سرویس سیاست مشرق – چهرههای جناح چپ، اصلاحطلبان، اعتدالیون و کسانی که کارنامه اجرائیات کشور در 7 سال اخیر به اسم آنها سند خورده است؛ مدتیست که اصرار دارند مشکلات کشور به آقای روحانی ربطی ندارد، با اثر تحریمها مواجهیم و هرکس بیاید همینست!
مصطفی معین، از وزرای دولت اصلاحات به تازگی پا را از این هم فراتر گذاشت و با بیان اینکه امکان تنشهای سیاسی و امنیتی به دلیل مشکلات وجود دارد؛ در بحث راهحلها نیز گفت: با توجه به عملکرد ضعیف چند ساله دولت و بافت نمایندگان مجلس و رویکردهای سطحی و افراطی آن انتظار چندانی از تحول و گشایش جدی در امور کشور به دور از واقع بینی است! [1]
قبل از او، مسعود پزشکیان دیگر رجل اصلاحطلب نیز در اظهاراتی گفته بود: راهی که ما میرویم و آنچه که ما شاهد هستیم، هر دولتی هم بیاید و هر جناح و دستهای که بخواهد کاری کند، بجز همین نمیتواند باشد. مشکلات مملکت به سادگی قابل حل نیست. بهخاطر آن رفتاری که امریکا و برخی کشورهای دیگر در قبال ایران دارند، حل وفصل برخی مشکلات ساده نیست. هر کسی بیاید ما این مشکل را خواهیم داشت. [2]
دقت شود که چپها هم مشغول ناامید کردن مردم هستند، هم درباره راه حلها حرفی نمیزنند و یا آنها را منقضیشده مینامند و هم بصورت مداوم و با ایما و اشاره مشغول دادن آدرس "اعتراض خیابانی" و آشوب به مردم هستند...ژ
اگرچه هریک از این گزارهها نیازمند بررسی جداگانه است اما چیزی که باید در اینجا اشارات بیشتری را نسبت به آن مطرح کرد؛ وجود راهحلهای مشکلات مردم در همین نزدیکی و غلط بودن گزاره عوامانه "هرکس بیاید، همین خواهد بود" است...
*هرکس بیاید، همین نیست.../ کارنامه قالیباف در شهرداری کجا و کارنامه چپها در شهرداری کجا!؟
در تاریخ سیاسی و اقتصادی 41 ساله نظام جمهوری اسلامی؛ مثالهای فراوانی وجود دارد که به مردم و خواص کشور نشان میدهد که هرکس بیاید، اتفاقا همین نیست!
مثلا گرانیهای یکسال اخیر دولت آقای روحانی فقط در دولت مرحوم هاشمی مسبوق به سابقه است.
کارنامه شهرداری تهران در دوره اخیر خود که شاهد فعالیت اصلاحطلبان است؛ به گرد پای کارنامه قالیباف هم نمیرسد و جالب است که اصلاحطلبان نیز به این مسئله اذعان دارند.
رویکرد بالانشینی فعلی دولت آقای روحانی که حتی با ماشین از کارخانه بازدید میکند! در زمان ریاستجمهوری کوتاه مدت شهید رجایی اصلا دیده نمیشد و قس علی هذا...
این گرانیها، این کارنامهها و این سوابق نشان میدهد گزاره "هرکس بیاید، همینست" اتفاقا یک دروغ بزرگ و یک تجاهلالعارف است برای کسانی که مشکلات فعلی را پدید آوردند و دولت آقای روحانی را در دامان رأی مردم گذاشتند؛ اما اکنون "فرار رو به جلو" را به جای پاسخگویی برگزیدهاند.
جالب است که حتی میتوان این سؤال را از آنها پرسید که کدام رئیسجمهور و کدام وزیر جز روحانی و آخوندی میتوانستند قیمت مسکن را در تاریخ نظام جمهوری اسلامی تا 500 درصد و بیشتر گران کنند!؟
بدیهیست که این هنر فقط از همین آقایان برمیآمد که هم حمایت افراطی اصلاحطلبان را داشتند، هم با منتقدان رفتار نامطلوبی داشتند و هم خود را شاگردان مکتب آدام اسمیت معرفی میکردند...
