در هفتههای گذشته چند باری با حجتالاسلام ادریسی، طراح پیشنهاد ازدواج اجباری صحبت کردیم و از ایشان دعوت کردیم درباره صحبتها و طرح خود با ما گفتوگو کنند.
این روحانی که دل پری از رسانهها داشت، ابتدا وعده داد این مصاحبه را پس از پایان پیدا کردن جنجال رسانهای «ازدواج اجباری» اتجام دهیم و سرانجام مطلب تنظیم شدهای را برای انتشار در اختیار ما قرار داد که در زیر میخوانید.
«حجت الاسلام محمد ادریسی پژوهشگر حوزوی نوشت: در یکی از روزنامه ها خواندم که حجت الاسلام سید رمضان موسوی مقدم، قائم مقام رئیس سازمان صداوسیما اینگونه بیان داشت که: امروز بزرگترین مشکل رسانه ملی، وجود فضای مجازی است که در گذشته با ماهواره مواجه بودیم؛ اما امروز دشمن، بسیار نزدیکتر شده و با فضای مجازی وارد جبهه ما شده و جولان میدهد وهمچنین گفته: امروز بیش از ۷۵ درصد پهنای باند در فضای مجازی در تسخیر توئیتر، اینستاگرام، تلگرام و... است که بحث مفصلی دارد و امروز شاهد صدمات تأسف باری در این زمینه هستیم.
ضمن عرض خدا قوت به سید بزرگوار ما عرض می شود که قبلاً گفته شده بود که استراتژی و طرح جامع دشمن برای ما فتح قلعه از درون است که لازم است ما نیز از درون این قله را حفظ کنیم و نسبتاً مفصل به آن پرداخته شده بود با نیاز لحظه شناسی مخاطبان و چرا بجای اینکه مجموعه صدا و سیما بر فضای مجازی تاثیر بگذارد دیده می شود که فضای مجازی بر صدا و سیما ثاثیر می گذارد و این جبهه داری شایسته عملی دیگراست منظوراینکه بسیار دیده ایم و شنیده ایم که فلان مجری یا فلان تحلیل گر و برنامه ساز وکارشناس دعوت شده و... درمجموعه سازمان، منعکس کننده کامنت ها و تویت ها و پست های کسانی می شود که در همین بستر مطالب خود را بیان می کنند، واو به واو بدون هیچ خلاقیت و کم و کاست یعنی خود صدا و سیما فضای مجازی دوم است و اینکه می شود این جبهه را با این همه امکانات و نیروی پای کار به بهترین شکل به نفع خود چرخاند و بهانه ها را نشنیده گرفت.
به نظر می رسد که صدا و سیمای پرکارما باید بیاموزد که موج سوار باشد که نیست مثل همان فضای مجازی نشین ها و توضیح اینکه مثلا اگر بحثی در فضای مجازی بازتاب پیدا کرد مثل ازدواج با شرایط خاص و بندهای خاص تر و همه در این فضا به آن پرداختند از شبکه های ماهواره ای و صدای آمریکا و رادیو فردا و پس فردا تا سایت های خبری و غیر خبری بجای پاک کردن صورت مسئله و این موضوع ازدواجی شیرین که همه مشتاق شنیدن و دیدن برنامه ها درباره آن هستند، محتوای فوری فکرشده تولید شود، فرضاً پنج دقیقه درباره این بحث باشد یا نباشد و پنجاه و پنج دقیقه آن راجع به راهکارهای ترویج ازدواج آسان و قانون های تصویب شده معطل مانده تسهیلی و مطالبه گری از نمایندگان مجلس و دولت و شوراهای شهر و روستا و دیگران که مسئول این قضیه هستند و پرسیده شود که چرا شما کاری نمی کنید تا مشکلات این عرصه کم تر شود و به تعبیر رایج تهدید تبدیل به فرصت شود یا مثلا بحث خودرو یا هر مبحث دیگری که در فضای مجازی داغ می شود.
سخن دیگر اینکه قرار نیست آمار و ارقام ازدواج ها و طلاق ها را بگوییم و از ازدواج سفید صحبتی به میان بیایید و نمی خواهیم به این مسئله بپردازیم اما این روزها نوشته ای دست به دست می شود که با تیترو عنوان های جالب و مختلفی دیده می شود از جمله:
ماجرای ازدواج اجباری+واکنش ها و جرئیات و طرح ازدواج اجباری چیست؟ و قانون در خصوص ازدواج چه می گوید؟ و کنایه امام جمعه ای به ایده و طرح ازدواج اجباری و اجبار مجردهای ایران به ازدواج وجنجال و حواشی ازدواج اجباری تا سن معلوم و مالیات برای مجردها و همچنین تیترهای دیگر که منتشر شده است.
اما اصل ماجرا که مخاطبان بسیاری پیدا کرده چه بود؟!
