در کجای پازل خیانت اقتصادی رد پای شما نیست؟

به گزارش مشرق، روزنامه «کیهان» در ویژه‌های خود نوشت:

این روزنامه در مطلبی به قلم عباس عبدی نوشت: من نیز مخالف توافقم ولی از زاویه‌ای دیگر و بدون آنکه از جزئیات آن مطلع باشم. بیش از بیان علت مخالفتم بهتر است نگاه مثبت خود را به این رویکرد کلی بیان کنم. ایران پس از انقلاب همواره به نحوی رفتار کرده که گویی تافته جدابافته‌ای است و به جز توافق‌های محدود با برخی از کشورها از ورود به توافق‌های راهبردی پرهیز کرده و شاید یک علت آن بی‌اعتمادی به ثبات و پایداری سیاست‌هایش است

... بنابراین نفس ورود به این توافقات به منزله رویکرد جدیدی در کشور است که از وضعیت تافته جدابافته بودن خارج می‌شود و این نکته مهمی است. البته مشروط بر اینکه این رویکرد محدود به چین نباشد و با بلوک غرب و روسیه و هند و همسایگان جنوب و سایر قدرت‌های منطقه‌ای و اقتصادی نیز می‌تواند یا بهتر است، گفته شود که ‌باید انجام شود.

بیشتر بخوانید:

تفاوت رویکرد بایدن و ترامپ در قبال ایران

عبدی: سند همکاری با چین، ایران را وابسته می‌کند

ولی چرا مخالفم؟ یک علت آن را در بالا گفتم. فردگرایی و عوام‌گرایی غالب بر فرآیندهای سیاسی داخلی ایران چنان گسترده است که مانع از ثبات سیاستگذاری و پایبندی به هر نوع توافق بلندمدتی می‌شود. شکاف درون‌ساختاری نیز مزید بر علت می‌شود. در حوزه روابط خارجی هیچ نوع وحدت نظری وجود ندارد. در مجموع شرایط برای رسیدن به هیچ توافق راهبردی با کشورهای دیگر فراهم نیست و اگر به هر دلیلی و با فشار و دستور از بالا این توافق رخ دهد، پایدار نخواهد ماند.

علت دوم مخالفتم این است که این رویکرد باید شامل همه کشورهایی شود که می‌توانند و می‌خواهند وارد این نوع توافقات شوند و اگر قرار است که فقط با یک کشور قدرتمند رخ دهد، نتیجه‌ای جز وابستگی نخواهد داشت.

ولی علت سوم مخالفتم مهم‌تر است. اکنون بدترین زمان برای نهایی کردن توافق است. در واقع محدودیت‌های مالی کشور انگیزه اصلی برای ورود به چنین توافقی است. این محدودیت‌ها موجب می‌شود که انگیزه اصلی توافق را جبران کسر بودجه بدانیم. در دوره طلایی اصولگرایان یعنی احمدی‌نژاد (۱۳۸۴ تا ۱۳۹۲) ۷۰۰ تا ۸۰۰ میلیارد دلار درآمدهای نفتی را اتلاف کردند و هیچ اشتغالی نیز اضافه نشد. اکنون هم اگر هزار میلیارد دلار پول چینی‌ها وارد ایران شود هیچ اتفاق مهمی رخ نخواهد داد جز آنکه برخلاف گذشته، که آن ۸۰۰ میلیارد را از منابع زیرزمینی خوردند، این ‌بار هزار میلیارد باید بدهکار چین یا هر کشور دیگری شویم.  بدون اصلاحات سیاسی داخل کشور هیچ اقدام خارجی نمی‌تواند مفید باشد. علت شکست برجام منحصر به بدقولی آمریکایی‌ها نمی‌شد بلکه ضعف پی‌ریزی‌های سیاسی داخلی آن هم بود.

