یک محقق به پژوهشی درباره راهبردهای مواجهه با چالش چیستی و نحوه تشخیص رفتار اخلاقی در فضای مجازی پرداخته است.
از منظر فلسفی، اخلاق رشتهای مطالعاتی است که در مباحث خود به احکام اخلاقی، تمایز میان رفتارهای درست و غلط و تعیین کنشهای انسانی و غیرانسانی افراد می پردازد. به عقیده بسیاری از کارشناسان غربی، اعمالی در زمره رفتارهای اخلاقی قرار میگیرند که به خود فرد، دیگران و جامعه لطمه وارد نکرده و مخرب نباشند.
در پژوهشی که توسط سید رضا حسینی، کارشناس علوم سیاسی از دانشگاه علامه طباطبایی انجام شده، آمده است: به طور کلی تمرکز بیش از پیش بر اخلاق، جوانان را در مسیر شکل گیری صحیح شخصیت، شناختن میان خوب و بد و پذیرش مسئولیتهای خطیر اجتماعی، حرکت میدهد. کودکان از بدو تولد، روند یادگیری اصول و ارزشهای اخلاقی را در خانواده و نهادهای دینی و مذهبی آغاز می کنند و این دو نهاد شاخص، عموما به عنوان مراجع و منابع اصلی ترویج تربیت اخلاقی در نظر گرفته میشوند. این در حالی است که مدارس و نهادهای آموزشی نیز مسئولیت آموزش و تقویت برخی ارزش های اخلاقی را بر عهده دارند.
به طور کلی مفهوم پرداختن به دغدغههای اخلاقی در فضای مجازی که نخستین بار در سال 1988 مطرح شد، اخلاق اطلاعات گفته می شود. گرچه این مفاهیم پیشتر از سوی بسیاری از کارشناسان در اقصی نقاط جهان مورد نقد و بررسی قرار گرفته است، اما هنوز بسیاری از کودکان و نوجوانان هیچ دیدگاهی در مورد مسائلی چون احترام به مالکیت معنوی در بستر فضای مجازی ندارند.
متاسفانه، امروزه بسیاری از کودکان و نوجوانان کاربر اینترنت، مانند معلمان، سرپرستان و والدین خود، در مورد چیستی و نحوه تشخیص رفتار اخلاقی در فضای مجازی هیچ دیدگاهی ندارند.
اخلاق در اینترنت
ارسطو، بنیانگذار اخلاق به عنوان یکی از شاخههای اصلی علم فلسفه، اخلاق را منعکس کننده ارزشهای رفتاری انسانی توصیف می کند. رافائل کاپورو، مدیر مرکز بین المللی اخلاق اطلاعات، در این مورد میگوید: «اخلاق به عنوان یک روند خود ارجاع، تلاشی بی پایان برای استفاده کلی و جزئی از کدهای رفتاری منطبق با ارزش های انسانی است که حدود احترام یا بی احترامی به جامعه و فرد را منعکس میکند. به عبارت دیگر، گفتمان اخلاق بر شیوههای ارتباط اجتماعی به عنوان افراد ارزشمدار و نحوه درک جامعه از مقوله اخلاق متمرکز است. با توجه به گذاره ذکر شده، هیچ دیدگاه اخلاقی بی طرفانهای در جهان وجود ندارد.»
تعریف اخلاق اطلاعات شامل نگرانی از معضلات و تعارضات اخلاقی است که در تعامل بین انسان و اطلاعات (ایجاد ، سازماندهی ، انتشار و استفاده)، فناوری اطلاعات و ارتباطات و سیستمهای اطلاعاتی ایجاد میشود. این نوع از اخلاق که به اخلاق سایبری نیز مشهور است، با دیگر انواع اخلاق تفاوتهایی عمده و بنیادین دارد و همواره در فهم آن نارساییهای شناختی وجود دارد. فناوریهای مورد استفاده از سوی ما که برای برقراری ارتباط در دنیای سایبری به کار می روند، در درون بستری غیرفیزیکی و دیجیتال قرار دارند. این پدیده نوظهور، هنوز به صورت دقیق درک شده است و نهادهای اولیه درونی ساز ارزش های یک جامعه با این بستر جدید بیگانه هستند.
