به گزارش مشرق، «عادل کائوکن اف» کارشناس سیاسی قزاق در یادداشتی که در اختیار خبرنگار خبرگزاری فارس در دوشنبه قرار داد، دیدگاههای خود در خصوص تشدید رویاروییهای میان آمریکا و چین و تاثیر آن بر کشورهای آسیای مرکزی را مطرح کرد.
در این یادداشت آمده است: وضع تحریمهای آمریکا علیه تعدادی از نخبگان چینی و «تهدید امنیتی» عنوان شدن «زد تی یی» و «هواوی» که بزرگترین شرکتهای ارتباطاتی چین به شمار میروند، نشان میدهد رویاروییهای «واشنگتن» و «پکن» وارد سطح جدیدی شده است.
بیشتر بخوانید:
توافق ایران و چین، ضربه سنگینی به ترامپ است
آمریکا مخالف هر گونه کمکی به عراق است
ادعای ترامپ درباره پیروزی در انتخابات آمریکا
تسریع در خروج آمریکا از منطقه با پیشبرد برنامه همکاری ایران و چین
کارشناسان و رسانههای چینی با صراحت تمام به آن اشاره میکنند که «ماه عسل» آمریکا و چین پایان یافته و باید خود را برای مقابله با هر نوع از سنارویوهای احتمالی «کاخ سفید» آماده کرد.
البته لحن کلام دیپلماسی چین نسبت به آمریکا نیز در این اواخر به شدت تغییر کرده و پکن واشنگتن را متهم به مداخله در امور داخلی و خارجی خود میکند.
تحریمهای فعلی آمریکا تاثیر عمیق و سریع بر وضع چین ندارد، ولی تجربه سایر کشورها نشان میدهد که واشنگتن با تنگتر کردن حلقه تحریمها، بخشهای آسیب پذیر کشورهای مورد نظر خود را هدف قرار میدهد. اقدام آمریکا علیه دو شرکت یادشده چینی به این معناست که کاخ سفید به محض پیدا کردن فرصت حملات اقتصادی به چین (البته با ملاحظات عدم لطمه اقتصادی به اقتصاد خود آمریکا) بلافاصله دست به کار خواهد شد.
حالا این پرسش پیش میآید که رویاروییهای آمریکا و چین برای آسیای مرکزی چه تبعاتی خواهد داشت. گفتنی است که وضعیت تعریف شده، برای کشورهای منطقه بسیار ناخوشایند است چرا که احتمال دارد آنها با ضرورت «انتخاب استراتژیک» مواجه کند. منظور از انتخاب استراتژیک این است که ممکن است کشورهای آسیای مرکزی مجبور بشوند ماندن در کنار هر یک از طرفین را انتخاب کنند.
از یک سو، به لحاظ اقتصادی وزن آمریکا و روسیه و چین یکسان نیست و از سوی دیگر، همه نخبگان آسیای مرکزی نگران احتمال قرار گرفتن در لیست آمریکایی «کشورهای یاغی» هستند. نگرانی آنان از آن جهت است که اکثر نخبگان این منطقه در غرب دارای املاک غیر منقول بوده و سرمایههای خود را نیز در بانکهای غربی نگهداری میکنند و فرزندانشان دانشگاههای غربی را برای تحصیل برمیگزینند. علاوه بر این، آنها مدرن سازی کشورهای خود را با استفاده از فناوریهای غربی قابل تصور میدانند.
پارادوکس اینجاست که در حال حاضر سرمایه و فناوری ها از چین و سایر کشورهای آسیایی وارد این منطقه میشود که با این وجود جهتگیری نخبگان آسیای مرکزی در بحث فناوری تا حدود بسیار زیادی همچنان غرب محور باقی میماند.
به این دلیل مسئله «انتخاب» برای آسیای مرکزی بسیار سخت خواهد بود و این دقیقاً وضعیتی است که کشورهای منطقه نگران آن هستند.
در عین حال برای آسیای مرکزی اعمال تحریمهای غرب علیه روسیه به نوعی تجربه نسبتاً مثبت شناخته میشود زیرا با وجود تأثیر منفی این تحریمها بر توسعه اقتصادی منطقه، باز هم کشورهای آسیای مرکزی توانستند از قرار گرفتن بر سر دوراهی «انتخاب دردناک» اجتناب کنند.
نخبگان حاکم آسیای مرکزی امیدوارند در رابطه با تشدید رویاروییهای آمریکا و چین نیز بتوانند مسیر مشابهی را دنبال کنند و نه تنها درگیر چنین وضعیتی نشوند، بلکه حتی بتوانند تا حدودی نفع هم ببرند. زیرا این احتمال را که رقابتهای میان غرب و چین برای جلب حسن نیت این منطقه مهم ژئوپلیتیکی منجر به حمایتهای آنها از رژیمهای موجود و اقتصاد آنها خواهد شد، بعید نمیدانند.
بدون تردید برگزاری انتخابات ریاست جمهوری و پارلمانی در برخی از کشورهای آسیای مرکزی در نیمه دوم سال 2020، در متن تشدید رویاروییهای میان آمریکا و چین، حساسیتهای ژئوپلیتیک در این منطقه را افزایش خواهد داد.