درباره این نوشته گفتنی است: اولا صرف نظر از موانع تحریمی، کشور همواره از گسترش روابط تجاری با کشورهای مختلف استقبال کرده است. اگر هم تحریم به‌ویژه در ۹-۸ سال اخیر تبدیل به مانع جدی شد، به گرای خائنانه‌ای برمی‌گردد که بانیان فتنه نیابتی سال ۸۸ پس از شکست در فتنه سیاسی، به آمریکایی‌ها با تعبیر «ضرورت اعمال تحریم‌های فلج‌کننده» دادند. افراطیون مدعی اصلاح‌طلبی در اینجا، متهم بزرگ ماجرا هستند و نمی‌توانند ضمنا طلبکار پیامدهای ماجرا در محاصره اقتصادی و افول روابط تجاری با کشورها باشند و آن را پای انقلاب بنویسند.

ثانیا، همین طیف در حالی که توافق متوازن در سال‌های ۸۶ و ۸۷ در حال تدارک بود، ضمن راه انداختن بی‌ثباتی سیاسی بی‌سلاح در سال ۸۸، به طرف غربی سیگنال دادند که توافق نکنید و به ایران امتیاز ندهید و دست نگه‌دارید، شاید ما روی کار آمدیم(!) ارتکاب دو خیانت بزرگ آشوب‌های ۷۸ و ۸۸ و جانبداری از آشوب‌طلبی‌های آمریکا و همقطارانش در سال‌های ۹۶ و ۹۸، نشان می‌دهد که افراطیون مدعی اصلاحات، ذاتا در کنار جبهه بی‌ثبات‌سازی ایستاده‌اند و بنابراین، یادداشت روزنامه اجاره‌ای اعتماد، درباره دغدغه ثبات سیاسی لاف گزاف است.

ثالثا، اگر کشور امروز دچار مضایق اقتصادی شده، این هم از خیانت‌های طیف بزک‌کننده توافق با شیطان بزرگ است و باز هم در اینجا متهمان تضعیف قدرت چانه‌زنی کشور، دست پیش می‌گیرند تا مواخذه نشوند. کسانی که این روزها درباره قرارداد نوشته نشده (تفاهم‌نامه همکاری میان ایران و چین) بدگمانی و سوءظن را ترویج می‌کنند، به هنگام انعقاد توافق نامتوازن و خسارت‌بار برجام، موج پایکوبی و جشن در انظار عمومی راه انداخته بودند و جلوتر از تیم مذاکره‌کننده چنان درباره خسارت روزانه چندصد میلیون دلاری تاخیر در توافق فضاسازی می‌کردند که عملا قدرت چانه‌زنی را در مذاکرات از تیم مذاکره‌کننده گرفتند. امثال روزنامه اعتماد و عبدی، از زمره این هیاهوگران بودند.

رابعا، برجام با وجود به بن‌بست رسیدن مطلق، همچنان از سوی دولت به غلط اجرا می‌شود و عجیب است که بزک‌کنندگان برجام، اصرار دارند خسارت‌آفرینی‌های این توافق یکطرفه را به روحانی نسبت دهند، به جای اینکه گریبان آمریکا و اروپا را بگیرند. بله، البته نگارش و اجرای بدتر برجام، با همین فشار رسانه‌های زنجیره‌ای، از دلایل تشدید خسارت‌های برجام است.

اما درباره درآمدهای ارزی دولت نهم و دهم باید یادآور شد که آن دولت‌ها بدون برجام توانستند درآمدهای ارزی بالا داشته باشند و برجام همان درآمدها را به نزدیک صفر رساند چنانکه برخی دولتمردان می‌گویند شاید شش هفت سال طول بکشد تا به درآمدها و رشد اقتصادی هفت سال قبل برسیم. اگر آن روز رشد اقتصادی پس از فراهم آمدن ضریب جینی (شکاف طبقاتی) کاهش پیدا کرد، در اثر عدم اتکا به آمریکا و اروپا بود و هنر این  بود که دولت بعدی، در این عرصه‌ها موفق‌تر عمل کند و نه این که رکورددار حراج‌های ارزی ۱۸ میلیارد دلاری و ۲۷ میلیارد دلاری و... شود.

برچسب ها:

سیاسی