به گزارش مشرق، «محمدحسین حمزه» در یادداشت روزنامه «کیهان» نوشت:
جریانی در کشور میکوشد مقاومت را الگویی ناکارآمد جا بزند. یکی از محافل رسانهای که چنین تقلای تأسفباری دارد، روزنامه دولتی ایران است. ارگان دولت میکوشد اینطور به افکار عمومی تزریق کند که نابسامانیها و آشفتگیهای اقتصادی، پیامد رویکرد نظام به مقاومت مقابل آمریکاست. درست شبیه رسانههای دشمن و مجموعهای از اندیشکدهها که میخواهند ملّت ایران را قانع کنند که چارهای نیست، برای سامان امور باید در برابر آمریکا کوتاه بیایید.
در پاسخ به سمپاشی روزنامه ایران علیه مقاومت، باید گفت؛ گویا مردم در کره ماه زندگی میکنند و فجایع به بار آمده از اعتماد به دشمن و دیپلماسی ضعیف و منفعلانه دولت را نچشیدهاند. یا انگار کسی نمیداند دولت سنگبنای خود را رفع تحریمها از مسیر مذاکره و دستیابی به توافق هستهای با آمریکا گذاشت، حل تمام معضلات را منوط به آن کرد اما مقامات دولت و دستاندرکاران برجام به عدم امکان افتتاح یک حساب بانکی در انگلیس، دستاورد تقریبا هیچ، دستاورد نزدیک صفر و بیدستاوردی آن اعتراف کردند. پس مثال زنده نقض ادعای روزنامه ایران، خود دولت است. این یک واقعیت است که معضلات اقتصادیگریبانگیر کشور در امیدواری دولت به آمریکا و اروپا و سوزاندن فرصتهای داخلی پای وعدههای پوچ و سرخرمن آنها ریشه دارد و تعامل با دشمن جز ندامت و خسارت، رهاوردی ندارد.
امانوئل موریس والرشتاین، جامعهشناس و نظریهپرداز نظام جهانی اسفند ۹۲ به ایران آمد و در تالار ابنخلدون دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران از افول آمریکا و بحران ساختاری نظام سرمایهداری جهانی سخن گفت. دستاندرکاران برجام تمایلی نداشتند که جامعه نسبت به رو به زوال بودن آمریکا آگاه باشد. والرشتاین وقتی در هتل محل اقامتش با تماس روزنامه واشنگتنپست و درخواست مصاحبه مواجه شد، به آنها از حضورش در تهران خبر داد و گفت؛ «برخی از اساتیدی که گرایشهای لیبرالی داشتند به من گفتند در ایران درباره افول آمریکا صحبت نکن چون در ایران از این صحبتها علیه لیبرالیسم استفاده میشود.»(!) این امر دست برجامیان و اساتید لیبرال را برای بزک آمریکا و توجیه اعتماد به آن، از پشت میبست. علاوه بر این، چند صد جلد کتاب در آمریکا به زبان انگلیسی چاپ شده که میگویند لیبرالیسم اقتصادی سقوط کرده است.
با این حال، انتخاب دولت، توافق با آمریکا به هر قیمت بود، تا جایی که روحانی از خزانه خالی هم سخن گفت. ۱۹ مهر ۹۲ وبسایت رادیو فرانسه نوشت؛ «ارزیابی غرب از دولت روحانی، تعامل با فروشنده بدهکار و مشتاقی است که خود را ناگزیر از فروش حقوق ملی میبیند. بر پایه این جمعبندی اگر خریدار صبور باشد، شرایط فروشنده را دشوارتر میکند و در همان حال قیمت فروش را کمتر خواهد کرد.» طی مذاکرات هستهای و پس از آن، دولت با اعتماد مطلق به دشمن پیش رفت. نشانه آن اجرای پیشدستانه تعهدات برجامی از سوی ایران است که دولت امیدوار شد تا روز اجرای برجام تازه آمریکا و غرب وعدههای نسیه خود را عملی کنند. روحانی حتی اوباما را مؤدب و باهوش خواند. نتیجه همه این خوشبینیها اعمال تحریمهای ضدایرانی در روز نخست اجرای توافق، نقض و کاغذپاره شدن برجام از سوی اوباما بود.
