جزئیات تازهای از قتل جوان ایرانی به دست معشوقه سابقش فاش شد.
«نفس بکش، نفس بکش، خوب داری کار میکنی مرد، ادامه بده، پیش ما بمون، » این آخرین جملاتی بود که ماموران اورژانس اعزام شده به منطقه ونتوورث پوینت سیدنی به پیمان تقیپور گفتند، اما بعد از این جملات، این شهروند ایرانی ساکن استرالیا آخرین نفسهایش را کشید. از آنجا بود که پای پلیس به این منطقه باز شد و تحقیقات نشان داد که پیمان تقیپور به طرز فجیعی به قتل رسیده است.
تحقیقات پلیس برای یافتن قاتل یا قاتلین زمان زیادی نبرد و آنها فقط به یک نفر رسیدند، زنی 44 ساله به نام ژاکلین موسی که بنا به گفته برخی شاهدان، قبلا مدتی کوتاه با پیمان آشنا بود.
آنطور که تحقیقات پلیس نشان میدهد در روز حادثه ژاکلین به خانه پیمان میرود و وقتی او را با خانم دیگری میبیند، به شدت عصبانی میشود و مشاجره شدیدی بینشان شکل میگیرد. ژاکلین با عصبانیت خانه را ترک میکند و به سمت ماشین خود میرود. پیمان هم به دنبال او تا پارکینگ میرود، اما نمیدانست خشونت شکلگرفته در وجود ژاکلین ممکن است چه سرنوشت تلخ و مرگباری برایش رقم بزند.
در آنجا ژاکلین سوار ماشین تویوتای خود شد و در حالی که پیمان روبهرویش قرار داشت، او را به عمد زیر گرفت و با شدت پیمان را به دیوار پارکینگ کوبید.
ناز علی، همسایه مقتول که شاهد این جنایت بود، حادثه را اینطور توصیف میکند: قاتل را به وضوح دیدم که آن کار را انجام داد. او سپس از ماشین پیاده شد و به قدری آرام در کنار جنازه پیمان قدم میزد که انگار در حال تماشای یک تابلوی نقاشی است. دیگر ساکنان آن آپارتمان میگویند این حادثه به قدری شدید و تلخ بود که تمام این منطقه به شوک رفته است.
بنا به گفته آنها، پیمان انسانی بسیار نجیب و آرام و کمتر از یک ماه پیش به این محله نقل مکان کرده بود. نیروهای پلیس نیز در گزارشهای خود به این مساله اشاره کردند که قاتل و مقتول با هم بودند اما هیچ گزارشی از خشونت یا بدرفتاری بینشان به نیروهای پلیس گزارش نشده است.
در ادامه جنبههای جالب دیگری نیز به این پرونده هولناک اضافه شد. یک خانم و آقا که گفته میشود دختر و پسر ژاکلین هستند به اداره پلیس رفته و گفتهاند هیچ اطلاعی از کار مادرشان ندارند. آنها حتی به نیروهای پلیس گفتند که مادرشان اصلا در مورد حضور پیمان به آنها اطلاعی نداده بود.
دوستان نزدیک پیمان که همگی ایرانی هستند، میگویند که شب قبل از حادثه او را با یک خانم دیدند و بعد از آن، او دیگر جواب تلفنهایش را نداد.
ساموئل زیزی، دوست صمیمی پیمان نیز میگوید او که مدتهاست در اینجا به کار نقاشی مشغول است، به رابطه با ژاکلین اشاره نکرده بود.
ژاکلین در این حادثه مچ دستش آسیب دید و به درمانگاه برده شد. او پس از رفتن به زندان، تقاضای وثیقه برای آزادی مشروط نکرد و اولین دادگاه محاکمه او با حضور شاهدان و نیروهای پلیس در چند روز آینده برگزار میشود.