ارزش های ترویج شده از سوی نهادهایی چون خانواده و مدرسه همواره بر پارامترهای اخلاق در فضای فیزیکی تمرکز دارند و دانش آموزان عموما از کدهای اخلاقی رفتار در محیط فیزیکی، بیش از فضای مجازی آگاه هستند. انتخاب بر سر دو راهیهای اخلاقی طیف گستردهای از تصمیمات آسان مانند انتخاب نوشیدنی مناسب تا چالشهای دشوار چون شبیهسازی انسان را در بر میگیرند.
توانایی ایجاد و ارزیابی استدلالهای اخلاقی در دنیای مدرن به واسطه وجود طیف گستردهای از کنشها در فضای مجازی، اهمیتی دو چندان مییابد.
دو جهان متفاوت
کودکانی که فرایند سیستم پذیری اخلاقی مرسوم در هر جامعهای را طی کرده باشند، به راحتی صحیح یا غلط بودن یک رفتار در جهان واقعی را در مییابند. این در حالی است که همان کودکان هنگام استفاده از اینترنت، در تمایز میان قضاوتهای درست یا نادرست، چندان موفق نباشند.
فناوریهای نوظهور سبب لزوم ارائه تفسیر به روز و بازسازی شده از ارزشهای سنتی جامعه شده است. علاوه بر این شکلگیری برخی شرایط کاملا جدید در فضای مجازی، مانند امکان ارسال ایمیلهای تجاری و تبلیغاتی برای میلیون ها نفر، سبب شکلگیری احساس نیاز به تبیین برخی کدهای اخلاقی جدید نیز شده است.
عکاسی دیجیتال قدرت دستکاری تصاویر به شیوههای غیرقابل تشخیص را در اختیار بسیاری از کاربران فضای مجازی قرار داده است. این امر در دوره عکاسی سنتی کاملا غیر ممکن بود.
دسترسی افراد زیر سن قانونی به محتوای جنسی در دوران پیش از توسعه اینترنت با موانع متعددی مواجه بود. این در حالی است که اکنون تقریبا هیچ محدودیتی برای کودکان در فضای مجازی وجود ندارد.
مالکیت معنوی در فضای مجازی، بیش از هر زمان دیگری قابل نقض است و کاربران میتوانند با کمی جستجو به صورت رایگان از دادههای تحت مالکیت معنوی صاحبان اثر استفاده کنند.
موارد بالا تنها گوشه ای از تحولی است که توسعه فناوریهای حوزه فضای مجازی در جوامع امروزی به وجود آوردهاند. به زعم بسیاری از فلاسفه اخلاق، جوامع مدرن برای دستیابی به ارزشهای اخلاقی در فضای مجازی، به تغییر تعریف خود از برخی مولفههای سنتی نیازمند هستند.
اغلب مردم تصور میکنند که عملکرد افراد در فضای مجازی اهمیت کمتری نسبت به محیط فیزیکی دارد و همین امر یکی از دلایل مهم لزوم تدوین علم اخلاق فضای مجازی به شمار میرود. افراد بسیار کمی هنگام قدم زدن در یک فروشگاه خدمات رایانهای به فکر دزدیدن یکی از نرم افزارهای ذخیره شده بر روی لوح فشرده میافتند. این در حالی است که همان افراد نسبت به تکثیر غیرقانونی نرم افزارهای رایانهای در فضای مجازی بیتفاوت هستند.
بنابراین، در این مقطع تاریخی، معلمان و والدین باید برای درک احکام اخلاقی ارزشمند و ارائه برهانهای مختلف، قدرت استدلال خود را توسعه دهند.
کودکان به واسطه نوع نگاه خود به مسائل جاری جهان، عموما از استدلالهای ضعیفی چون طرح ادعا و نقل قول از دیگران اکتفا میکنند. از همین روی، معلمان و متولیان درونیسازی ارزشهای اخلاقی باید تمرکز خود بر اخلاق فناوری را افزایش دهند.
