موشک ضامن معیشت

به گزارش مشرق، «یدالله جوانی» در یادداشت روزنامه «کیهان» نوشت:

«موشک یا معیشت» یکی از دوگانه‌های دروغینی است که هر از چندی کاسبان این نوع دوگانه‌های غیرواقعی، با اهداف و انگیزه‌های سیاسی به آن روی می‌آورند. بررسی‌های دقیق نشان می‌دهد، عناصری از اصلاح‌طلبان تندرو و افراطی، هرگاه نظام اسلامی و جریان انقلابی کشور،  ملت ایران را به موفقیت‌های بزرگ می‌رساند، آنان با توسل به این دوگانه‌های بی‌اساس، از یک سو به‌دنبال کم‌ارزش نشان دادن موفقیت‌ها ،و از دیگر سو به دنبال بدبین کردن و بی‌اعتماد ساختن مردم نسبت به سیاست‌ها و رویکردهای نظام، نیروها و نهادهای انقلابی هستند.   

این نوع سخن گفتن‌ها و موضع‌گیری‌های مبتنی بر دوگانه های یاد شده، در حالی انجام می‌شود که ،موشک و معیشت نه‌ تنها در مقابل هم نیستند، بلکه رابطه معنادار و حتی رابطه علت و معلولی  می‌توان برقرار کرد.

به‌عنوان مثال، قدرت نظامی، دفاعی و موشکی، در شرایطی که کشور دشمنان سرسخت و کینه‌ توزی دارد، می‌تواند عامل و ضامن تأمین عزت، استقلال، تمامیت ارضی، معیشت و نان ملت باشد. بدیهی است که در چنین وضعیتی، هر چه موفقیت‌ها و پیشرفت‌های صنایع دفاعی، نظامی و موشکی بیشتر باشد، باید خوشحال بود و این پیشرفت‌ها و دستاوردها را پشتوانه بزرگی برای آبادانی، رفاه، پیشرفت‌های علمی، سرمایه‌گذاری‌های اقتصادی و در یک کلام، ضامن معیشت مردم در بهترین حالت ممکن و متصور ارزیابی کرد. اما با چنین وضوحی، عده‌ای از این قبیل جماعت پیش گفته، در شرایط  پیشرفت و توسعه قدرت جمهوری اسلامی، روایت نادرستی را با انگیزه‌های سیاسی بیان می‌کنند.

وقتی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، پروژه ناتمام پدر موشکی ایران، یعنی شهید حاج حسن طهرانی مقدم را به نتیجه رساند، و با پرتاب موفق ماهواره نور، دنیا و صاحبان تخصص و علم و دانش را شگفت زده از این موفقیت  نمود، افرادی از آن جماعت برای نیش زنی و سم پراکنی فعال شدند.

در حالی‌که با پرتاب ماهواره نور به وسیله ماهواره‌بر قاصد و قرار گرفتن ماهواره در مدار از پیش تعیین شده، ملت به شادمانی پرداخت و دشمنان خشمگین و عصبانی شدند و کارشناسان و صاحبان نظر در سراسر جهان به تحلیل دستاوردهای استراتژیک این پرتاب برای جمهوری اسلامی روی آوردند، آقای مصطفی تاج‌زاده از عناصر افراطی و اهل فتنه و صاحب‌منصب در دولت اصلاحات، چنین مطلبی توییت کرد: «ساخت و پرتاب ماهواره و موشک‌های دوربرد افتخارآفرین است، ولی اگر با جلب اعتماد مردم و بهبود اقتصادی همراه نشود در بهترین حالت شوروی می‌شویم که فضا را فتح کرد و اتم را شکافت، اما فرو پاشید و در بدترین حالت کره شمالی که موشک دارد ولی نان ندارد.»

کارنامه ایشان و همفکران وی فراوان دارد از این نوع روایت‌های نادرست، در هنگامه هایی که جمهوری اسلامی به پیروزی‌ها و موفقیت‌های بزرگ دست یافته است!

نمونه دیگر اینکه وقتی جمهوری اسلامی به‌عنوان قرارگاه اصلی محور مقاومت سیاست‌های جبهه غربی - عبری - عربی را در منطقه راهبردی غرب آسیا با شکست مواجه ساخت و بساط داعش را برچید، آقای تاج‌زاده این‌چنین توئیت کرد «این جامعه لجن است، گرسنه‌ایم و می‌خواهند بروند دریای مدیترانه» حال باید امثال ایشان و افراد متأثر از وی به این قبیل سؤالات پاسخ دهند که:

۱. اگر مدافعین و شهدای مدافع حرم با فرماندهی سیدالشهدای جبهه مقاومت، به سوریه و سواحل مدیترانه نمی‌رفتند، اکنون حال و روز شما، کشور و ملت ایران چگونه بود؟! فقط یک لحظه تصویر ایران تحت سلطه داعش و انواع و اقسام دیگر گروه‌های تروریستی تحت حمایت آن جبهه غربی - عبری و عربی را از ذهن خطور دهید،  تا ارزش راهبردی حرکت به سمت مدیترانه را بفهمید. رفتن به سمت مدیترانه یک ماجراجویی و یک سیاست باهدف توسعه قدرت در منطقه نبود؛ بلکه یک الزام و یک ضرورت برای تامین امنیت ملی، تأمین منافع ملی، تامین عزت و کرامت، و به زبان ساده (برای فهم آقایان!) نجات کشور از سقوط و گرسنگی و آوارگی مردم و جلوگیری از قتل و غارت‌های به سبک داعش در سوریه بود.

۲. اگر همین موشک‌های مورداشاره در توییت‌ها نبود، آنگاه که داعش تا تهران آمد و در مجلس شورای اسلامی دست به قتل بی‌گناهان زد و به دنبال ماجراجویی بود، چگونه این گروهک بی‌رحم تروریستی بزرگ شده در دامن آمریکا سر جای خود می‌نشست؟ آیا به غیر از ضربه‌ای قاطع همانند موشک‌باران مقر فرماندهی این گروهک تروریستی در دیرالزور سوریه راهی دیگری وجود داشت؟ البته شاید امثال جناب تاج‌زاده و همفکرانش بگویند دیپلماسی و مذاکره را برای همین مواقع گذاشته‌اند!

۳. اگر همین موشک‌ها نبود، آمریکایی‌ها و صهیونیست‌ها چگونه از عملی کردن تهدیدات نظامی خود علیه ملت ایران منصرف می‌شدند؟ آیا با مذاکره؟! تجربه برجام که ایده اصلی این جماعت در خنثی‌سازی توطئه‌ها، تهدیدات و فشارها علیه ملت ایران است، نشان داد که دشمن اصلی یعنی آمریکا، از طریق مذاکره، و برجام‌ها، فقط به دنبال تحقق و رسیدن به یک هدف راهبردی آن هم بازگرداندن سلطه‌اش بر ایران، همانند دوران پیش از انقلاب است.

حال همگان قضاوت کنند، آیا ایران کنونی سربلند در آزمون سخت کرونا، جامعه ای لجن وار دارد، یا به لجن‌زار واقعی آنگاه ورود پیدا می‌کرد که، در غیاب موشک و نبود اراده رفتن به سواحل مدیترانه، ایران عرصه تاخت و تاز آمریکایی‌ها و داعشی‌ها همانند سوریه می‌گشت؟!

برچسب ها:

سیاسی