زن میانسال که در دفاع از دخترش، داماد خود را به قتل رسانده و بعد با کمک پسرش جسد او را در بیابانهای قزوین دفن کرده بود به اتهام قتل شبه عمد به 10 سال زندان و پرداخت دیه محکوم شد.
رسیدگی به این پرونده از سال 96 و بهدنبال گزارش ناپدید شدن مردی بهنام حمید 33 ساله از سوی پلیس آغاز شد. سیما همسر حمید به پلیس گفت: من و حمید دو سال پیش باهم ازدواج کردیم و چند ماهی است که در یکی از برجهای الهیه سرایداری میکنیم، ما زندگی خوبی داشتیم و قرار بود با حضور مادرم برای یکسالگی فرزندمان جشن بگیریم که حمید قبل از جشن از خانه خارج شد و پس از آن دیگر از او خبری ندارم.
پس از اظهارات سیما مأموران تحقیقاتشان را آغاز کردند و در همان ابتدا مشخص شد که بر خلاف ادعای این زن وی به خاطر اعتیاد حمید با او اختلاف شدیدی داشت. در مرحله بعدی تحقیقات پلیس دریافت که سعید برادر سیما در روزی که حمید ناپدید شده در آن خانه حضور داشته اما با توجه به اینکه سیما در توضیحاتش حرفی از سعید نزده بود وی بهعنوان اولین مظنون بازداشت شد.
شناسایی قاتل بعد از سکوت 2 ماهه
سعید پس از بازداشت سعی داشت که با اظهارات ضد و نقیض مسیر پرونده را منحرف کند اما وقتی در مقابل مستندات قرار گرفت اعتراف کرد که شوهرخواهرش را او به قتل رسانده و جسدش را در بیابانهای اطراف قزوین دفن کرده است که مأموران پس از آن به محل مورد نظر رفتند و جسد حمید را کشف کردند.
تحقیقات بعدی نشان داد که سعید در این ماجرا همدستی هم داشته اما او زیربار این موضوع نمیرفت تا اینکه پروین مادر میانسال او پس از نزدیک به دوماه سکوت در نهایت نزد پلیس رفت و واقعیت را بیان کرد. او به مأموران گفت: روز حادثه برای جشن تولد نوهام به خانه دخترم رفته بودم اما متوجه شدم که دخترم با شوهرش درگیر شدهاند. وارد اتاق شدم دیدم دامادم گلوی دخترم را فشار میدهد و میخواهد او را خفه کند هرچقدر تلاش کردم که مانع این کار شوم موفق نشدم و در نهایت مجبور شدم با سنگ به سر دامادم بکوبم که او هم با این ضربه فوت کرد.
محاکمه متهم
پساز اظهارات مادرزن مقتول، بازسازی صحنه انجام شد و پرونده متهم با صدور کیفرخواست به شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران ارسال و این زن محاکمه شد.
در ابتدای جلسه مادر مقتول که قیم نوه 4 سالهاش بود درخواست قصاص کرد.
در ادامه پروین با تکرار اعترافاتش گفت: قبول دارم که من دامادم را کشتم اما قصدم کشتن او نبود فقط میخواستم جان دخترم را نجات دهم.
دروغگویی برای نجات مادر
پس از آن سیما که با قرار وثیقه آزاد بود به جایگاه رفت و گفت: من دو خواهر و یک برادر دارم.مادرمان بعد از فوت پدرمان ما را به سختی بزرگ کرد.من فقط برای اینکه مادرم دستگیر نشود حقیقت را پنهان کردم و به پلیس گفتم شوهرم گم شده است.
پس از او سعید در دفاع از خودش گفت: من مهندس معماری هستم اما چون وضع مالی خوبی نداشتم کارگری و دستفروشی میکردم. روز حادثه به تهران آمده بودم تا از بازار خرید کنم که خواهرم با من تماس گرفت و از من کمک خواست. وقتی به خانهشان رفتم متوجه موضوع قتل شدم و برای نجات مادرم قتل را گردن گرفتم.
در ادامه وکیل متهم گفت: پروین در حمایت از دخترش دست به قتل زده و شواهد نشان میدهد که عمدی در کار نبوده است. آنها حالا برای جلب رضایت اولیای در تلاش هستند تا شاید بتوانند رضایت اولیای دم را جلب کنند.
بعد از پایان دفاعیات متهمان و وکیل مدافع آنها قضات وارد شور شدند و با توجه به مدرکهای موجود در پرونده زن میانسال را از اتهام قتل عمدی تبرئه و وی را به خاطر قتل شبه عمد به 10 سال زندان و به خاطر جنایت بر میت به پرداخت دیه محکوم کردند.