حجت الاسلام محمد ادریسی کنش گر فرهنگی و اجتماعی اظهار داشت:قوانین یا تاسیسی است یا امضایی و یا جنبه های ارشادی دارد و یا انواع دیگر و چه بسا چند سال دیگرهمین قانون ها مطرح شده ازدواج امری عادی و مورد قبول واقع شود یا اینکه شاید در جای دیگر اجرا شود و موفقیت آمیز نیز باشد و هیچ قانونی از روز اول نبوده و کم کم نوشته شده که این را حقوقدان ها بهترمی دانند.
وی درباره شروع موضوع جنجالی این روزها بیان داشت:ماجرا از آنجا آغاز شد که شب بود و با غم بسیار و خنده و فریاد و دلیل به پدری دلسوز می گفتم که فرزند تو و این شاخ شمشاد الان نزدیک به سی سال دارد و در حال ژولیدگی و او آمده به من می گوید که زن می خواهم وپدر راضی به همسرگزینی من و ازدواج با دختر مورد علاقه ی من نیست و بهانه آور شده که بعد از یک ساعت گفتگو توانستم آن پدر را قانع کنم که از وقت ازدواج این پسر پرشور و شورانگیز با فلان دختر خانم مهربان باوقارگذشته و ضروری است که برای ازدواج او اقدام کند که پذیرفت و خوشحال بودم که توانستم دو نفر را به هم برسانم و خدا را شاکر شدم و با خود گفت ای کاش باز این ماجرا تکرار شود که ما برای وصل کردن آمدیم وبرای مرابطه آمدیم و مصابره استراتژی پاسخگوی این امر نیست.
این نویسنده و پژوهشگر در یادداشت خود افزود:صبح بیدارشدم و دیدم یادداشتی که حدود سه سال پیش منتشرشده بود امروزی شده در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی و سایت های خبری دست به دست می شود و بازتاب پیدا کرده که برای بنده عجیب هم نبود چون این نوشته لازم بود که برسد به مخاطبان خودش و رسید که واکنش های به همراه داشت هم منفی و هم مثبت و کار به رادیو و تلوزیون و ماهواره و مجلس و دولت و دورهی های خانوادگی و کوچه و خیابان رسیده و در کنار این یادداشت واژه های چون حرف تازه و جنجالی و خبر فوری و برترین ها و خبرداغ وشایعه و تکذیب و بمب خبری و واژگانی از این دست گذشته اند و منتشرمی کنند که برخی آن را سیاسی جلوه دادند که لزومی نداشت و گفتند برای تخریب است و عده ای گفتند برای تضعیف است و گروهی گفتند که حرفی زده شده اما تصویب نشده و فلانی نماینده مجلس یا دولت یا شورای شهراست که این سخن را گفته در حالی که هیچکدام از اینها نبود و تنها پیشنهاد و نظری بود که مطرح شده بود برای تفکر با آزاد اندیشی کامل و اصلاح قوانینی که کاربردی باشد .
وی ادامه داد: ای کاش می توانستم به تک تک کامنت های عزیزان دغدغه مند در موضوع پیشنهادی ازدواج انتخابی اجباری یا ازدواج انتخابی اختیاری پاسخ بدهم و از مطالب زیبا و جالب نگذرم و در دل ها را تسکینی باشم و همینطور نظر کارشناسان البته طنازی هایی هم بود که عادی است و ناراحتی در کار نیست چون به نظرمی آید که تا با موضوعی با زبان شوخی و خنده دربرخورد اولیه صورت نگیرد اصلاً بعدها جدی گرفته نمی شود و این طبیعی است و عادت داریم و سابقه تاریخی هم بسیار دارد و هم را خوب میشناسیم و ناگفته پیداست که برخی مسیح علینژاد منش شروع به نقد کردند و نوشته را کامل صفر تا صد نخوانده و ندیده و حتی ناقص منتشر کردند، شروع کردن به حرف زدن درباره موضوعی که بر اساس دغدغه ای جدی و مطالبه گری نوشته شده بود و سفارشی هیچ ارگانی رسمی و غیررسمی نبود.
این طلبه و روحانی جوان درباره موضوع جنجالی فضای مجازی بیان داشت: معروف بین مردم و خواص و عوام است که می گویند از هرچه بدت بیاید سرت می آید و حال به تعبیردوستی شده بودیم طلبه سلبریتی که نه اینستاگرام دارد و نه تویتر و... اما برخی از سلبریتیهای غیر دغدغهمند دیگر که بعضی از آنان اهل شیطنت هستند و صاحب همه اینها از او ناراحت هستند که مهم نیست، میگذرد و منظورم همانهایی هست که به سگ و گربه و طوطی و مار و همستر و ماشین و خانه و لباس و متعلقات خود بیشتراهمیت می دهند تا ازدواج جوانانی که دراوج اراده تشکیل خانواده هستند اما هیچ ندارند.