تمدید وضعیت اضطراری علیه ایران و تصویب طرح سیاهچاله تحریم یا همان جامعترین بسته تحریمی آمریکا علیه ایران، تصویب قانون محدودیت ویزا، پابرجا ماندن تحریم سوئیفت، ارعاب شرکتهای خارجی، تروریست خواندن حمید ابوطالبی، نماینده معرفی شده برای تصدی نمایندگی ایران در سازمان ملل و ممانعت از صدور ویزا برای وی، از جمله اقدامات اوباما برای پایمال کردن برجام و پاسخ وی به اعتماد و تعامل روحانی بود.
در ادامه، توجیه تحریمها و عدم واکنش قاطعانه از سوی دولت به نقض برجام، حجم گستاخیها و اقدامات خصمانه طرف مقابل را افزود. همزمان با تداوم اعتماد به دشمن، بیتوجهی به ظرفیتها، فعالیتهای تولیدی را به ورشکستگی کشانید و نفس تولید و اشتغال را گرفت. از این رو، تعامل با دشمن و امیدواری به او نه تنها موجب گشایش نیست که داشتهها را هم از بین میبرد. به چند اظهارنظر ظریف، وزیر امور خارجه که نمایانگر فرجام شوم تعامل و اعتماد به دشمن است، دقت کنید؛
۲۷ تیر ماه ۱۳۹۸ در مصاحبه با خبرنگار رادیو ملی آمریکا (NPR): «تعامل با غرب اعتبارش را در ایران از دست داده است... من نیز در حال از دست دادن اعتبارم هستم.»
در پاسخ به سؤال خبرنگار سیانان: «ادامه مذاکره هستهای در شرایطی که تحریمها رفع نشده بود میتواند یکی از اشتباهات تیم مذاکرهکننده در نظر گرفته شود.»
۲۹ مرداد ۹۷ در مصاحبه با سیانان: «احساس میکردیم آمریکا حداقل این مسئله را یاد گرفته است که تحریمها تنها موجب فشار اقتصادی بر ایران میشود و هیچگونه دستاورد و نتیجه سیاسی مورد انتظار واشنگتن را بههمراه ندارد. من تصور میکردم آمریکاییها این درس را گرفتهاند، ولی متأسفانه من اشتباه میکردم.»
در عین حال، حامیان دولت مدعی اوضاع خوب اقتصادی در دولت اول روحانی میشوند و علت خسارتها را خروج آمریکا از برجام جا میزنند. این ادعا کاملاً نادرست است زیرا دولت یازدهم تورم را به قیمت رکود مطلق در کشور کاهش داد تا جایی که شمار زیادی از کارخانهها و مراکز تولیدی تعطیل و هزاران کارگر بیکار شدند. پس نمیشود تولید و کسب و کار را از بین برد و گفت تورم را کاهش دادیم.
اگر اوضاع تا پیش از خروج آمریکا از برجام خوب بود، چطور شهریور ۹۴ وزرای اقتصاد، صنعت، کار و دفاع در نامهای مشترک به رئیسجمهور با انتقاد از برخی تصمیمات و سیاستهای ناهماهنگ دستگاهها، هشدار دادند «اگر تصمیم ضربالاجل اقتصادی گرفته نشود، بیم آن میرود که این رکود تبدیل به بحران و آنگاه بیاعتمادی شود که برای زدودن آثار آن شاید مدتها وقت لازم باشد.»(؟)
اما درباره خروج آمریکا از برجام؛ این اتفاق نیز پس از آن بود که روحانی در یکی از سفرهای استانی اعلام کرد که «اگر اهداف ما از برجام بدون آمریکا محقق شود چه بهتر!» به این ترتیب آمریکا اطمینان پیدا کرد که در صورت خروج، ایران همچنان به انجام تعهدات خود ادامه میدهد. پس دلیلی نداشت که آمریکا برگ خروج از برجام را رو نکند و زیر بار تعهداتش باقی بماند. از سوی دیگر، روزنامه آمریکایی پولیتیکو از قول موگرینی، مسئول سابق سیاست خارجی اتحادیه اروپا نوشت: «حسن روحانی رئیسجمهور ایران به ما اطمینان داده است که ایران از برجام خارج نخواهد شد»!
