خبرگزاری مهر، گروه بین المللرامین حسین آبادیان: ۱۲ جولای سال ۲۰۰۶ میلادی (۲۱ تیرماه سال ۱۳۸۵) روزی است جنوب لبنان پس از عملیات قهرمانانه و موفقیت آمیز نیروهای مقاومت، هدف حملات ددمنشانه جنگندههای متجاوز صهیونیست قرار گرفت. در این روز، نیروهای مقاومت حزب الله در یک عملیات چریکی موفق شدند ضمن به هلاکت رساندن ۳ نظامی صهیونیست ۲ تَن از آنها را به اسارت گیرند.
صهیونیستها که پیشتر خود را برای یورش وحشیانه به جنوب این کشور آماده کرده بودند، عملیات «وعده صادق» حزب الله در اسارات نظامیان صهیونیست را به عنوان دستاویزی برای آغاز تجاوزگریهای خود علیه جنوب لبنان قرار دادند. بدین ترتیب، جنگندههای متجاوز صهیونیست مناطق مختلف جنوب لبنان ازجمله زیرساختهای آن را بی وقفه هدف حملات هوایی گسترده قرار دادند.
حزب الله لبنان در جریان جنگ ۳۳ روزه افسانه شکست ناپذیری رژیم صهیونیستی را برای همیشه در هم شکست چهاردهمین سالروز پیروزی بزرگ مقاومت در برابر رژیم صهیونیستی درحالی فرا رسیده است که مقامات این رژیم همچنان تاوانِ شکست سنگینی را که در مقابل حزب الله متحمل شدند، پس میدهند؛ شکستی که هیمنه رژیم صهیونیستی را در هم شکست و برای همیشه به افسانه خودساخته شکست ناپذیری صهیونیسم پایان بخشید. این اتفاق درحالی رخ داد که هدف اصلی و اساسی رژیم صهیونیستی از جنگ ۳۳ روزه نابودی کامل مقاومت و از بین بُردن حزب الله لبنان بود.
در هر صورت، رژیم صهیونیستی با ورود به جنگ علیه مقاومت لبنان قمار بزرگی را آغاز کرد. همانگونه که پیشتر گفته شد، این رژیم از هیچ تلاشی برای حمله به زیرساختهای لبنان و مناطق مسکونی آن دریغ نکرد.
در طول مدتی که حملات صهیونیستها به جنوب لبنان ادامه داشت، بسیاری از مراکز زیربنایی، پلها، ساختمانهای مسکونی، مخازن سوخت، فرودگاهها، بیمارستانها و نیروگاههای برق هدف سنگینترین حملات هوایی قرار گرفتند. با این وجود، صهیونیستها نتوانستند به هیچیک از اهداف خود در جنگ ۳۳ روزه دست پیدا کنند.
علیرغم اینکه صهیونیستها به زعم خود در نبرد علیه نیروهای مقاومت لبنان از اصل «غافلگیری در جنگ» استفاده کرده بودند و انتظار داشتند طرف مقابلشان یعنی حزب الله از آمادگی لازم برای پاسخگویی برخوردار نباشد، اما پاسخی که توسط مقاومت به حملات ددمنشانه صهیونیسم داده شد، تمامی معادلات نبرد را دستخوش تغییرات گسترده ساخت.
علت هم آن است که نیروهای مقاومت موفق شدند تا نبرد را از مناطق مرزی در جنوب لبنان به سرزمینهای اشغالی در «حیفا»، «عکا» و «صفد» منتقل سازند. افزون بر این، عملیاتهای کوبنده نیروهای مقاومت در «حرب تموز» توانستند نماد قدرت نظامی رژیم صهیونیستی یعنی تانک «مرکاوا» را منهدم سازند مقاومت در طول جنگ ۳۳ روزه ضربه مهلکی را نیز به شهرک نشینان وارد ساخت به گونهای که رژیم صهیونیستی عملاً موجودیت خود را در خطر دید. در همین ارتباط، باید گفت که حملات نیروهای مقاومت به شهرکهای صهیونیستنشین در جنگ ۳۳ روزه موجب مهاجرت حدود یک میلیون نفر از شهرکنشینان شد.