معضلات اخلاقی
با تداوم روند ارزان شدن دسترسی به اینترنت پر سرعت، استفاده از این فناوری با الگویی انفجاری در حال گسترش است. با این وجود، هنوز بسیاری از کودکان از خطر سرقت و افشای اطلاعات شخصیشان در بستر فضای جازی، آگاه نیستند. امکان سوء استفاده از اطلاعات شخصی افراد در فضای مجازی، برای طیف گستردهای از افراد شبیه به یک بازی و بسیار بیاهمیت است. علت این امر محسوس بودن خطرات و تبعات فوری آنها در فضای فیزیکی در مقایسه با تهدیدات نامحسوس موجود در اینترنت است.
ریشه این سهل انگاری امور از سوی کاربران، ماهیت کنش و واکنش در بستر فضای مجازی است. به عنوان مثال ایجاد نسخههای کپی برداری شده غیرقانونی از یک کتاب در جهان فیزیکی بسیار دشوار و هزینه بر است. این در حالی است که نقض مالکیت معنوی و تولید کپیهای غیرقانونی از یک نرم افزار در بستر فضای مجازی، با کمترین هزینه و زمان صرف شده قابل اجرا است.
از سوی دیگر، رسانه ها نیز نقش موثری در اشاعه معضلات اخلاقی فضای مجازی دارند. بسیاری از فیلمها، کتاب ها و برنامههای تلویزیونی، اقداماتی چون هک رایانههای شخصی، سرقت دادههای دیجیتال و کلاهبرداری سایبری را اقداماتی جذاب، هیجان انگیز و بعضا قهرمانانه جلوه می دهند.
در گذشتهای نه چندان دور، طرح پرسشهای اخلاقی در حوزه تکنولوژی و فضای مجازی، از سوی تعداد انگشت شماری از کارشناسان مورد توجه قرار داشت؛ اما با گسترش روزافزون استفاده از فناوریهای اطلاعاتی در سراسر جامعه بشری، اهمیت آن برای اقتصاد ملی و افراد افزایش یافت. نکته جالب این است که بر اساس تحقیقات انجام شده از سوی نهادهای انتظامی و قضایی، اغلب مجرمان رایانه ای، مهارت مخرب خود را در سنین بسیار پایین کسب کردهاند.
تلاش های بی وقفه پژوهشگران حوزه اخلاق فضای مجازی، سبب تدوین یک منشور اخلاقی هشت بندی برای فضای مجازی از سوی انجمن ماشین های محاسباتی شده است:
من در فضای مجازی به جامعه و رفاه دیگران کمک می کنم.
من در فضای مجازی از آسیب رساندن به دیگران خودداری می کنم.
من در فضای مجازی صادق و قابل اعتماد هستم.
من در فضای مجازی منصف هستم و از تبعیض خودداری می کنم.
من در فضای مجازی به حقوق مالکیت و کپی رایت از جمله حق چاپ و تولید اثر احترام می گذارم.
من در فضای مجازی مالکیت معنوی را محترم و معتبر می شناسم.
من در فضای مجازی به حریم شخصی دیگران احترام می گذارم.
من در فضای مجازی داده ها و محتوای محرمانه را محترم می شمارم.
دبورا جانسون نیز در کتاب اخلاق رایانه به طرح سه اصل کلی اخلاقی در فضای مجازی میپردازد:
حریم شخصی:
من از حریم شخصی خود حفاظت کرده و به حریم شخصی دیگران احترام می گذارم.
حق مالکیت:
من از حق مالکیت خود حفاظت کرده و به حق مالکیت دیگران احترام می گذارم.
استفاده اخلاقی:
من برای استفاده مناسب از فناوری های نوظهور، از اصول اخلاقی مرسوم در جامعه خود بهره می گیرم و قواعد اخلاقی جاری در جامعه را نقض نمی کنم.
روش شناسی
پژوهشگران در راستای تکمیل تحقیقات خود در زمینه درونیسازی اخلاق سایبری در میان دانش آموزان، پنج مؤسسه آموزشی که ادراک اخلاق سایبری را مورد توجه و ارزیابی قرار دادهاند، مورد بررسی قرار داده و مشکلات موجود را تحلیل کردهاند. این تحقیق به صورت مصاحبه نیمه ساختار یافته انجام شده است و به طور کلی 2 مدرسه ابتدایی، 2 مدرسه راهنمایی و 3 مدرسه مقطع متوسطه به عنوان بستر های میدانی این پژوهش آماری انتخاب شدند.
