فرصت‌های بی بدیل نگاه به شرق

به گزارش مشرق، «عبدالله متولیان» در یادداشت روزنامه «جوان» نوشت:

ایران هیچ‌گاه با چین دارای روابط اقتصادی راهبردی نبوده و عمده همکاری‌های دو کشور محدود به معاملات نفتی و بعضاً تسلیحاتی و رفت و آمدهای دیپلماتیک بوده است و همواره از ظرفیت‌های موجود دو کشور برای تقویت و عمق بخشی به روابط اقتصادی، علمی، تکنولوژیک، سرمایه‌گذاری، گردشگری، حمل و نقل و... تغافل شده است. این درحالی است که فشارها و تحریم‌های ظالمانه و غیرقانونی غرب، ایران را آسیب پذیر ساخته و هر عقل سلیمی تقویت روابط ایران با بزرگ‌ترین قدرت اقتصادی جهان را خنثی کننده فشار و تحریم‌ها می‌دانند. اکثر کشورهای جهان طی دهه‌های گذشته با سرعت به تصحیح و تقویت روابط اقتصادی فی‌مابین اقدام کرده‌اند.

بیشتر بخوانید:

ادعای جدید آمریکا درباره بستن کنسولگری چین در هیوستون

توافق ایران-چین به مذاق آقای سناتور خوش نیامد!

آمریکا چین را بابت تفاهم همکاری با ایران تهدید کرد

تخت روانچی: توافق ایران و چین، موضوعی غیرعادی نیست

کافی است جمله «قرارداد همکاری ۲۵ ساله ایران و چین» را در اینترنت جست‌وجو کنیم خواهیم دید که بیشترین هجمه علیه این برنامه، مربوط به رسانه‌های غربی نظیر شبکه ملکه، صدای امریکا و... بوده و اپوزیسیون غرب نشین و مراکز سایبری منافقین و... به انعکاس مطالب آن رسانه‌ها و تولید محتوای جعلی و دروغین مشغولند. صرف نظر از اینکه یقین داریم که غربی‌ها (که اینک نقش دایه مهربان‌تر از مادر را گرفته و برای مردم ایران دلسوزی می‌کنند!) به کمتر از نابودی کامل جمهوری اسلامی راضی نبوده و مطلقاً خیرخواه ما نبوده و نیستند، همین وحشت و هراسناکی و هجمه پیوسته و هماهنگ غربی ها، کافی است تا هر عقل سلیمی را به تفکر وادارد که مگر این برنامه همکاری چه خطری برای غرب دارد. در باره روابط و سایر کشورها با چین ذکر چند نکته ضروری است:

۱ - قیل و قال رسانه‌های بیگانه و شبکه همکار آنان در داخل به مصداق ضرب‌المثل معروف «خسن و خسین هر سه دختران معاویه‌اند» از اساس باطل و عوام‌فریبی موذیانه است، چرا که تاکنون هیچ قراردادی بین ایران و چین بسته نشده و آنچه که غرب را به وحشت انداخته و مستمسکی برای پروپاگاندا شده، تنها یک سند راهبردی تحت عنوان «برنامه جامع و راهبردی همکاری‌های ۲۵ ساله مشترک بین ایران و چین» است.

۲ - کشورهای غربی خیلی جلوتر از ما در تعقیب «نگاه به شرق» بوده‌اند: سند امنیت ملی امریکا در سال ۲۰۱۷ اولویت را به نگاه به شرق داده است. همچنین اروپایی‌ها نیز که سال‌هاست که با چین دارای روابط راهبردی تجاری بوده و تراز بازرگانی آنان با چین بالغ بر ۵۲۵ میلیارد دلار در سال است اینک با برگزاری کنفرانس امنیتی مونیخ با موضوع «غرب‌زدودگی» با سرعت در حال تغییر وضعیت و نگاه خود به شرق هستند.

۳ - تجربه تلخ برجام و اعتماد به غرب و تلاش دولتمردان ایران برای رفع اختلافات و جلب اعتماد غرب، فقط به از دست دادن فرصت‌های طلایی و طمع ورزی بیشتر غربی‌ها انجامیده است. غرب در برجام به هیچ‌کدام از تعهدات خود عمل نکرده و به برجام نیز به‌عنوان روش و وسیله‌ای برای کنترل و محدودسازی هرچه بیشتر ایران نگاه کرده و همواره در پی ادامه مذاکره و اعمال فشار حداکثری برای تضعیف، تسلیم و به زانو درآوردن و تبدیل ایران به کشوری مثل لیبی، سوریه، عراق و (در خوش‌بینانه‌ترین حالت) مصر بوده‌اند.

۴ - تجربه روابط چهار دهه گذشته به خوبی نشان داده که روابط تجاری و بازرگانی ایران با دولت‌های غربی بیش از آنکه برای ایران فرصت باشد، تهدید زا بوده و به‌عنوان اسلحه‌ای در اختیار دولت‌های غربی برای اعمال فشار به ایران برای امتیازگیری بیشتر عمل کرده است.

۵ - به عکس غربی‌ها که طی چهار دهه گذشته بی وقفه به دنبال دخالت علنی در امور ایران و براندازی و نابودی جمهوری اسلامی بوده و آشکارا و کراراً و با افتخار از برنامه براندازی جمهوری اسلامی سخن گفته و می‌گویند، تجربه تاریخی نشان داده که چین در طول تاریخ هیچ‌گاه و هرگز به دنبال سلطه، تحریم، براندازی، استثمار و فروپاشی نظام اسلامی ما نبوده است. مضافاً بر این‌که طی چهار دهه گذشته چه در جنگ تحمیلی و چه در کوران تحریم‌ها و فشارهای غرب، این کشور چین بوده که به ما کمک کرده است.

