وی، در تحقیقات گفت: از محل کارم راهی خانه شدم که در خیابان خلوتی، موتورسیکلتی با دو سرنشین به من نزدیک شد. یکی از راکبین موتورسیکلت، کیف مرا قاپید، اما از آنجایی که کیف روی دوشم بود و آن را با دست گرفته بودم، موتورسوار جوان موفق نشد آن را بگیرد. دسته کیف در دست من و موتورسوار بود که راکب دیگر موتور را با سرعت به حرکت درآورد. همین مسأله باعث شد که من تعادلم را از دست بدهم و روی زمین کشیده شوم و پس از طی مسافتی دسته کیفم را رها کنم و آنها کیف را با خود ببرند.

سرقت‌های خشن
با شکایت زن جوان، تحقیقات پلیس پایتخت برای دستگیری سارقان خشن آغاز شد. آنها به بازبینی دوربین‌های مداربسته اطراف محل سرقت پرداختند، اما مردان موتورسوار کلاه کاسکت به سر داشته و پلاک موتورسیکلت‌شان را با زنجیر پوشانده بودند.
در حالی که بررسی‌ها برای شناسایی سارقان ادامه داشت، گزارش‌های مشابه سرقت کیف، گوشی و گردنبندقاپی به پلیس اعلام شد. در تمامی سرقت‌ها دو مرد موتورسوار در محل‌های خلوت به سوژه‌هایشان نزدیک شده و اقدام به قاپیدن کیف، گوشی تلفن همراه و حتی گردنبند آنها می‌کردند.

سارقان خشن اگر با مقاومت مالباخته‌ها مواجه می‌شدند با چاقو آنها را زخمی کرده یا روی زمین می‌کشیدند تا تسلیم شوند.

سیگار کشیدن سارق را لو داد
بررسی‌های پلیسی و بازبینی دوربین‌های مداربسته اطراف محل سرقت‌ها همچنان ادامه داشت تا اینکه تصویر متهمان در یکی از دوربین‌ها به‌دست آمد. سارقان با تصور اینکه از محل سرقت دور شده بودند، در پشت چراغ قرمز کلاه کاسکت‌شان را برداشته بودند تا سیگاری روشن کنند و در همین هنگام تصاویر آنها توسط دوربین‌های مداربسته گرفته شده بود.
تصویر مردان موتورسوار با تصاویر آلبوم متهمان اداره آگاهی تطبیق داده و مشخص شد که یکی از آنها، سارق سابقه‌داری است که چندین بار به اتهام سرقت بازداشت شده است.

با شناسایی متهم جوان به‌نام حمید، وی دستگیر شد.

اما او مدعی شد که فقط در دو یا سه سرقت حضور داشته است. حمید مدعی بود که از ارتکاب جرم و خلاف توبه کرده و با وسوسه‌های دوست جدیدش به‌نام امیر در چند سرقت حضور داشته است.
با اطلاعاتی که حمید در اختیار تیم تحقیق قرار داد، مأموران آگاهی موفق شدند امیر را بازداشت کنند. اما پسر جوان مدعی شد که تمامی سرقت‌ها را با همدستی حمید مرتکب شده و او باعث اغفال وی شده است.
بدین ترتیب با شناسایی متهمان، بازپرس قریب احمدزاده دستور شناسایی مالباختگان این سارقان خشن را صادر کرد و بررسی‌ها در این خصوص ادامه دارد.

امیر، که در بازجویی‌ها دوستش حمید را عامل اصلی سرقت‌ها معرفی کرده بود، گفت: من اصلاً اهل کار خلاف نبودم. حمید مرا اغفال کرد. مدتی قبل در فضای مجازی با دختری دوست شدم. به فرنوش گفتم که وضع مالی خوبی دارم اما وقتی متوجه شد که دروغ گفته‌ام مرا رها کرد.

هر چه تلاش کردم فرنوش به رابطه‌اش با من ادامه دهد بی‌فایده بود و در آخر هم گفت اگر مرا می‌خواهی باید پولدار باشی .

این حرفش خیلی برایم گران تمام شد. نمی‌توانستم یک لحظه از فکر فرنوش بیرون بیایم. در همین حال بد و افسردگی، یک روز داخل پارک با حمید آشنا شدم. با او درددل کردم و او هم به من گفت دردمان مشترک است، بعد هم پیشنهاد سرقت کیف و گوشی تلفن همراه داد و گفت از این راه خیلی زود پولدار می‌شویم و می‌توانیم به سراغ دخترهای مورد علاقه‌مان برویم.

وی، درباره شگرد سرقت‌هایشان گفت: من و حمید سوار موتور می‌شدیم و در خیابان‌های پایتخت پرسه می‌زدیم. با دیدن سوژه‌ای که به نظر پولدار بود او را تعقیب می‌کردیم، به محض اینکه وارد خیابان یا کوچه خلوتی می‌شد به او نزدیک می‌شدیم و کیف و گوشی تلفن همراه و گاهی اوقات گردنبندهایشان را می‌قاپیدیم.