3 گزارهای که به قیمتها امکان لجام گسیختگی داد، آقایان را در رفتارهای غلط اقتصادی آزاد گذاشت و راه حلها را نیز از دسترس آنها دور کرد.
*راهحلهای سهلالوصول و مورد اجماع برای حل مشکلات/ سؤالاتی درباره کمیته X که باید پاسخ داده شود/ مردم این هدیه را نمیخواهند!
در بحث راه حلها نیز اگرچه با هیاهوی فراوانی مواجهیم اما باید گفت که امکانات زیاد و سهلالوصولی برای حل مشکلات مردم وجود دارد...
برخی محافل تحلیلی از این میگویند که دولت محترم تنها با "نظارت بر قیمتها" و "کالابرگی کردن مایحتاج مردم"؛ ظرف مدت چند روز میتواند بخش بزرگی از آلام اقتصادی و معیشتی مردم را رفع کند.
گزارهای که البته به تازگی مورد اشاره و اقتراح کارشناسان، سیاسیون و حتی مراجع تقلید نیز قرار گرفته است و آقای روحانی هم دستوراتی را پیرامون آن ارائه کرده است [3]. دستوراتی که تا این لحظه و به هر دلیلی اثری از آنها دیده نمیشود! (برخی معتقدند در عدم رعایت این دستورات؛ تعمّداتی برای به آشوب کشیدن کشور وجود دارد)
اندکی تأمل در راهحلهای اقتصادی ارائه شده ثابت میکند که میتوان به جنگ مشکلات رفت و تنها ظرف مدت چند روز اثرات مقابله با گرانی لجامگسیختهای که از هیچ قاعده بازاری، تورّمی و دلاری پیروی نمیکند را به مردم نشان داد.
در کنار این حقیقت بایستی تأکید کرد که به گواه عقلانیت و بر خلاف آنچه که اعضای هسته سخت اصلاحات و "کمیته X" اصرار دارند؛ مقولاتی مثل آشوب و اعتراض خیابانی هم راه رفع هیچ مشکلی نیست و بلکه تشدید کننده آن است.
به سخن دیگر اینکه راه حل اصلی چیزی جز "صندوق رأی" و رأی خوب مردم در انتخاباتها نیست.
این نکته به قدر کافی بدیهی هست که اگر ما در انتخاباتهای 92 و 96 به دولتی رأی داده بودیم که به جای اعتقادات افراطی اقتصادی در بحث بازار آزاد و اعتقاد به مذاکره؛ به نظارت معقول بر قیمتها، توجه به ظرفیتهای داخلی کشور و در یک کلام به "مدیریت جهادی" اعتقاد داشت؛ امروز شاهد بخش اعظمی از مشکلات فعلی نبودیم.
آگاهان سیاسی در رویکردهای استراتژیک معتقدند راه حل مشکل را باید در جایی جست که مشکل از آنجا بروز کرده است.
به دیگر سخن اینکه یک انتخابات و یک رأی خوب؛ چاره بسیاری از مشکلات خواهد بود و به همین دلیل شرایط مردم و کشور به هیچ وجه در بن بست قرار ندارد.
این نکته واضح است که البته دولت آقای روحانی هم خدمات زیادی به مردم داشته است اما به هر حال بخشی از مشکلات بزرگی که فعلا دامنگیر مردم شده است ناشی از ضعفهای بزرگ و ساختاری همین دولت است.
کما اینکه آقای روحانی باید بداند معاون اول او بود که صراحتا و حتی قبل از گرانیهای اخیر اعلام میکرد دولت توان چندانی برای نظارت بر بازار ندارد...[4]
پس هم راهحلهایی هستند که مورد اجماع نخبگان باشند و هم "هرکس بیاید، همین نیست"...!
اکنون وقت پاسخ به این سؤال است که علیرغم وجود راهحلها و سهل بودن راه رفع مشکلات کشور؛ اما رجال اصلاحطلب و اعضای "کمیته X" چرا هدیهای جز اشاره به آشوب و عامالبلوی بودن جامعه به مردم نمیدهند، چرا اصرار بر ناامیدی و گزارهی "هرکس بیاید همین است"! دارند و چرا در مذمت آشوب و در دسترس بودن راهحلها کلامی سخن نمیگویند!؟
***
1_mshrgh.ir/1100305
2_mshrgh.ir/1095012
3_mshrgh.ir/1095404
4_mshrgh.ir/956156