اگر ظریف راه مصدق را برود کشور از بحران خارج می‌شود/ وضع فعلی ربطی به عملکرد دولت ندارد

سرویس سیاست مشرق - روزانه می‌توان از لابه‌لای گزارش‌ها و عناوین خبری رسانه‌های مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابل‌توجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که می‌تواند برای مخاطبین قابل‌ استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژه‌های مشرق" نکات و تأملات قابل‌استخراج از رسانه‌ها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با  «ویژه‌های مشرق» همراه شوید.

*******

**اگر ظریف راه مصدق را برود، کشور از بحران خارج می شود

«محمد توسلی» دبیرکل نهضت آزادی در مصاحبه با روزنامه شرق گفت: «ما به‌دلیل اینکه آقای ظریف (در نطق خود در نشست مجازی سازمان ملل) بخشی از سخنرانی دکتر مصدق را مطرح کردند، از این فرصت استفاده کردیم تا این پیام را به ایشان برسانیم که در کنار استفاده از گفتار و نام مصدق باید از «راه» او نیز که به‌عنوان یک راهبرد برای خروج از بحران‌های کشور مطرح است، توجه کنند».

توسلی در ادامه گفت: «دکتر مصدق چگونه با ملت خود پیوند داشت، باور به آزادی، حاکمیت ملی و حاکمیت قانون داشت که توانست نه‌تنها در سطح منطقه‌ای بلکه در سطح جهانی یک گفتمان را معرفی کند. امروز کسانی که به‌دنبال منافع ملی هستند، اذعان می‌کنند که «راه مصدق» بهترین راهبرد برای خروج از بحران‌های کشور است».

برخلاف ادعای این فعال سیاسی اصلاح طلب، اتفاقا اشتباه آقای ظریف این بود که در برخی مقاطع از روش مصدق در سیاست خارجی الگوبرداری کرد. مصدق در محاسبات سیاسی خود، منافع امریکا را ـ که آن زمان یک ابرقدرت نوظهور محسوب می‌شد ـ همراستا با منافع ایران در مقابله با انگلیس و شوروی می‌دید. از همین رو برای پیروزی در مقابل انگلیس، به همکاری امریکا اعتماد نمود.

مصدق در دیدار با «هری ترومن» رئیس جمهور وقت آمریکا از واشنگتن با عنوان «دولت دوست» و «دولت آزاد» نام برده بود اما پاسخ این سهل اندیشی خود را دریافت کرد. اشتباه مصدق پس از ملی شدن صنعت نفت تکیه و اعتماد و امید به امریکا بود، امریکایی‌ها نیز از این خوش‌بینی و ساده‌اندیشی استفاده کرده و کودتا به راه انداختند.

اسناد نشان دهنده آن است که مصدق هنگام تسلیم یکی از نامه‌های خود که خطاب به ترومن رئیس‌جمهور آمریکا نوشته شده بود به هندرسون سفیر آمریکا، گفته بود: «ایران گدایی هدیه و بخشش نمی‌کند؛ [بلکه] فقط از دوست خود وام می‌خواهد. اگر آمریکا مایل باشد، ایران آماده و علاقمند است در ازای کمک آمریکا، تمام نفتی را که درحال‌حاضر موجود دارد، با پنجاه‌درصد تخفیف به آمریکا بفروشد.» (هندرسون به آچسون، تلگراف 2848، 29 ژانویه 1952)

 مصدق خود می‌دانست و اعلام می‌کرد که آمریکا وعده‌های خود به ایران را عملی نکرده است ولی همچنان مذاکره با آمریکا برای رسیدن به نتیجه مطلوب را ادامه می‌داد، پیشنهاد خفت‌بار فروش نفت با 50 درصد تخفیف به آمریکا با پاسخ درس آموز ایالات متحده در 28 مرداد 1332 مواجه شد و نشان داد که آمریکا قابل اطمینان نیست و به دوستی و کمک او نیز نمی‌توان اعتماد داشت.

لازم به ذکر است که نهضت آزادی در اسفند 97 با انتشار بیانیه ای تاکید کرد که برجام یک الگوست و می توان در حوزه توان موشکی و قدرت منطقه ای ایران نیز این الگو را تکرار کرد!

