پدر و مادرها باید متوجه باشند یکی از دلایل اصلی آلودگی جوانان به مواد مخدر، رفتار والدین با آنهاست. گویی بین رفتار والدین با فرزندان و احتمال آلوده شدن آنها به مواد رابطه مستقیم و معنی داری برقرار است.
به جوانان رحم کنید، به فرزندانتان، به بچه هایی که آینده شما هستند، به کسانی که از شما متولد شده اند و در این زمانه پر آشوب ممکن است هر لحظه به مواد مخدر و افیون آلوده شوند. روی سخن ما با پدر و مادرهاست. والدینی که به هزار و یک دلیل از جمله بی اعصابی، خستگی، گرفتاری و مشغله های روزمره، برای فرزندان خود وقت نمی گذارند، آنها قدم به قدم فرزند خود را برای تبدیل شدن به یک معتاد حرفه ای که هر روز وابستگی اش به مواد مخدر را با سوءمصرف این مواد، تسکین می دهد، به جلو هل می دهند، کاملا ناخواسته و تنها بر اساس یک اشتباه: گوش نکردن به فرزند!
به عنوان یک درمانگر اعتیاد، کیس های زیادی را مورد مطالعه قرار داده ام که عمده ترین دلیل آلودگی آنها بی توجهی والدین در طول دوران رشد و به خصوص هنگام بلوغ بوده است. سوای آنچه در ادبیات حقوق بشری جهان به عنوان «حق بر شنیده شدن» کودکان یاد می شود، باید در نظر داشت در صورتی که بچه ها شنیده نشوند، به آنها بی توجهی شود، احساساتشان را بروز ندهند، نتوانند به سادگی و خوبی با نزدیکترین افراد به خود، یعنی والدین صحبت کنند و احیانا، از سوی محبت، در آغوش گرفته و بوسیده نشوند، دچار مشکلات زیادی از جمله احساس بی اهمیت بودن می شوند.
احساس بی اهمیتی، همان است که سنگ بنای عدم اعتماد به نفس را در انسانها می سازد. گویی اگر والدین شما به سخن تان گوش ندهند، با شما دوست نباشند، شما را نبوسند یا از روی محبت و علاقه به آغوش نکشند، بی اهمیت ترین و بیهوده ترین فرد انسانی روی کره زمین خواهید بود. این احساسی است که «شنیده نشدن» و محبت ندیدن به انسانها می دهد.
انسانها برای رهایی از احساس پوچی و جبران خلاء اعتماد به نفس خود ممکن است هزاران کار انجام دهند. یکی تبدیل به هیتلر می شود و برای اینکه مشکلات شخصیتی خود را تشفی دهد، میلیون ها انسان بی گناه را می کشد و دیگری مانند محمد بیجه، تبدیل به قاتل زنجیره ای کودکان می شود.
برخی از کسانی که شنیده نمی شوند، به آنها اهمیت داده نمی شود و اعتماد به نفس برایشان باقی نمی ماند، از راه دیگری می روند، آنها تبدیل به انسانهای نیکوکار و نیک اندیش می شوند ولی واقعا چند درصد انسانها ظرفیت آن را دارند که خودشان به بهای بالای وجودی خویش، پی ببرند؟
واقعیت اینجاست که بسیاری از اشخاصی که به اعتیاد آلوده شده اند، انسانهای معمولی و عادی هستند که به ظاهر در دوره کودکی، نوجوانی و جوانی هم دارای زندگی عادی بوده اند، با یک تفاوت که آنها عموما از فقدان اعتماد به نفس رنج می برند و دلیل عمده نداشتن اعتماد به نفس هم احساس بی اهمیت بودن است. احساس بی اهمیت بودن همانطور که بیان شد، در دوران کودکی و به خصوص بلوع و نوجوانی در انسانها، ریشه می گیرد که عمده ترین دلیل آن هم بی توجهی والدین است. نبوسیدن کودکان، به آغوش نکشیدن آنها و احساس محبت و ارزشمندی را به آنها تلقین نکردن، به راهی می رود که در پایانش جز مرگی سیاه و رنجبار از طریق آلوده شدن به بدترین اشکال مواد مخدر و محرک مانند ترکیبات خانواده آمفتامین و مت آمفتامین نیست.
اینجاست که عاجزانه از والدین و پدر و مادرها خواهش می کنم به جوانان خود رحم کنید. کودکانتان را که چون جان شیرین دوست دارید، بیشتر در آغوش بکشید. آنها را بیشتر ببوسید و دوست داشتن آنها را بیان کنید. هر بوسه ای که بر چهره فرزند خود می زنید، جوانه اعتماد به نفس و غرور را در وجود او شکوفا می کند و فردای روزگار اگر دست حوادث، مشکلاتی را برای زندگی فرزند شما پیش آورد، به دلیل نداشتن اعتماد به نفس، خود را غرق در اعتیاد نخواهد کرد.
به آنها رحم کنید. کودکان، نوجوانان و جوانان شما به محبت تان نیاز دارند تا در دام اعتیاد به مواد نیفتند.