محمد ادریسی اظهارداشت: خانواده ها علاقه مند به ازدواج فرزندان خود هستند اما بعضی جوانان فراری از تعهد می شوند گفت: مشکلات را بررسی کنیم و به راه حل برسیم و اجرا کنند و اینکه ما سرزمینی وسیع داریم و جمعیت کم که می توانیم به آنها که می خواهند ازدواج کنند زمین و خانه و حتی مغازه برای کسب و کاربدهیم ،امکانات بدهیم نه اینکه احتکار کنیم و در همان نوشته گفته شده بود و به گمانم قانون هشتم بود و اینگونه نوشته شده بود: کسی که در دوره ازدواج اختیاری ازدواج کرد اگر ندار بود به او در نزدیکترین محل سکونت والدین در شهر خود زمینی یا منزل مسکونی یا مغازهای برای کسب و کار که قابل برگشت باشد از طرف دولتها و حکومت داده میشود اما برخی ها گفتند که هیچ اشاره ای به خانه اجباری نشده است و کم انصافی است.
وی با اشاره به اینکه هدف تسهیل و ترغیب است و این یک طرح بحث طلبگی بود و نظر فقها درباره این موضوع صریح بیان شده است وهدف به زور بردن شخصی پای سفره عقد و بله گرفتن نیست و یا حتی می تواند تعزیری نیزباشد گفت: خیلی عالی می شود اگر ساز و کاری مهیا شود که هر پسری خواست ازدواج کند به او شغل بدهند که در همان یادداشت هم بیان شده بود و به دختر جهیزیه و به هردو مسکن و حتی گروهای جهادی هم وارد میدان بشوند و کارهای انجام شود و آمار متاهلین بالا رود و جمعیت تنها حکومت مقتدر شیعه در طول تاریخ که درعصر آن هستیم بیشتر شود
اما برخی در حال هوای بچگی خود هستند و این تصور را دارند که بچه ها را لک لک ها می آورند و یا وارداتی است و اینکه منظور از ازدواج اجباری یا هر اسمی که خودتان دوست دارید بگذارید مثلا در مقابل ازدواج سفید اسمش را بگذارید ازدواج قرمز که همه دربارهاش بحث می کنند یا اسمش را بگذارید ازدواج آبی یا صورتی که مورد پسند باشد و هدف کم کردن مزیت های مجردین و زیاد شدن مزایای متاهلین است و اینکه بد نیست اگر نظر افراد مختلف گرفته شود چون نظر یک مرفه با یک درمند متفاوت است، نظر یک متاهل موفق با یک طلاق گرفته متفاوت است و نظر یک پیر با یک جوان هم همینطور و اکثر خانواده ها غصه خور فرزندان هستند و حتی قبل از بیست سالگی برای تزویج فرزندان خود اقدام می کنند.
ادریسی در ادامه بیان داشت:خلاصه اینکه هیچ تعصبی نسبت به نوشته ها نیست و هر شخصی ایده دارد مطرح کند تا بخوانیم و بشنویم و هرکدام بهتر بود اجرا شود و اندیشه ورزی و آزاد اندیشی یعنی همین و چه بسا اگر خودم بخواهم همین نوشته را که در گذشته نوشته بودم را نقد کنم می توانم بهتراز دیگران آن را چکش کاری کنم که بهتر بشود یا قانون های جدیدتری اضافه کنم یا کم و اصلاح و تکمیل کنم که رسالت همین است و این در عالم طلبگی و پربحث بودن آن امری خیلی عادی است اما منتظریم جنجال ها و حرف های به وجود آمده پس از رسیدن یادداشت به دست مخاطبان فروکش کند و نظرات دیگران درباره موضوع مورد بحث چالشی یعنی ازدواج و راه های تسهیل آن و راهکارها ارائه گردد و منتشرشود و یکی یکی به شرط حیات همه آنها را بخوانیم و اگر لازم بود پاسخ بدهیم یا فقط می شنویم و می خوانیم و سکوت می کنیم.
حجت الاسلام محمد ادریسی فعال فرهنگی و اجتماعی در پایان ابراز داشت که بسیاری اصل نوشته ها را ندیده اند و اینکه حکم ازدواج مشخص است و لازم به توضیح نیست، گفت:به نظر می آید لازم است دوستانی که پیشنهاد انتخاب قانون 12گانه ازدواج را مورد توجه قرار داده اند قاعده اضطرار را هم بیاموزند که برای چه مواردی استفاده می شود و اینکه دوکتاب عروه و مصابیح را هم بخوانند که بحث شیرینی درباره ادامه نسل و ازدواج دارد و بعد این موضوع را هم مورد توجه قرار دهند ومطالعه کنند و به چرایی بیمه های اجباری و آموزش های عمومی اجباری و بهداشت اجباری که استاد آیت الله شهید مطهری اعلی الله مقامه برای مقابله با ویروس ها و بیماری ها نوشته است که تا به امروزهم زنده است که توسط دولت های جهان و خودمان اجرا هم شد و می شود که درمجموعه آثار ،روابط بینالملل اسلامی(پانزده گفتار)، جلد 24، صفحات 541-543 موجود است را نیز بخوانند و همچنین درباره قانون کار و قانون سربازی و قانون های دیگر که وارادتی هست نیزاعلام نظر کنند و به تعبیر طلبگی می شود تنقیح مناط کرد و نیز بگویند چرا دو اصل مهم روی زمین مانده31 و 28 قانون اساسی مربوط به مسکن و اشتغال است اجرایی نمی شود.