همکاری با شرق هم استراتژی، هم تاکتیک

به گزارش مشرق، «هادی محمدی» در یادداشت روزنامه «جوان» نوشت:

آنچه این روزها مورد توجه برخی جریان‌های سیاسی داخلی یا نخبگان و محافل جهانی و به‌ویژه امریکاست، اینکه ایران به عنوان پیشران یک گفتمان در قبال نظام دیکتاتوری جهانی و تحریم امریکا که ماهیتی جنایتکارانه و ضد بشری در حقوق بین‌الملل دارد، چگونه مرحله گذار از فشارهای حداکثری امریکا را مدیریت می‌کند. ایران از ابتدای پیروزی انقلاب، در یک روند فزاینده با تحریم‌های امریکا روبه‌رو بوده و این فرایند در سال‌های اخیر به جلوه‌های ضدمردمی بیشتری بلوغ پیدا کرده و آنچه هدف امریکا از این سیاست عنوان شده، براندازی و تسلیم‌پذیر کردن مردم و نظام اسلامی است.

در سال‌های اخیر قدرت‌ها و کشورهای دیگری نیز از این سیاست امریکایی، زیان دیده‌اند و طعم رویکردهای ضدانسانی دولت‌های امریکا را چشیده‌اند و لذا اگر کلیدواژه‌ای به‌نام باشگاه کشورهای تحریمی در ادبیات سیاسی و مناسبات بین‌المللی مطرح می‌شود، دارای مصداقی جدی است.

پیش‌نویس همکاری‌های راهبردی ۲۵ ساله با چین که سروصدای بوق‌های مشکوک در داخل یا خارج را بلند کرده، هنوز انتشار رسمی نداشته و دولت دکتر روحانی اگر در مذاکرات برجام با خوش‌بینی وارد تعامل شد، حتماً در مذاکره با چینی‌ها، از حساسیت شناخته‌شده‌ای برخوردار است و پایان کار این توافقنامه و مصداق‌های اجرایی آن به تأیید مجلس نیز خواهد رسید؛ لذا نگرانی چندانی از این روند، به‌جز ضرورت‌های حرفه‌ای در تأمین منافع ملی و منافع دوجانبه وجود ندارد.

آنچه باید مورد توجه قرار گیرد این است که چینش سیاست‌ها و تدابیر امریکایی برای براندازی و تسلیم نمودن ایران، ایران است که منافذ مناسباتی ایران در اقتصاد و تجارت با دیگران مسدود شود و این کار را از طریق تحریم‌های اعمالی علیه شرکت‌های همکار با ایران به اجرا گذاشته است.

مقامات امریکایی امیدوارند که خشکاندن درآمدهای ارزی برای ایران، به میوه تسلیم مقابل ترامپ منتهی شود و لذا از هرگونه سنگ‌اندازی در این مسیر کوتاهی نخواهند کرد. مسئله این است که حتی اگر امریکا با آنچه مرکل و رئیس‌جمهور فرانسه علناً توصیف کرده‌اند، در حال افول اقتصادی و جایگاه جهانی نباشد، ایران برای عبور از این مرحله فشارهای حداکثری و ناکام گذاردن آرزوهای امریکایی باید در یک رویکرد تاکتیکی، با شتاب بیشتری نه‌تن‌ها با چین بلکه روسیه و دیگر کشورها و قدرت‌های جهانی وارد تعامل با فرمولی شود که از اثرپذیری فشارهای امریکا در امان باشد.

محاسبات کلان هم نشان می‌دهد که شالوده ابزارهای فشار امریکا علیه ایران، به‌رغم رنج و محنت مردم ایران، در آستانه فروپاشی است و هر دولت جدیدی در امریکا، همان موضع اوباما درخصوص فروپاشی نظام تحریم‌ها را تکرار خواهد کرد.

از منظری دیگر با توجه به سرعت و شتاب پارامترهای افول امریکا، بزرگ‌ترین قدرت اقتصادی جهان در آینده‌ای نزدیک در شرق آسیا، یعنی چین خواهد بود که در اروپا از سال‌ها قبل، همه ظرفیت‌های خود را به چین گره زده‌اند؛ لذا ریل‌گذاری بلندمدت همکاری‌های همه‌جانبه با چین و روسیه و شبکه‌ای از کشورهای دوست یا همسایه، یک نگاه استراتژیک و پایدار است که استحکام و ثبات در روندهای رشد اقتصادی و بی‌اثر کردن سیاست‌های امریکا از نتایج فوری آن است. به‌خاطر داشته باشیم که اگر پیوند پایدار در همکاری‌های راهبردی با قدرت‌های جهانی شرقی به سامان برسد، نحوه تعامل و گفتگو و ادبیات قلدرهای غربی در قبال ایران نیز تغییر خواهد کرد، چراکه اهرم‌های اجبار و قلدری و رفتارهای تحمیلی و ضدانسانی را از دست خواهند داد و ناچارند با حسرت تمام، امتیاز هم بدهند.

برچسب ها:

سیاسی