۶ - آنچه که برای جمهوری اسلامی در تنظیم روابط با تمامی کشورهای جهان اهمیت دارد حفظ استقلال و تأمین منافع و نفی هرگونه سلطه پذیری از سوی هر کشور بیگانه بر اساس شعار محوری «نه شرقی، نه غربی» و قاعده فقهی «نفی سبیل» است و در این خصوص برای ایران هیچ فرقی بین غرب و شرق متصور نیست.

۶ - با فروپاشی اتحاد جماهیری شوروی و در قرن حاضر در برابر غرب وحشی، استثمارگر و مستکبر، چیزی به نام شرق تمدنی و استکباری و ایدئولوژیک وجود خارجی نداشته و آنچه که اینک مورد مناقشه و اعتراض غربی هاست، صرفاً شرق جغرافیایی به‌عنوان یک قدرت بزرگ و دارای ظرفیت‌های عظیم اقتصادی است.

۷ - وجود نزدیک به دوسوم جمعیت جهان در بلوک شرق، بی‌تردید برای جمهوری اسلامی فرصت‌های بی بدیلی خلق می‌کند که متأسفانه به دلیل نگاه غلط غربگرایانه دولت‌های ایران، به شکل مطلوب مورد بهره برداری قرار نگرفته و با غفلت از نگرش به شرق، متوهمانه در پی تنظیم و تقویت روابط با غرب بوده‌اند. صرف نظر از ده‌ها ظرفیت موجود در بلوک شرق، کافی است که در تنظیم روابط خود با شرق خاصه چین، ظرفیت گردش‌گری مورد توجه قرار گیرد که در این صورت درآمدی به مراتب بیشتر از درآمد نفت را برای جمهوری اسلامی ایران رقم خواهد زد.

۸ - مشکلات ریشه‌ای و راهبردی فعلی چین با امریکا به‌ویژه در زمینه مسائل تجاری و اقتصادی، فرصت‌های بی نظیری برای بی اثر کردن و خنثی سازی تحریم‌های ظالمانه غرب علیه ملت ایران فراهم ساخته است و عدم استفاده به موقع از این فرصت‌ها، علاوه بر این‌که یک اشتباه و خطای راهبردی تلقی می‌گردد، قطعاً پشیمانی را نیز به دنبال خواهد داشت.

۹ - در حوزه دیپلماسی اقتصادی، تنوع در شرکای اقتصادی یک اصل ضروری و پایه‌ای در روابط بین‌الملل محسوب شده و هیچ کشوری همکاری اقتصادی خود را محدود به بلوک خاص، یا یک حوزه جغرافیایی و یا چند کشور نمی‌کند و اصطلاحاً قراردادن تمامی تخم مرغ‌های اقتصادی در یک سبد و یک بلوک غیرمنطقی و تهدیدافزا بوده و اصولاً انحصار روابط اقتصادی به یک بلوک را نوعی حماقت دیپلماتیک تفسیر می‌کنند.

۱۰ - ترجیح نگاه شرق به غرب در روابط اقتصادی دارای ادله بسیار قوی تجربی، علمی و منطقی بوده و به همین دلیل مورد توجه کشورها در جهان قرار گرفته است و غفلت و تأخیر در آن خسارات جبران ناپذیر داشته و جمهوری اسلامی را از استفاده از ظرفیت‌های موجود در شرق محروم می‌کند.

۱۱ - اجرایی شدن برنامه راهبردی مشترک ایران و چین مستلزم تبدیل هر یک از موضوعات برنامه، به قراردادهای قابل اجرا بوده و طبق قانون اساسی ایران تمامی قراردادهای همکاری ایران با سایر کشورها، لزوما باید در مجلس شورای اسلامی به تصویب رسیده و به تأیید شورای نگهبان هم باید برسد و ملت ایران اطمینان دارد که مجلس یازدهم در بررسی قراردادهای این برنامه با دقت تمام منافع کشور و استقلال و امنیت ملی را مراقبت نموده و مانع از تصویب ۲۰ دقیقه‌ای آن‌ها خواهند شد.

غربی‌ها و شبکه همکاران‌شان در داخل ایران به خوبی می‌دانند که در متن این برنامه راهبردی مطلقاً حتی اشاره ضمنی و غیرمستقیم هم به واگذاری نه کیش نه هیچ نقطه‌ای از سرزمین ایران به چین نشده و موضوع استفاده نظامی از سرزمین ایران نیز توهمات و خیال‌پردازی‌های امپراتوری رسانه‌ای غرب است، اما پیگیری برنامه پسابرجامی خود در باره ایران را در دروغ‌پردازی افراطی نسبت به برنامه مشترک ایران و چین دانسته و ایفای نقش دایه مهربان‌تر از مادر و فریب افکار عمومی را تنها راه عقیم گذاشتن این برنامه می‌بینند، اما به رغم پروپاگاندای غرب ایران اسلامی عزم خود را برای اجرایی نمودن بندهای این برنامه جزم نموده است و بر این باور است که تحقق بندهای این برنامه به عقیم کردن فشارها و تحریم‌های حداکثری غرب خواهد انجامید.

برچسب ها:

سیاسی