به گزارش مشرق، فوتبال مدرن جهانی یکی از مهم‌ترین دلایل موفقیتش را اعتماد به جوانان در عین استفاده از تجربه پیشکسوتان می‌داند. فرمولی که از درون مستطیل سبز تا صندلی های مدیریتی اجرا می شود و البته امتحان خود را با موفقیت پس داده. پست‌های اجرایی و مدیریتی را در فوتبال اروپا تحت اختیار جوانان مستعد و متعصب دیده‌ایم، در حالی‌که پشتوانه همه جوانان، تجربه پیرهای یک باشگاه بوده است. اینجا اما در سرزمین عجایب فوتبال ایران همه‌چیز برعکس است؛ جوانان را اصلاً به حساب نمی‌آورند تا خودشان در سنین ۶۰ – ۷۰ سالگی مهم‌ترین پست‌های مدیریتی یک فوتبال بیمار را در اختیار داشته باشند.

نیروی جوانی و قدرت انگیزه شاید یکی از بزرگ‌ترین ملزومات این فوتبال بیمار و توده بدخیم سرطانی باشد، اما این روزهای فوتبال ما با بی‌کفایتی و رابطه بین پیشکسوت‌ها و انتصاب‌های رفاقتی و فرمایشی سپری می‌شود تا جسم نحیف و ناجان فوتبال به روزهای آخر عمرش نزدیک و نزدیک‌تر شود.

هنوز چند روزی از افتضاح هیئت‌رئیسه فدراسیون فوتبال در ماجرای انتخاب سرمربی تیم جوانان نمی‌گذرد که بازهم این گروه خبرساز شده‌اند و با مهره‌بازی‌های فرمایشی، تیم‌های پایه و آتی‌ساز کشور را دستخوش تغییراتی منفی کرده‌اند. در حالی‌که ساختار معیوب فوتبال ملی ایران حتی سیروس پورموسوی را نیز وادار به خروج از نیکمت تیم جوانان کرد، امیدوار بودیم تا انتخابی صحیح بتواند تیم جوانان را در آستانه مسابقات انتخابی جام جهانی لااقل به صعود سوق دهد، اما یک بار دیگر نیز این کورسوی امید با خاکستر بی‌تدبیری خاموش شد تا تقریباً شرایط تیم جوانان را اسف‌بار تلقی کنیم.

تیم جوانان ایران ابتدا با پورموسوی راهش را برای رسیدن به رقابت‌های مقدماتی جام جهانی جوانان طی کرد و سپس بعد از کارشکنی‌های فدراسیون و عدم حمایت از نهاد بالادستی، پورموسوی در آستانه رقابت‌های سخت ایران راهش را جدا کرد و هیئت رئیسه نیز به دنبال استیلی و منصوریان رفت. نکته جالب آن‌که حتی استیلی و منصوریان که موفقیت خاصی در کارنامه کاری‌شان ندارند نیز از پذیرش این مسئولیت سرباز زدند تا نوبت به سهراب بختیاری‌زاده برسد. سهراب انتخاب فدراسیون بود اما اعضای هیئت‌رئیسه با حضور یک سرمربی جوان و پرانگیزه در کشتی تیم جوانان مخالفت کردند تا پرویز مظلومی تنها بازمانده انتصاب‌های فرمایشی فدراسیون لقب بگیرد.

بیشتر بخوانید:

اعلام اسامی تیم ملی جوانان بدون اعلام رسمی سرمربی

در روزهای گذشته با انتصاب نبی دبیر فدراسیون فوتبال، مهدی غفاری به عنوان مدیر فنی تیم نوجوانان منصوب شده بود که با مخالفت حسین عبدی سرمربی تیم ملی نوجوانان این موضوع کنسل شد. اما در جلسه هفته گذشته و با حضور نبی در تمرین تیم نوجوانان اتفاق جالبی رخ داد و مسعود معینی یک‌باره به عنوان مدیر فنی نوجوانان معرفی شد که برای همگان عجیب بود. اتفاق جالب دیگر انتصاب مرتضی محصص به عنوان مدیر فنی تیم جوانان است که هدایت آن تیم هم بر عهده یک مربی پا به سن گذاشته شده.

اتفاقات فوق اما بی‌سابقه و کم‌نظیر نیست؛ زمانی که هدایت تیم امید ایران برعهده فرهاد مجیدی بود، کمیته فنی فدراسیون فوتبال حکم جذب دستیار اسپانیایی فرهاد را وتو کرد و به جای آن پیشنهاد داد تا مرتضی محصص را به‌عنوان مدیر کادرفنی و مسعود معینی به‌عنوان دستیار درکنار مجیدی حضور داشته باشند، اتفاقی که مجیدی آن‌را برنتابید و درنهایت از هدایت تیم زیر ۲۳سال ایران کناره‌گیری کرد.

کمیته فنی و هیات‌ رئیسه فدراسیون فوتبال در اقداماتی عجیب و تامل برانگیز تمامی سرمایه‌های جوان صاحب سبک و مستعد را از گود بیرون می‌کند تا پست‌های مهم و اجرایی در فوتبال پایه را به پیرمردها تقدیم کند. ماجرای جالب‌تر این‌جاست که حتی همین پست‌های فرمایشی نیز بین خود اعضای هیات رئیسه و یا نزدیکان آن‌ها جابه‌جا می‌شود که ساختار غلط فوتبال مملکت را به شکلی کاملاً واضح به رخ همگان می‌کشد.

سهراب بختیاری‌زاده به‌علت جوان بودن، انگیزه داشتن و صاحب سبک بودن از لیست هدایت تیم جوانان کنار گذاشته شد تا پرویز مظلومی بدون هیچ دستاورد خاصی برای هدایت این تیم برنامه بدهد. هیات رئیسه برای اداره تیم‌های پایه اصلاً به‌دنبال گزینه مناسب نیست، فقط به‌دنبال خیرات پست و مقام بین خود اعضا و یافتن گزینه‌های حرف گوش‌کن و بله قربان‌گو به‌عنوان سرمربی تیم‌های پایه است.

هیات رئیسه فدراسیون بدل به کمیته کاریابی برای پیرمردهای فوتبال شده، آنها که مدتهاست تاریخ مصرف آنها تمام شده اما در دورهمی بین هم پست تقسیم می کنند!

انتصاب‌های فرمایشی و بی‌توجیه این روزها دمار از روزگار فوتبال نحیف ایران درآورده و بستر حضور افراد تاریخ مصرف گذشته، پیرمردها و بازنشسته‌ها را در مراکز استراتژیک و حساس فوتبال ملی فراهم کرده است. معضلی که عدم برطرف کردن آن در سال‌های آینده باعث اضمحلال و فروپاشی استعدادهای فوتبال ایران می‌شود.