علاوه بر این، با پذیرش صحت فرض افزایش تدریجی درک اخلاقی کاربران بر اثر تداوم استفاده از فضای مجازی، مدارسی انتخاب شدند که به صورت گسترده از اینترنت استفاده می کردند. در حالی که مسئولان اصلی فناوری اطلاعات و ارتباطات در هر مدرسه مورد بررسی قرار گرفتند، از معلمان فاقد نقش مستقیم در ترویج آموزش اخلاقی اینترنت نیز به صورت جداگانه مصاحبه به عمل آمد.
در نهایت با 42 نفر از کادر آموزشی مدارس مصاحبه شد و نتایج با در نظر گرفتن و پذیرش امکان خطای داده های ارائه شده از سوی مصاحبه شوندگان به شرح زیر است.
درک معلمان از اخلاق سایبری دانش آموزان در استفاده از اینترنت
همانطور که پیش از این نیز اشاره شد، درک اخلاق سایبری از سوی دانش آموزان، با خطرات فیزیکی موجود در جهان واقع ارتباط چندانی ندارد. اما شناخت تهدیدات مختص فضای مجازی می تواند بینش لازم برای درونی سازی ارزش های اخلاقی فضای مجازی را فراهم کند. در بررسی مسائل مربوط به ادراک کارکنان مدارس از وضعیت دانش آموزان، ساختار فرهنگی اخلاق نیز می تواند در نظر گرفته شود. در میان مصاحبه شوندگان، 26 نفر نسبت به سرقت ادبی و محتوایی، 9 نفر در مورد نقض کپی رایت و هفت نفر نسبت به خطر هک شدن در فضای مجازی ابراز نگرانی کرده اند. از همین روی، به طور کلی مباحث موجود پیرامون اخلاق فناوری را می توان به حوزه های زیر تقسیم کرد:
حریم شخصی
مسئله حریم شخصی، یکی از بزرگترین نگرانی های متولیان حوزه آموزش محسوب میشود. از دیدگاه اخلاقی، دانش آموزانی که از اینترنت استفاده میکنند، باید اطمینان حاصل کنند که فعالیتشان حریم خصوصی دیگران را نقض نمیکند و خود نیز اطلاعاتی در اختیار دیگران قرار نمیدهند. کودکان باید درک کنند که شرکتهای تجاری و سازمانها از اطلاعات وی برای توسعه بازاریابی خود استفاده میکنند. هر داده ای که یک کاربر به یک سازمان ارائه میدهد، ممکن است به سازمان دیگری فروخته شود.
همه دانش آموزان باید بدانند که یک غریبه در فضای فیزیکی با غریبه ی دیگری در ایترنت تفاوتی ندارد و همان قواعدی که به کودکان در مورد برخورد با افراد ناشناس در محیط فیزیکی آموزش داده می شود، باید در مورد محیط دیجیتال نیز درونی سازی و اعمال شود.
سرقت ادبی و محتوایی
مفاهیمی مانند سرقت ادبی در بستر اینترنت و هک شدن، معمولا از سوی دانش آموزان به درستی درک نمی شود. کودکان و نوجوانان باید یاد بگیرند که منابع مکتوب چاپی و الکترونیکی از منظر نکوهیده بودن کپی برداری و استفاده بدون منبع، تفاوتی با هم ندارند. آن ها باید احترام به مالکیت معنوی در فضای مجازی را بیاموزند و با داده های مجازی، دقیقا مانند محتوای فیزیکی برخورد کنند.
نقض کپی رایت
گروه محقق در طول پژوهش خود به این نتیجه رسید که دانش آموزان مقطع ابتدایی تقریبا آگاهی چندانی از قانون کپی رایت در فضای مجازی ندارند. بی شک توضیح دادن علت ممنوعیت کپی برداری از یک تصویر خاص برای دانش آموزان خردسال بسیار دشوار است. این روند در مقاطع بالاتر سبب بی توجهی و تمایل دانش آموزان به کپی برداری آزادانه و بدون منبع از داده های آنلاین می شود.
دانش اموزان باید بدانند که نرم افزار های رایانه ای توسط قانون کپی رایت محافظت می شود و استفاده از نسخه های کپی برداری شده علاوه بر غیرقانونی بودن، غیر اخلاقی نیز هست.
