وقتی اتحادیه اروپا شریک دزد و رفیق قافله می‌شود

به گزارش مشرق، درحالی که اتحادیه اروپا ادعا می‌کند که به دنبال برقراری صلح میان صهیونیست‌ها و فلسطینیان از راه دیپلماسی است٬ هنگام برخورد با اشغالگری رژیم صهیونیستی بدون هیچگونه اشاره به روند اشغالگری صهیونیست‌ها در فلسطین از سال 1948 همچنان با تکرار موارد گزینشی طبق سیاست‌های خود٬ وقت تلف می‌کند.

وزرای خارجه مصر و فرانسه و آلمان و اردن پس از نشستی که اخیرا از طریق ویدئوکنفرانس برگزار کردند٬ همگی بر این نکته تاکید داشتند که هرگونه الحاق اراضی فلسطین اشغالی از سال 1967 ٬ نقض حقوق بین‌المللی بوده و روند سازش را تهدید می‌کند.

گفته می‌شود که «جوزف بوریل» نماینده عالی اتحادیه اروپا از احتمال اجرای طرح الحاق که بر روابط میان اتحادیه اروپا و اسرائیل تاثیرگذار خواهد بود نگران است.

بیشتر بخوانید:

هشدار "مرکل" به ترکیه پس تحرکات این کشور در مدیترانه

اروپا، آمریکا را به تعرفه‌های گمرکی متقابل تهدید کرد

تحلیل بعیدی نژاد از اختلاف آمریکا و انگلیس

تاکنون هیچ پیامدی از طرح صهیونیست‌ها برای الحاق بیش از 30 درصد از کرانه باختری اشغالی مشاهده نشده و پارلمان اروپا در ماه ژوئن یک توافق‌نامه حمل و نقل هوایی میان اسرائیل و اتحادیه اروپا منعقد کرد.

«گابی اشکناز» وزیر خارجه رژیم صهیونیستی درحالی خبر انعقاد این توافق‌نامه را تایید کرد که صهیونیست‌ها در حال دست و پنجه نرم کردن با پیامدهای اقتصادی شیوع کرونا هستند و این توافق شامل کاهش قیمت بلیط هواپیما و افزایش خطوط هوایی برای تسهیل پروازهای دو طرف است.

اما شرطی وجود دارد که ممکن است این توافق‌نامه را از نظر تئوری باطل کند: توافق مذکور باید طبق موضع اتحادیه اروپا مبنی بر اینکه زمین‌هایی که اسرائیل در فلسطین اشغالی از سال 1967 تحت سیطره خود درآورده٬ جزء زمین‌های این رژیم نبوده و در مالکیت آن محسوب نمی‌شوند٬ اجرا شود.

با این تفاسیر می‌بینیم که تاکنون میان گفتمان اتحادیه اروپا و واقعیتی که روزی زمین رخ داده٬ اختلاف زیادی وجود دارد. از زمان آغاز دوره ریاست جمهوری «دونالد ترامپ» در آمریکا٬ اتحادیه اروپا همگام با سیاست‌هایی حرکت کرده که تصویر ایالات متحده را به عنوان یک صدا و جبهه واحد در کنار اسرائیل ضد اجماع بین‌المللی به تصویر بکشد. اما با این وجود اتحادیه اروپا همچنان به مصون نگه داشتن رژیم صهیونیستی از هرگونه جریمه و مجازاتی ادامه می‌دهد.

«مایکل لینک» گزارشگر ویژه سازمان ملل در اراضی اشغالی همواره تاکید می‌کند که جامعه بین‌المللی باید مجازات‌هایی برای اشغالگری و طرح‌های الحاق صهیونیست‌ها در نظر بگیرد. اما با این وجود عدم اتخاذ هرگونه اقدام واقعی از سوی جامعه بین‌المللی در این زمینه بیانگر میزان تبانی بین‌المللی در خصوص محافظت از ادامه اشغالگری‌های رژیم صهیونیستی است. در واقع آمریکا در تایید و حمایت از نقض آشکار قوانین بین‌المللی تنها نیست.

بارزترین دلیل برای تعارض سیاست اتحادیه اروپا در برابر طرح الحاق٬ نامه‌ای بود که 1080 نماینده پارلمان اروپا امضا کردند. این نامه حاوی انتقاد از عدم وجود مواضع قاطع در حمایت از حقوق فلسطین بود که پوچی سیاست اتحادیه اروپا را نشان می‌دهد.

آمریکا به صورت علنی از رژیم صهیونیستی حمایت می‌کند؛ اما این مواضع ضعیف و روند اتحادیه اروپا در برابر اشغالگری صهیونیست‌ها نمونه بارز کلاهبردای و حمایت از استعمارگری اسرائیل است.

اگر اتحادیه اروپا سیاست مستقلی داشت٬ امضای چنین نامه‌ای از سوی پارلمان آن ضروری نبود؛ سران اتحادیه اروپا هشدارهایی به «بنیامین نتانیاهو» نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی در خصوص طرح الحاق دادند٬ اما همه آنها در حد حرف و اظهارات بود.

بنابراین اتحادیه اروپا چگونه می تواند هم‌پیمان دیپلماسی فلسطین باشد؛ درحالی که توصیه‌های آن به مقاومت در برابر طرح الحاق٬ تاکنون تنها منجر به بحث درباره احتمال توقف دیدارهای دیپلماتیک با رژیم صهیونیستی شده است.

اتحادیه اروپا ابزارهای قدرتمندی در دست دارد که می تواند موضع جامعه جهانی را برای عادی سازی روند اشغالگری اسرائیل تغییر دهد، اما معاملات تجاری پرسود خود با اسرائیل را بر هر چیز دیگری ترجیح می‌دهد.

به طور کلی می‌توان گفت سیاست اتحادیه اروپا در قبال مسئله فلسطین این است که در عین حمایت ضمنی از رژیم صهیونیستی٬ از جایگاه خود به عنوان شریک دروغین دیپلماتیک فلسطینی‌ها نیز محافظت کند.

برچسب ها:

جهان