استاد نمونه کشور در مهندسی سازه و زلزله معتقد است براساس برخی پیشبینیها، زلزله بالای ۷ ریشتر در تهران میتواند تا ۴/۵ میلیون کشته در پی داشته باشد.
هشدار زلزله دوباره در تهران به صدا درآمده است؛ روز چهارشنبه رضا کرمی رئیس سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران در نشست بررسی آخرین وضعیت شهر تهران در برابر حوادث احتمالی گفت: «گسل مشا فعال شده و لازم است بدانیم پتانسیل لرزهخیزی تهران به چه شکل است.»
در همان جلسه، رئیس سازمان مدیریت بحران کشور هم گفت: «اگر زلزلهای بالای ۷ ریشتر در تهران رخ دهد، ۲ میلیون نفر تحت تأثیر مستقیم آن قرار میگیرند.»
نجار همچنین گفت: «دعا کنید در تهران زلزله نیاید! بر اساس گزارشی که دوستان اعلام کردند، آمادگی تهران برای مقابله با زلزله با وجود همه اقدامات ۱۸.۸ درصد است.»
هرچند که دکتر مهدی زارع، عضو هیأت علمی و استاد پژوهشکده زلزلهشناسی میگوید: «مساله مورد توجه در مورد گسل مشا و خطر زلزلهای که تهران را تهدید میکند، مربوط به بخش فعال آن نیست؛ بخشی از این گسل تاکنون هیچ داده لرزهنگاری نداشته و همین خطرناک است.»
همه گسلها فعال هستند؛ برخی فعالتر
اما به هرحال متهم زلزله هر گسلی باشد، تهران با یک خطر لحظهای مواجه است؛ ویرانی وعده داده شده در صورت زلزله بالای ۷ ریشتر. دکتر فریبرز ناطقی الهی استاد نمونه کشور در مهندسی سازه، زلزله و مدیریت بحران و بنیانگذار مقاومسازی و مدیریت بحران کشور درباره خطر زلزلههای بزرگ برای پایتخت میگوید: «فعالیت یک گسل از نظر زلزلهشناسی تعریف خاصی دارد، میتوانیم بگوییم تمام گسلهای دنیا فعال هستند. وقتی این فعالیت از محدوده خاصی خارج میشود، شاید با ادبیات امروز بتوان گفت فعالتر شده است.»
وی در واکنش به تیتری که برخی رسانهها به عنوان برآورد جلسه روز چهارشنبه مدیریت بحران شهرداری تهران درباره فعال شدن «گسل مشا»، چنین میگوید: گسل مشا، گسل شمال و گسل فیروزکوه کلا در تمام سالیان فعال بودهاند. سالهاست که داریم گسل مشا را رصد میکنیم و این گسل همیشه جُنبا بوده اما در ۲ ماه و حتی یک سال گذشته فعالیت آن بیشتر شده است. این میتواند به دلیل تحولات داخلی در لایههای زمین باشد اما اینکه گسل - به لفظ امروز - فعال شده و هر لحظه ممکن است یک زلزله بزرگ را پدید بیاورد، مردود است و چنین چیزی را نداریم. البته چون تعداد زلزلهها و خُردزلزلهها زیاد است، به این نیاز وجود دارد که به صورت دقیقتر مانیتور شود.
دکتر ناطقیالهی درباره تهدید تهران توسط بخش میانی گسل مشا و نه بخش شرقی آن که اکنون با خردلرزههایش تهران هرچند وقت یکبار میلرزد، گفت: کل علم مهندسی زلزله و زلزلهشناسی بر «اگر» استوار است. این اگری که امروز درباره قسمت میانی گسل مشا میگوییم همان اگری است که ۱۰ سال و ۳۰ قبل هم میگفتیم، ممکن است ۱۵ سال دیگر هم بگوییم. فعالیتهای لحظهای بخش شرقی هم به آن صورت نیست که ما با یک اگر آن را ارتباط بدهیم با یک حادثه وحشتناک و گسترده مثل فیلمهای هالیوودی.
در انتظار فاجعه سه قرن اخیر
این استاد مهندسی سازه ادامه میدهد: اما نکته بسیار حائز اهمیت برای همه کسانی که در این حوزه کار میکنند، فعال بودن گسلهای اطراف تهران است. این فعالیت روزی به یک زلزله بزرگ منجر خواهد شد. اینکه این زلزله کِی خواهد بود، هیچکس در دنیا تا به حال نتوانسته است بگوید. اما من بارها گفتهام اگر زلزله محتمل ۷/۳ ریشتری تهران رخ بدهد، فاجعه ۳ قرن اخیر خواهد بود. با توجه به مستحدثات (ساختمانهای) ضعیف و تمرکز انسانی که ما در شهر تهران داریم و آسیبپذیری بسیار بالایی که در ساختمانهایی هست، یک فاجعه بزرگ انسانی خواهیم داشت؛ بعضی مطالعات ۴/۵ میلیون کشته را هم پیشبینی کردهاند.
ناطقی الهی میگوید: اما اینها براساس همان «اگر» است. بهترین کار این است که به جای منتظر زلزلهای بودن که هیچکس نمیداند کِی رخ میدهد، مدیران پایتخت برنامهریزی منطقی برای مدیریت آسیبها و بحران در سطح کلانشهر تهران انجام دهند.
این استاد مهندسی سازه درباره سیستم هشدار سریعی که چند روز پیش در جلسه مدیریت بحران شهرداری تهران برای کاهش خسارتهای زلزله درباره آن صحبت شد، میگوید: همه فکر میکنند هشدار سریع یعنی اینکه زلزله میآید و با هشدار همه در میرویم ولی ما هیچ اقدامی پس از هشدار سریع نداریم. هشدار سریع این است که ما سنسورهایی را برای زلزله کار میگذاریم. اگر آن سنسورها درست عمل کنند و اتفاقی نیفتد - مثلا برق نرود - و موجهای زلزله مطابق آن چیزی باشد که ما در کامپیوترهایمان تعریف کردهایم، ممکن است چند ثانیه قبل اخطاری بدهد که به درد هیچکس هم نمیخورد.
به عقیده دکتر ناطقی الهی این سیستم هشدار سریع باید به نقاط حساس مثلا سیستم برق یا گاز کشور وصل باشد و به طور اتوماتیک و سریع آنها را قطع کند و این الان محقق نشده است: اگر از دیروز براساس مستنداتی که در دانشگاهها و مراکز پژوهشی کشور انجام شده است شروع به برنامهریزی کرده بودیم، شاید ما ۱۰ تا ۱۵ سال دیگر به یک ایمنی حداقلی یا نسبی میرسیدیم. این همان کاری است که مکزیک پس از زلزله ۱۹۸۵ مکزیکوسیتی انجام داد. آنها بعد از این زلزله همه برنامهریزیهایشان را زیر و رو کردند. ما نیز در حوالی همان سالها زلزله رودبار و منجیل را داشتیم اما عملا هیچ کاری انجام ندادیم.
استاد نمونه کشور در مهندسی سازه و زلزله میگوید: این در حالی است که دانش فنی ما در مورد زلزله صد برابر ۳۰ سال قبل است.