاعت گرفت چطور؟ یادتان هست؟

جواد نیکی‌ملکی: با این‌که سن من کم بود، اما این خبر را شنیدم. البته این رفتار طبیعی آمریکاست، چرا که این کشور بر بنای کشتار سرخپوستان و برده‌داری سیاهپوستان بنا شده است. در مقاطع مختلف تعدی و تجاوز و جنگ‌ها و کودتاهای متعددی داشته است. جنایت آمریکا در حمله به آن هواپیما بزرگ است، اما وقتی مقابل دیگر جنایت‌های آمریکا قرار می‌گیرد می‌بینیم جنایت‌هایی از این دست زیاد داشته است؛ بنابراین رفتار آمریکا در مقابل هواپیمای ایران خلاف خوی آمریکا نبوده است. طبیعتا هر انسان آزاده‌ای وقتی چنین خبری را می‌شنود دلش آزرده و در عین حال برای مبارزه مصمم‌تر می‌شود. اقدامات آمریکا در حق مظلومان یمن، فلسطین و دیگر نقاط جهان، هر انسان آزاده‌ای را ناراحت و از طرف دیگر برای مبارزه با این خوی استکباری مصمم‌تر می‌کند.

سوال: بعد از ماجرای هواپیمای اوکراینی، خیلی‌ها این حادثه را با ساقط کردن ایرباس ایرانی مقایسه می‌کنند. شما چه می‌گویید؟

جواد نیکی‌ملکی: این دو حادثه تفاوت ماهوی دارند. در همان مقطع نیز رشته توییت‌هایی در این باره نوشتم و البته توییتر هم تعلیقم کرد. وجه اشتراک ماجرا این بود که خانواده‌های هر دو اتفاق ناراحت و داغدار شدند و ناراحتی آنها همواره همراهشان باقی خواهد ماند. اما تفاوت این بود که اقدام آمریکا تعمدی بوده و رفتارهای این کشور نیز نشان‌دهنده همین موضوع است. تفاوت دیگر در نوع برخورد حاکمیت ایران و ‌آمریکاست، چرا که جمهوری اسلامی ایران در همان اول گفت اشتباه کردیم و عذرخواهی کرد، اما آمریکا نه تنها عذرخواهی نکرد، بلکه تلاش کرد از آن اتفاق به‌عنوان اهرمی برای فشار بر ایران در جهت پذیرش قطعنامه استفاده کند. این دو ماجرا تفاوت‌های بسیاری با یکدیگر دارند. آن ماجرا یک حادثه بود، اما آمریکا مجموعه‌ای از رفتارهای ضدبشری دارد که ساقط کردن هواپیمای ایرانی یکی از آنهاست.

سوال: وقتی ایران پهپاد آمریکایی را زد چه حسی داشتید؟

جواد نیکی‌ملکی: من به عنوان کسی که پدرش را در همان منطقه و توسط آمریکا از دست داده، همیشه منتظر انتقام بوده و هستم. بسیاری از خانواده شهدا و جانبازان هم به نظرم چنین حسی دارند. اما این حس فقط محدود به ما نیست. هر ایرانی وطن‌پرستی که ظلم دنباله‌دار آمریکا در همه سال‌های گذشته را ببیند، از چنین اتفاقی خوشحال می‌شود. همان‌طور که در این حادثه دیدید تقریبا همه مردم با گرایش‌های مختلف سیاسی و حتی مذهبی احساس غرور کردند.

واقعیت این است در مقابل آمریکایی‌ها دو طیف رفتار از سوی مسوولان کشورمان وجود دارد. جریانی که معتقد به مذاکره کردن و به عبارت دقیق‌تر مذاکره بازی با آمریکاست. موضوع این است صرفا رفتارهایمان از موضع عزت نبوده و نتیجه آن هم مشخص شده است و در برخی مقاطع کشور را معطل کرده و ظرفیت‌ها از بین رفت. در مقابل، جریان دوم معتقد است باید بر خدا و توان داخلی خودمان تکیه کرده و قدرتمند شویم. این جریان از ابتدای انقلاب حضور داشته و توانسته پیشرفت کند و نتیجه چنین تفکری قدرتمندتر شدن ایران در حوزه هسته‌ای، البته قبل از مذاکرات هسته‌ای بود. همچنین قدرتمندتر شدن در صنایع نظامی و...است.

