جوان ۲۵ سالهای که با رقص دشنههای جاهلی در یک نزاع مرگبار دستش به خون آلوده شد زوایای پنهان این جنایت هولناک را فاش کرد.
ماجرای این قتل وحشتناک در خیابان مهر منطقه مهرآباد مشهد در حالی رخ داد که سه جوان درون یک دستگاه پراید نشسته بودند.
در همین حین جوانی از آنان تلفنی با یکی دیگر از هم محلهای هایش قرار دعوا گذاشت، اما دو نفر دیگر تلاش کردند تا آن دو جوان هم محلهای را با هم آشتی بدهند به همین دلیل آنها طرف مقابل را نیز سوار پراید کردند و به گفت وگویی مشغول شدند تا کینهها و اختلافات را کنار بگذارند.
در همین هنگام ناگهان خودروی دیگری که «م-ق» رانندگی آن را به عهده داشت از کنار پراید نشینان عبور کرد.
آنها نیز در محله مهرآباد درحال دور زدن بودند که دو تن از بچه محله هایشان را هم سوار کردند و بدین ترتیب تعداد سرنشینان این پراید نیز به پنج نفر رسید.
براساس اعترافات و اظهارات متهمان حاکی است، به محض این که پرایدسواران به نزدیکی پرایدنشینان رسیدند ناگهان یکی از آنها که در صندلی عقب نشسته بود، فریاد زد نگه دار آنها از دوستانمان هستند توقف کن تا کلاهم را از آنها بگیرم.
با این جمله «م-ق» خودرو را کنار پراید آنها متوقف کرد و آن جوان پیاده به سمت پرایدنشینان رفت.
در این هنگام بود که «جابر» (سرنشین جلو) با جوان دیگری که رضا نام داشت و از داخل خودرو به او مینگریست، چشم در چشم شد همین نگاه مرموز ناگهان به مشاجره و درگیری لفظی انجامید، اما «جابر» دیگر مهلت نداد و از خودرو پیاده شد.
طرفهای مقابل نیز که بوی دعوا را استشمام میکردند از خودروها پیاده شدند و بدین ترتیب نزاع وحشتناکی آغاز شد که در این میان جابر، رضا و محمد با ضربات چاقو مجروح شدند و به مراکز درمانی انتقال یافتند، ولی متاسفانه «جابر» جوان ۱۹ ساله بر اثر شدت عوارض ناشی از اصابت دشنه جاهلی جان خود را از دست داد و رضا نیز پس از آن که زخم هایش را در بیمارستان مداوا کرد از محل گریخت.
به دنبال این نزاع مرگبار که با رقص دشنههای جاهلی بین مهر ۱۱-۱۳ رخ داده بود، کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی در کنار قاضی ویژه قتل عمد وارد عمل شدند و به تحقیق در این باره پرداختند. به دستور قاضی علی اکبر احمدی نژاد، حلقههای محاصره با توجه به ردیابیهای اطلاعاتی هر لحظه برای دستگیری متهم فراری تنگتر میشد تا این که او صبح روز بعد با همکاری خانواده اش خود را تسلیم قانون کرد و سپس به پلیس آگاهی منتقل شد.
این جوان ۲۵ ساله که هنوز در شوک بود و از وقوع چنین جنایت وحشتناکی ابراز ندامت میکرد در بازجوییهای تخصصی که در حضور بازپرس شعبه ۲۰۸ دادسرای عمومی و انقلاب مشهد صورت گرفت به سرگرد حمیدفر، افسر پرونده گفت: خودم هم نمیدانم چرا به خاطر یک «نگاه» چنین با زندگی ام بازی کردم.
آن لحظه وقتی با «جابر» (مقتول) چشم در چشم شدیم و کار به مشاجره کشید او ناگهان با چاقو به طرف من حمله کرد و ضربهای روی دست راستم زد که به خاطر پایین بودن شیشه روی در قرار داشت. من هم پیاده شدم و این گونه درگیری به وجود آمد. در یک لحظه چشمم به چاقوی خون آلود روی زمین افتاد.
آن را برداشتم و ضربهای به قفسه سینه جابر زدم.
وقتی «محمد» (راننده خودرو) جلو آمد ضربهای هم به او زدم، اما قبل از آن «جابر» تیغه چاقو را در شکم من فرو کرده بود هر سه نفر مجروح شدیم آنها سه نفری به من حمله کردند و من تنها بودم و بعد از آن هم پیاده از محل گریختم.
این در حالی است که طرفهای مقابل بخشی از اظهارات متهم به قتل را دروغ دانستند و گفتند او چاقویی را از روی داشبورد خودرو برداشت و با آن به سمت جابر حمله کرد و سپس روی ترک موتورسیکلتی نشست که از دوستانش بود و در آن محل تردد میکرد.
تحقیقات بیشتر در این باره با صدور دستوری از سوی قاضی احمدی نژاد زیر نظر سرهنگ بهرامزاده، رئیس دایره قتل عمد آگاهی برای کشف دیگر زوایای این پرونده جنایی همچنان ادامه دارد.