امام خمینی (ره) نهضت آزادی را «طرفدار جدی وابستگی کشور ایران به امریکا»  و جماعتی که  «از اسلام اطلاعی ندارد»  و  «عامل گمراهی مردم»  نامیده بودند و تاکید داشتند که باید با آنها برخورد قاطعانه شود و نباید رسمیت داشته باشند .(صحیفه امام جلد ۲۰، صفحه ۴۸۰)

**وضع فعلی ربطی به عملکرد دولت ندارد

«داریوش قنبری» معاون شهردار تهران در یادداشتی در روزنامه آرمان نوشت: «وضعیتی که الان کشور در آن قرار گرفته ربطی به عملکرد دولت ندارد و بیشتر از طرف مخالفان مطرح می‌شود که آن را به دولت نسبت می‌دهند. برآمدن یک چهره جدید در آمریکا یعنی آقای ترامپ هم بر سیاست‌ خارجی کشورمان تاثیرگذار بود و مسائل و مشکلاتی را برای کشور ایجاد کرد. البته در داخل هم برخی به این مشکلات دامن زدند. لذا همانطور که گفته شد مشکلات شکل‌گرفته ناشی از عملکرد دولت نیست که برخی بخواهند دولت را زیر سوال ببرند. این کار آنها بیشتر در جهت تضعیف اعتماد عمومی و سرمایه اجتماعی است...اگر مدیریت این دولت هم نبود، وضعیت بدتر از آنچه اکنون قابل مشاهده است، می‌شد».

«محمدعلی ابطحی» از فعالین اصلاح طلب که در دولت اصلاحات معاون رئیس جمهور بود نیز در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت: «انصافا در دوره مدیریت روحانی هیچ‌بلای تلخی نبود که پیش نیامده باشد. از سیل و زلزله و کرونا تا تحریم‌های شدید همه این بحران‌ها با دولت ایشان مصادف شد و هر نقدی که متوجه دیگران است بر سر او شکسته می‌شود و هم جریانات خارجی و هم جریانات افراطی داخلی همه به این نقطه واحد رسیده‌اند تا مسائل را به دوش آقای روحانی بیفکنند».

پیش از این «مجید انصاری» سرلیست ناکام اصلاح طلبان در انتخابات مجلس نیز در اظهارنظری مشابه گفته بود: «دولت آقای روحانی بخصوص در دوره دوم با فشارهای زیاد خارجی و داخلی همراه بود. از یکسو تحریم‌ها و از سوی دیگر اتفاقاتی همچون سیل و زلزله و... در عملکرد آن تأثیرگذاشته و چه بسا مانع از آن شده که دولت بتواند برنامه‌های خود را کامل اجرایی کند».

روزنامه اصلاح طلب آرمان به توجیه کارنامه غیرقابل دفاع دولت پرداخته، این در حالی است که این روزنامه پیش از این با انتقاد از  توجیه تأمل برانگیز برخی دولتمردان و فعالین اصلاح طلب در بی تقصیر جلوه دادن دولت نوشته بود: «می‌گویند رئیس‌جمهور روحانی بدشانس است. ترامپ، سیل، زلزله و ملخ همه از نشانه‌های بدشانسی حسن روحانی است! اما آیا واقعاً می‌شود سرنوشت یک کشور را به شانس گره زد؟ نه؛  اداره کشور هیچ ارتباطی با شانس ندارد. امور تنها با تدبیر و عقلانیت اداره می‌شود و به‌سمت پیشرفت حرکت می‌کند…شانس هیچ جایی در ایفای وظیفه دولتمردان ندارد. نه‌تنها روحانی بلکه هر رئیس‌جمهور دیگری هم دچار این حوادث می‌شد، نمی‌شد او را بدشانس نامید. لطفاً بی‌تدبیری را بدشانسی ننامیم».

«عبدالله ناصری»  مشاور رئیس دولت اصلاحات نیز چندی پیش با اشاره به کارنامه دولت روحانی گفته بود: «توجه داشته باشید که دولت روحانی در سال‌های قبل خیلی مسائل کم اهمیت‌تر از کرونا را هم نتوانست مدیریت کند...من معتقدم انتظار مدیریت این شرایط از آقای روحانی اساسا انتظاری واهی است زیرا او مدت‌هاست که به طور جدی نشان داده هیچ برنامه‌ای ندارد و دچار روزمرگی شدید است...حتما ارزیابی جامعه مدنی در سال آینده از عملکرد روحانی و دولت به مراتب منفی‌تر و سیاه‌تر از قبل خواهد بود...البته اگر آقای روحانی این وزرای ضعیف و نالایق را از دور خود کنار بزند و یکسری آدم‌های باتجربه را برای مدیریت کرونا روی کار آورد، در همین شرایط تحریم و با همین محدودیت منابع هم می‌توان تصمیمات خوبی گرفت».

اصلاح طلبان از یکسو دولت را بزک می کنند و از سوی دیگر، سفره خود را از دولت جداکرده و ژست اپوزیسیون و منتقد دوآتشه به خود می گیرند. این در حالی است که وضع موجود در کشور محصول حضور اصلاح طلبان در قدرت است.