علاوه بر این، نیروهای مقاومت موفق شدند دهها تانک و خودروی زرهی وابسته به رژیم صهیونیستی را در همان مناطق مرزی هدف قرار داده و منهدم سازند. آنها مانع ورود این تانکها و خودروهای زرهی به مناطق جنوب لبنان شدند. در آن زمان، نماد قدرت نظامی رژیم صهیونیستی نیز به دستان نیروهای مقاومت فروریخت؛ یعنی تانک مرکاوا. نیروهای مقاومت در «حرب تموز» توانستند تانکهای مرکاوا (Merkava) را که در زبان عبری به «ارابه خدایان» مشهور است، منهدم سازند.
در آن زمان، از تانکهای «مرکاوا» به عنوان تانکهای افسانهای ارتش رژیم صهیونیستی یاد می شُد. با این حال، مقاومت حزب الله موفق شد این افسانه را در هم بشکند و درسی را به صهیونیستها بدهد که تا به امروز آن را فراموش نکرده اند. برهمین اساس، میتوان گفت که جنگ ۳۳ روزه در واقع آغاز نخستین دوران از «معادله بازدارنده مؤثر» در برابر دشمن صهیونیستی را رقم زد.
در این جنگ موازنه قدرت میان مقاومت و رژیم صهیونیستی دستخوش تغییرات فراوانی شد و تل آویو به این واقعیت پی بُرد که نمیتوان گروههای مقاومت در منطقه را دست کم گرفت. مقامات رژیم صهیونیستی خود به این نتیجه رسیدند که مقاومت توانسته عناصر و مؤلفههای قدرت خود را به این رژیم تحمیل کند. درست به همین دلیل است که پس از جنگ ۳۳ روزه مقاومت از قدرت بازدارندگی فراوانی در برابر تل آویو برخوردار شد.
از همین روی، افسانه شکست ناپذیری رژیم صهیونیستی در جنگ ۳۳ روزه به گونهای درهم شکست که حتی فرماندهان صهیونیست نیز به آن اذعان کردند. در همین راستا، «موشه کاپلینسکی» نایب رئیس وقت ستاد ارتش رژیم صهیونیستی اذعان کرد: «ارتش اسرائیل در طول جنگ ژوئیه هیچ کار مفیدی انجام نداد. ما مأموریت خود را به خوبی انجام ندادیم. ما نتوانستیم موشکهای حزبالله را ساکت کنیم. ما به گونهای رفتار کردیم که تردیدهای زیادی در رابطه با قدرت ارتش اسرائیل ایجاد شد».
یکی از فرماندهان نظامی صهیونیست اذعان کرد که پس از جنگ ۳۳ روزه تردیدهای زیادی پیرامون قدرت نظامی این رژیم ایجاد شد «رامی بن افرایم» ژنرال بازنشسته صهیونیست نیز یادآور میشود: «ما در ابتدا تصور میکردیم که با یک حزب کوچک وارد نبرد میشویم، اما متوجه شدیم که این حزب از توانمندیهای موشکی بالایی برخوردار است به گونهای که تنها پنج یا ۱۰ دولت در جهان از آن بهرهمند هستند».
لذا رژیمی که پیش از ورود به جنگ ۳۳ روزه به دنبال نابودی حزب الله و یا حداقل خلع سلاح کامل آن بود، ضمن پی بردن به ضعف مفرط خود در عرصههای نظامی و امنیتی، صراحتاً به قدرتِ نیروهای مقاومت اذعان کرده و میکند. مقامات تل آویو امروز نیک میدانند که پس از جنگ ۳۳ روزه قواعد جنگ و معادلات نبرد به کلی تغییر کرده و موازنه قدرت به نفع نیروهای مقاومت رقم خورده است.
آنچه که امروز حائز اهمیت به نظر میرسد این است که فرماندهان نظامی ارشد رژیم صهیونیستی جملگی اعتقاد دارند که قدرت نظامی حزب الله لبنان در مقایسه با سال ۲۰۰۶ میلادی و جنگ ۳۳ روزه دهها برابر شده است به گونه که دیگر نمیتوان قدرت آن را با گذشته مقایسه کرد. صهیونیستها معتقدند که قدرت نظامی حزب الله بر قدرت نظامی بسیاری از ارتشها در سراسر جهان نیز برتری دارد.