اما شاخص‌ترین این حوزه‌ها در تقابل با آمریکا حوزه نظامی بود. اگر قوی باشیم می‌توانیم در مقابل آمریکا ایستادگی کنیم که نتیجه آن را در برخی اتفاقات از جمله دستگیری ملوانان آمریکایی و حمله به عین الاسد و پهپاد آمریکایی دیدیم. امروز نیز وقتی آمریکا می‌خواهد وارد خلیج‌فارس شود مجبور است به زبان فارسی به ما گزارش دهد. امیدواریم نتایج دیگر قوی بودن ما نیز در کوتاه مدت یا میان مدت منجر به اخراج آمریکا از منطقه شود. به تعبیری هروقت تفکر انقلابی سیلی به آمریکا می‌زند نه تنها ما بلکه همه آزادیخواهان خوشحال می‌شوند و برعکس وقتی جریان غربگرای داخلی لطمه‌ای به کشور می‌زند همه ‌آزادیخواهان ناراحت می‌شوند.

سوال: آیا پرونده ماجرای سقوط هواپیمای ایرباس بسته شده است؟

جواد نیکی‌ملکی: از نظر مذاکره بازان ایران، پرونده مختومه است؛ اما از نظر ما این‌گونه نیست و باید پیگیری شود، چرا که این موضوع باید در دادگاه‌های بین‌المللی پیگیری شده و عاملان آن جنایت که هنوز زنده‌اند، محاکمه شوند و رسما عذرخواهی کنند. در هر حال این پرونده ناتمام است و جریان غربگرا اجازه پیگیری این پرونده را نداده است. باید روی این پرونده به عنوان یکی از اسناد حقانیت ملت ایران در برابر آمریکا فعالیت‌های رسانه‌ای و حقوقی انجام شود.

با شهادت سردار سلیمانی دوباره یتیم شدیم

سوال: غم این حادثه چطور؟ برای‌تان تمام شده؟ آیا هرگز رنجی مثل آن حادثه را تجربه کرده‌اید؟

جواد نیکی‌ملکی: حتی حرف زدن درباره از دست دادن پدر هم سخت است و برای هر کسی داغ بزرگی است. فرزندان شهید زیادی داریم که داغدار پدرشان هستند؛ اما شهادت سردار سلیمانی برای من مثل خیلی‌ها سخت‌ترین اتفاق زندگی بود.

سوال: ایشان را قبل از شهادت دیده بودید؟

جواد نیکی‌ملکی: یک‌بار به‌صورت اتفاقی ایشان را در سالن انتظار فرودگاه ملاقات کردیم. ۱۱ تیر حدود هفت سال قبل بود. اتفاقا آن روز پروازی بود که همراه بردارم به سمت بندرعباس و برای حضور در مراسم سالگرد شهادت پدرمان می‌رفتیم. در سالن انتظار چند کلامی با ایشان صحبت کردیم، اما به ایشان نگفتم فرزند شهید هستم، چرا که می‌دانستیم ایشان لطف بسیاری به خانواده شهدا دارند و نمی‌خواستیم به زحمت بیفتند. در پرواز نیز ایشان ما را صدا زدند و چند دقیقه‌ای همکلام شدیم.

سوال: گفتید خبرنداشتند فرزند شهید هستید. چطور درباره پرواز با هم حرف زدید؟

جواد نیکی‌ملکی: به‌عنوان یک همسفر و دو جوانی که ظاهری حزب اللهی داشتیم با سردار صحبت کردیم؛ البته موضوع این است در آن مقطع یعنی حدود هفت سال قبل ایشان شهرت جهانی مانند امروز نداشتند. بعد از شهادت ایشان ما فرزندان شهدا احساس کردیم دوباره یتیم شده‌ایم.

برچسب ها:

سیاسی