از سوی دیگر، استفاده دانش آموزان از داده های موجود در اینترنت، همیشه مبتنی بر کسب علم و اطلاعات مفید نیست. در این میان وبسایت هایی وجود دارد که این کاربران کودک و نوجوان را گمراه و از مسیر اصلی دور می کنند. بر اساس آموزه های اخلاقی مطرح شده از سوی بسیاری از معلمان، استفاده مناسب از اینترنت باید دانش آموز را به سوی مراکز و مراجع علمی هدایت کند.
سواد دیجیتال
تقریبا همه مصاحبه شوندگان در مدارس مختلف، در سطح پایینی از آموزش و اطلاعات آنلاین قرار داشتند و خواستار افزوده شدن آموزشهای اجباری این حوزه در مدارس شدند. متولیان امر آموزش و پرورش بر این عقیدهاند که هر چه سواد و مهارت دانش آموزان در مورد بسترهای دیجیتال افزایش یابد، بیشتر برای مقابله با تهدیدات آنلاین آماده و محیا می شوند.
سواد دیجیتال به طور کلی به طیف گسترده ای از مهارت ها اطلاق می شود و مهارت هایی چون حفظ ایمنی در فضای مجازی، فقط یک زیرمجموعه از حوزه سواد دیجیتال محسوب می شود. با این وجود، در عمل به نظر می رسد که کودکان پیش از دریافت هرگونه آموزش اخلاق سایبری، باید به اینترنت دسترسی یابد.
دکتر جین هیلی، معلم و روانشناش آموزش مشهور که در طول سال های اخیر پژوهش های بسیاری را در حوزه آموزش به کودکان به سرانجام رسانده است، در مقاله ای موسوم به «ذهن های در معرض خطر؛ ساختن آینده» مینویسد:
«به نظر می رسد که قرار دادن کودکان در معرض یک محرک تغییر دهنده سیستم حیاتی، خطای بزرگی است.»
در گفتمان وی منظور از محرک رایانه است و سیستم حیاتی همان ذهن کودک به شمار می رود. وی معتقد است که با پایه گذاری اساسی و صحیح ریشه تفکر و استدلال در ذهن کودکان، سیستم حیاتی آن ها به رشد و تکامل مداوم خود ادامه ی دهد. وی سعی دارد در مقاله خود به شناسایی و تاکید بر اخلاق سایبری به عنوان یک عامل افزایش دهنده درک فعلی و آتی کودکان از رایانه، اینترنت و فضای مجازی بپردازد.
در صورت نهادینه سازی صحیح فرهنگ و اخلاق فضای مجازی، اگر یک دانش آموز در اینترنت با رفتارهای خطرناک و تهدید آمیز مواجه شود، قادر به رفتار و واکنش صحیح و مناسب خواهد بود.
مراکز آموزشی، با وارد کردن اخلاق فضای سایبری در برنامه درسی خود به دانش آموزان، معلمان و والدین، در راستای تقویت چارچوب عملی استفاده از اینترنت، کمک شایان توجهی می کنند و جامعه را به سمت بازگشت و حرکت در مسیر اخلاقی بهره مندی از فضای مجازی و تکنولوژی، هدایت می کنند.
در نهایت هدف این نوع از سواد و آگاه سازی افراد در حوزه فضای مجازی، نه تنها تبدیل افراد به کاربران عادی و منفعل فناوری نیست، بلکه چشم انداز بلند مدت چنین رویکردی، قادر ساختن جوانان به پرورش خلاقانه ظرفیت هایشان در توسعه فناوری محسوب می شود. آن ها از این طریق در می یابند که محدود به سازگاری حداکثری و محدود ساختن خود در فضای فناورانه قرن 21 نیستند و می توانند در روند توسعه تکنولوژی های نوین، نقشی موثر و تعیین کننده ایفا کنند.
تام لیکونا استاد حوزه آموزش در دانشگاه ایالتی نیویورک در این مورد میگوید:
«اگر مسئله درونی سازی اخلاق در کودکان، در درجه بالایی از اهمیت قرار گیرد، حتی در جهانی رو به انحطاط نیز می توان فرزندانی اخلاق مدار تربیت کرد.»
این پژوهش در گروه مطالعات اخلاقی پژوهشگاه فضای مجازی منتشر شده است.