چهارمین سالگرد کودتای ترکیه و سوالی که بی‌پاسخ ماند

به گزارش مشرق، امروز 16 جولای چهارمین سالگرد شکست کودتای ناکامی است که جریان گولن با استفاده از توان خود در کادر ارتش ترکیه در شامگاه 15 جولای در این کشور آغاز کرد. کودتای 15 جولای همچون تمام کودتاهای بزرگ تاریخ معاصر ترکیه باوجود آنکه با شکست همراه بود اما نقطه آغاز برهه‌ای تاریخی در این کشور شد.

در صبح 16 جولای با وجود برخی مقاومت های پراکنده از سوی کودتاگران، تمام دنیا متوجه شکست کودتا شده و نیروهای کودتاگر مورد حمله مردم و نیز سایر نیروهای ارتشی قرار گرفتند. صدها سرباز ارتش از سوی مردم مورد ضرب و شتم قرار گرفته و تا چند هفته بعد هزاران نفر از کادر ارتش دستگیر و اخراج شدند. این اخراج ها فقط به ارتش محدود نمانده و هزاران نفر دیگر نیز از نهاد قضایی، پلیس، ژاندارمری، سازمان اطلاعات، وزرات علوم، وزارت آموزش و نیز رسانه های خصوصی و دولتی اخراج شدند. چندین شبکه تلویزیونی، سایت اینترنتی، روزنامه و مجله و انتشاراتی تعطیل شده و کارکنان آنها نیز دستگیر شدند.

بیشتر بخوانید:

اخراج ۳ نماینده و تنش در پارلمان ترکیه

اردوغان برخی کشورهای عربی خلیج‌فارس را نیروی شر توصیف کرد

حجم دستگیری ها به یکباره در ترکیه در عرض چند ماه چنان سر به فلک کشید که دولت مجبور به مرخصی زندانیان معمولی و نیز احداث زندان های جدید و استفاده چند برابر ظرفیت از زندان های موجود و نیز تغییر کاربری برخی ساختمان های مناسب برای استفاده به عنوان زندان شد. در این میان بحران روانی حاصل از این دستگیری ها و پاکسازی ها نیز دامن گیر جامعه ترکیه شده و صدها خانواده نابود، دهها نفر خودکشی کرده و باز هزاران نفر مجبور به فرار از کشور شدند.

اگرچه حجم قابل توجهی از این برخوردها به صورت واقعی نشان از عظمت جریان گولن در داخل حاکمیت داشت اما تبدیل به محملی برای حذف نیروهای مخالف و مشکوک نیز شد و افراد بسیاری که رابطه ای با جریان گولن نداشته اند و یا رابطه شان مربوط به دوران قانونی بودن این جریان بود نیز دستگیر و اخراج شدند. این مساله جریان مخالفان دولت را از انفعال خارج کرده و نسبت به بی قانونی و اجحافهایی که در حق مردم میشد صدای  اعتراض ها را بلند کرد که رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه نیز ضمن پذیرش برخی اقدامات ظالمانه در این فرآیند از "قاطی شدن ردپای اسب و سگها به هم" خبر داد.

به رغم دستگیری های هزاران نفری و محاکماتی که در ادامه آن شروع شد اما چندین نفر از سرحلقه های اصلی کودتا که پیش از کودتا نیز چندین بار به آمریکا سفر کرده و با فتح الله گولن دیدار داشته‌اند از جمله عادل اوکسوز که از او به عنوان نفر شماره یک کودتا یاد میشد به رغم دستگیری در فردای کودتا توانستند از کشور فرار کنند.

این فرار و نیز حجم نفوذ جریان گولن به دولت که آن را به دولتی در درون دولت تبدیل کرده بود چند هفته پس از موج اول دستگیری ها موضوع "شاخه سیاسی جریان گولن" را تبدیل به موضوع روز ترکیه کرد که این بحث تا به امروز نیز ادامه داشته است.