اروپا با حمایت لفظی و حضور صوری در برجام، همراه آمریکا با خباثت و گستاخی محدودیت موشکی و منطقهای ایران را میخواست. اروپا به هیچ یک از تعهداتی که با خروج آمریکا از برجام داد، عمل نکرد و همدستی خود با آمریکا را نمایان ساخت.
امروز که روزنامههای بزککننده و هیاهوگر برجام از یادآوری سالگرد آن شرم دارند، مردم با گرانیهای افسار پاره کرده کالا و خدمات، سقوط ارزش پول ملی و رشد بیش از ۵۰۰ درصدی قیمت مسکن مواجهاند، نه بهدلیل مقاومت که پیامد برخورد غیرانقلابی با دشمن، فرصتسوزی دولت و اعتماد به مستکبران و زورگویان جهانی است. بدون برجام ۱/۵ میلیون بشکه نفت به فروش میرفت اما با برجام به زیر ۳۰۰ هزار بشکه رسید و ظریف تصریح کرد که پیش از برجام بیشتر نفت میفروختیم.
حقوقهای نجومی، ۱۸ میلیارد دلار از ذخایر ارزی را ظرف ۲ ماه بر باد دادن و ایجاد رانت ۱۵۰ هزار میلیارد تومانی، عدم هدایت نقدینگی به بخشهای مولد اقتصاد، رها کردن بخش مسکن، معطل گذاشتن راهاندازی فرآیندهای مربوط به اخذ مالیات بر واحدهای مسکونی خالی، اقتصاد کشور را در تعلیق و انتظار نسبت به وعدههای غرب نگاه داشتن، محصول سیاستهای غلط اقتصادی و بیتدبیری دولت است و ربطی به مقاومت در برابر دشمن ندارد. نادیده گرفتن سوءمدیریت دولت و نسبت دادن معضلات اقتصادی به رویکرد مقاومت، دروغپراکنی علیه مقاومت و فریب افکارعمومی است.
ارگان دولت فراموش نکرده که روحانی پیش از تصدی پست ریاستجمهوری با انتقاد از نقدینگی حدود ۴۳۰ هزار میلیارد تومانی در دولت دهم پرسیده بود که «آیا نقدینگی را هم دشمن بالا برد؟!»
در آن سو، مقاومت برخلاف اعتماد به دشمن و تعامل با او، سبب برکات و آثار ماندگار است. به یک نمونه توجه کنید؛
وقتی جوانان مؤمن و انقلابی به همراه دیگر رزمندگان صادق جبهه مقاومت، گام در راه جهاد نهادند، داعشیان خونآشام و متصل به زرادخانه آمریکا را در عراق و سوریه به زانو درآوردند و طرح وهمآلود خاورمیانهای آمریکا را نابود کردند، فضایی مهیا شد تا روحانی اسفند ۹۷ با سفر به عراق، ۵ سند و توافقنامه همکاری امضا و بر گسترش روابط با عراق تا ۲۰ میلیارد دلار تأکید کند. این تصریح در دیدار سهشنبه روحانی با نخستوزیر عراق نیز انجام شد.
سوریها نیز این آمادگی را دارند که از نفت، گاز و معادن فسفات سوریه، مجاهدت ایران را جبران کنند. به گفته یک مقام مسئول، هماکنون ایران از معادن فسفات سوریه درحال صادرات است. فرصتهای اقتصادی برای ایران در سوریه مهیاست و این کشور یکی از اولویتها در بازار هدف ایران است.
روزنامه دولتی ایران در چنین شرایطی و با این واقعیات روشن، علیه مقاومت هجمه میکند. این سناریو میتواند ایران را بار دیگر در دام غرب بیفکند.
اکنون صفحه کلی دو رویکرد «مقاومت در برابر دشمن» و «تعامل با دشمن» پیش روی ما است. پیامد اعتماد به دشمن و تعامل با او فاجعهآفرینیهای اقتصادی بود اما جریان انقلابی، مقاومت را معنا کرد، کارآمدی الگوی مقاومت را نشان داد، مقاومت به ثمر رسید و دولت میوه آن را چید. پس دنیای ما را هم مقاومت میسازد. مقاومت زندگیساز است.