سرمان کلاه رفت اما کاش برجام بزرگ‌تری بسته بودیم

به گزارش مشرق، روزنامه «کیهان» در ویژه‌های خود نوشت:

روزنامه سازندگی نوشت: از همان ابتدا طرف غربی‌ با تفسیرهای حقوقی متفاوت با برداشت طرف ایرانی اخلال در روند اجرای برجام را آغاز کرد. تا اینکه سرانجام دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا در ادامه سیاست‌های خصمانه خود در قبال ایران خروج کشورش از این معاهده را اعلام و عملا آن را از اهداف اولیه خود تهی کرد.

زیاده‌طلبی ترامپ در کنار سیاست‌ بی‌اعتمادی به ساز و کارهای چند جانبه و بین‌المللی از سوی رئیس‌جمهور آمریکا و همچنین اشتیاق وی برای تخریب میراث اوباما از یک‌سو و عدم اراده جدی سایر طرفین برجام خصوصا اروپایی‌ها در حفظ آن‌ از مهمترین دلایل تضعیف این توافق بین‌المللی قلمداد می‌شود. این امر بیش از هر چیز مبین‌آموزه رئالیستی نقص نهادها و ساز و کارهای بین‌المللی مبتنی بر اعتماد و حسن نیت در قبال سیاست قدرت و خودیاری واحدهای نظام بین‌الملل تلقی می‌شود؛ زیرا به رغم تعهدات غربی‌ها در جریان مذاکرات هیچ ساز و کار قابل اتکایی برای باز داشتن آمریکا از نقض تعهدات خود وجود نداشت و این کشور با کمترین هزینه دستاورد سال‌ها مذاکره را نادیده گرفته و از آن شانه خالی کرد.

از سوی دیگر تجربه برجام این واقعیت را بار دیگر برجسته کرد که مسئله سیاست خارجی ایران در قبال محور غربی، زنجیره‌ای از حلقه‌های به هم پیوسته است که چشم‌انداز حل همه‌جانبه آن‌ها جز در قالب توافقی بزرگ میسر نمی‌شود. به عبارت دیگر، پرونده هسته‌ای ایران در ارتباط با سیاست‌های منطقه‌ای و نیز برنامه موشکی آن تعریف شده است که در کنار تفسیر و خوانش اختلاف برانگیز دو طرف از برخی مسائل تاثیرگذار فی مابین که ناشی از نظامات ارزشی و نگاه متفاوت آن‌هاست، چالش بغرنجی را بر سر راه روابط ایرانی- غربی به وجود آورده است؛ به طوری که مذاکره صرفا بر سر پرونده هسته‌ای ایران به کام غربی‌ها خوش نمی‌نشیند. این در حالی است که هدف ایران از تن دادن به برجام صرفا حل مشکل هسته‌ای به قصد رفع تحریم‌های غربی‌ها هم زمان با حفظ مواضع منطقه‌ای و دفاعی خود بود. در عمل نیز ایران نه تنها تمایلی برای مذاکره بر سر کلیت موضوعات موردنظر طرف غربی نداشت بلکه ظرفیت‌های اقتصادی به دست آمده از برجام را نیز در خدمت اهداف منطقه‌ای خود قرار داد که برای طرف غربی بس ناخوشایند و غیرقابل هضم بود.

در راستای درس‌آموزی از برجام، نیل به توافق جامع در آینده، با بازی با حاصل جمع جبری مثبث یا چناچه در ادبیات دیپلمات‌های ایرانی مصطلح است، سیاست برد- برد، در صورتی امکان‌پذیر است که شاهد شناخت دقیق مناسبات بین‌المللی و خروج از فضای ذهنی جنگ سرد که همچنان بر بخشی از سیاست‌گذاران و گارگزاران سیاست خارجی ایران حاکم است، باشیم.

بخش پایانی این تحلیل در روزنامه سازندگی پیشاپیش مردود محسوب می‌شود. به عبارت دیگر، نویسنده در حالی نسخه برجام‌های جدید یا بزرگ‌تر را می‌دهد که در ابتدای متن تصریح کرد طرف غربی‌ از همان ابتدا، اخلال در توافق را آغاز کرد. «اخلال» در  واقع اراده مسموم و ناسالم غربی را بازگو می‌کند، ضمن این که نویسنده اذعان دارد برجام فاقد ضمانت بود و پرسش این است که اگر با همین ساده‌دلی و سهل‌اندیشی، امتیازات چند برابر نظامی و منطقه‌ای هم به دشمن داده باشد، آیا حجم خسارت‌ها بیشتر نمی‌شد؟! و سوال بعدی این که اگر برجام توافقی بی‌فایده بود، چرا آن‌ همه وعده‌های دهان‌ پرکن در حاشیه آن داده می‌شد و چرا از همان ابتدا فاش نکردند که برجام مطلوب، برجامی است که همه توانمندی‌های کشور را به دشمن واگذار کند و وعده‌ نسیه بخرد؟!

برچسب ها:

سیاسی