لابی جریان گولن در میان سیاسیون ترکیه توسط چه کسانی انجام می شد و این جریان از چه تاریخی و با استفاده از رانت کدام سیاست مداران توانسته بود در داخل حاکمیت تا به این اندازه نفوذ کند؟ از سوی دیگر کدام یک از سیاستمداران فعلی ترکیه دارای ارتباطی ارگانیک با این جریان بودند؟

این موضوع از آن تاریخ تا به امروز تبدیل به حربه‌ای سیاسی برای جریان حزب حاکم و نیز مخالفان شده است. در حالی که مخالفان فیلم ها و عکس های موجود شخص اردوغان و سایر سران حزب عدالت و توسعه با فتح الله گولن و یا سران این جریان و نیز اظهارات آنها در مورد او را بازنشر کرده و از ارتباط سران حزب با او به عنوان یک لکه ننگ یاد می کنند جریان حزب حاکم نیز احزاب مخالف را همواره به بازی در میدان گولن و راهبری از سوی او متهم کرده است.

در واقع حزب حاکم با استفاده از شکه رسانه ای گسترده خود در حال چنین تصویری است که گولن و جریان او علیه اردوغان و حزب او که تجسم دموکراسی در ترکیه بوده‌اند اقدام کرده‌اند حال هرکس علیه حکومتی که برآمده از دموکراسی است اقدامی کند دانسته یا نادانسته همصدا با گولن و کودتاگران است. این نوع نگاه به مساله که نسبت به مسئولیتی که خود جریان حاکم در قبال سیطره گولنی ها بر نهادهای حاکمیتی داشته‌اند تغافل عمدی از خود نشان میدهد تبدیل به گفتمانی برای حذف و تضعیف مخالفان شده است.

نکته قابل توجه ماجرا این است که حزب عدالت و توسعه به همراه متفق خود حزب حرکت ملی درخواست حزب خوب را در سال 2018 که خواستار تشکیل کمیسیونی ویژه برای تحقیق و تفحص در موضوع شاخه سیاسی کودتا شده بود رد کرده و لزومی برای تشکیل این کمیسیون ویژه ندید! در واقع با این اقدام این سوال برای همیشه بی جواب ماند که اگر کودتای 15 جولای می توانست موفقیت آمیز باشد، پس از آن کودتا چه کسانی قرار بود که عهده دار اداره کشور شوند و کدام سیاسیون با جریان گولن وارد اتفاق و همکاری شده بودند؟

آنچه مسلم است ترکیه از اواخر دهه 1980 به صورت ویژه با جریان گولن مواجه شده و این جریان ضمن جلب اعتماد جناح های لائیک و اسلامگرا توانست که در بخش عمده‌ای از نهادهای حاکمیتی این کشور نفوذ کند. در واقع جریان گولن تبدیل به جریان فراجناحی که از همه جناح ها سیاسیونی حاضر به همکاری با آن بودند تبدیل شود. این جریان از 2010 به بعد عملا تبدیل به دولتی مستقر در درون دولت قانونی شده و نهایتا توانست یکی از خونین ترین کودتاهای ترکیه را که به مرگ و مجروحیت هزاران تن ختم شد به انجام رساند.

به رغم اینکه پس از کودتا بیش از 100 هزار پرونده به اتهام همکاری با جریان گولن تشکیل شد و شاخه نظامی و امینیتی و اداری این جریان پاکسازی گردید اما هیچگاه هیچ کدام از سیاسیون ترک به دلیل همکاری با این جریان محاکمه نشدند و کار در حد فحاشی های متقابل ماند. در حالی که از این هزاران پرونده تا کنون هزار و 315 پرونده به اشد مجازات (حبس ابد غیرقابل عفو)، هزار و 217 پرونده به حبس ابد و هزار و 598 پرونده با حبس های طولانی مدت ختم شده و هزاران پرونده نیز در دست بررسی است اما هیچ سیاستمداری حتی مجبور به ترک کار و استعفا نیز نشد. این مساله سوالی مهم در افکار عمومی ترکیه است به طوری که فتی ییلدیز، معاون دبیر کلی حزب حرکت ملی به رغم رای منفی حزبش به تشکیل کمیسیون تحقیق در این موضوع این مساله را به عنوان یک درد وجدانی در میان ملت ترکیه عنوان کرد.

برچسب ها:

جهان