** روحانی و حناچی دل خوشی از یکدیگر ندارد

روزنامه اعتماد در گزارشی با عنوان «درهای بسته "پاستور" به روی ساکن "بهشت"» نوشت: «درهای «پاستور» در طول یک ماه گذشته به روی سکان‌دار «بهشت» بسته‌ بوده است. گویا روابط دولت و شهرداری «شکرآب» شده و روحانی و حناچی دل خوشی از یکدیگر ندارند... اما ریشه‌های این قهر سیاسی را باید در «جماران» جست‌وجو کرد.غائله ملک جماران اواخر خرداد ماه آغاز شد و برخی شهروندان ساکن منطقه جماران به یک ساخت‌وساز غیرقانونی اعتراض کرده و در همین راستا نامه‌ای خطاب به شهردار تهران مکتوب می‌کنند که این نامه در فضای مجازی نیز منتشر شد. پس از رسانه‌ای شدن این موضوع برخی اعضای شورای شهر وارد عمل شده و برای بازدید از این ساخت‌وساز غیرقانونی راهی جماران شدند. در جریان بررسی‌ها مشخص شد که این ملک که متعلق به نهاد ریاست‌جمهوری است».

این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «در این ملک علاوه بر ساخت یک طبقه غیرقانونی، پروانه ساخت نیز اخذ نشده بود. شهرداری برای نشان دادن حسن‌نیت خود بلافاصله پروانه ساخت را صادر کرد و در ادامه تخریب یک طبقه ساخته شده غیرقانونی را دستور داد...این موضوع با ورود شورای شهر و شهرداری حل و فصل شد اما تبعات آن «شکرآب» شدن روابط دولت و شهرداری و احتمالا شورای شهر بود».

کارشناسان معتقدند که تعامل دولت با شهرداری از یکسو و کارنامه شهرداری و شورای شهر اصلاح طلب تهران از سوی دیگر به هیچ عنوان رضایت بخش نیست.

«محسن هاشمی»  رئیس شورای شهر اصلاح طلب تهران- ۷ تیر ۹۹- در مصاحبه با روزنامه شرق با اشاره به کارنامه سه ساله اصلاح طلبان در شهرداری تهران گفت: «شما مسئله توسعه مترو را در نظر بگیرید. دستگاه‌های حفار مدرنی که برای کندن تونل‌های مترو و ساخت سازه تونل در دوره گذشته از سوی خودم تأمین و به کشور وارد شده بود، الان سه سال است که بی‌کار افتاده و در این سه سال حتی یک کیلومتر مترو در تهران ساخته نشده است؛ درحالی‌که اصولا ساخت تونل مترو بسیار کم‌هزینه است و مشکل مالی یا اجرائی ندارد و می‌توان اعتبار آن را از طریق بودجه غیرنقد تأمین کرد. اگر این دستگاه‌ها در سه سال گذشته فعالیت می‌کردند، الان سه خط جدید مترو داشتیم یا در حوزه تکمیل و راه‌اندازی ایستگاه‌ها هم با وجود آنکه هزینه سنگینی نداشت و قرار بود ماهانه یک ایستگاه مترو افتتاح شود، متوسط هر سه ماه یک بار هم شاهد افتتاح ایستگاه مترو نیستیم».

محسن هاشمی در ادامه گفت: «در حوزه اتوبوس‌رانی، از گذشته دولت ناوگان اتوبوس‌رانی شهرها را خود عمدتا تأمین می‌کرد که در دولت‌های سازندگی، اصلاحات و مهر این اتفاق افتاد؛ اما در هفت سال سپری‌شده از این دولت، حتی یک اتوبوس هم به تهران تحویل داده نشده است. عمر اتوبوس‌های شرکت واحد در این دولت از پنج سال به ۱۱ سال افزایش پیدا کرده و تعداد آنها از حدود هفت هزار به پنج هزار دستگاه کاهش پیدا کرده است و به‌ همین‌ خاطر حجم مسافر جابه‌جاشده با اتوبوس در تهران به دو میلیون نفر رسیده و وسایل نقلیه شخصی عمدتا جایگزین آن شده‌اند».

شهرداری تهران در مسئله لغو طرح ترافیک به دلیل شیوع کرونا نیز اقدامات قابل قبولی نداشته است. یکی از فعالین رسانه ای با اشاره به این مسئله نوشت: «طبق گفته مسئولان وزارت بهداشت، تهران به «مرکز پخش کرونا به ایران» تبدیل شده و بخش زیادی از کشته های روزانه این بیماری برای تهران است اما شهردار تهران همچنان با لغو طرح ترافیک مخالفت می‌کند! جناب حناچی! بی ارزش تر از جان مردم برای پر کردن جیب شهرداری پیدا نکردید؟ ».

برچسب ها:

سیاسی