مردی متهم است با همدستی دو نفر از دوستانش، مرد مغازهداری را برای سرقت ۲۰۰ میلیون تومان، ربوده و سه روز شکنجه داده است.
شامگاه چهاردهم خرداد امسال زن جوانی در تهران سراسیمه به اداره پلیس رفت و از گمشدن ناگهانی شوهرش شکایت کرد.
شاکی گفت: شوهرم حمید در یکی از خیابانهای جنوب تهران مغازه دارد و هر روز صبح به مغازهاش میرود و شب به خانه بر میگردد.
امشب هر چقدر منتظرش ماندم خبری از او نشد و وقتی هم با تلفن همراهش تماس گرفتم، جواب نداد و بعد هم خاموش شد. به همین خاطر نگرانش هستم و احتمال میدهم برای او اتفاق بدی رخ دادهباشد.
با طرح این شکایت تیمی از کارآگاهان ادارهیازدهم پلیسآگاهی برای یافتن ردی از مرد گمشده وارد عمل شدند.
رهایی گروگان
در حالی که ۷۲ساعت از حادثه گذشته بود و تلاش برای یافتن مرد گمشده همچنان ادامه داشت به مأموران پلیس خبر رسید حمید در یکی از خیابانهای حوالی تهرانسر با دست و پای بسته پیدا شده است.
بدین ترتیب مأموران راهی محل شدند که دریافتند لحظاتی قبل سرنشینان خودرویی مرد گمشده را از داخل خودرو به پایین پرتاب کرده و بعد از آن رهگذران به کمک وی آمده و موضوع را به پلیس خبر دادهاند. همچنین مشخص شد حمید که در این حادثه زخمی شده برای درمان به بیمارستان منتقل شده است.
پس از این مأموران پلیس راهی بیمارستان شدند و از حمید درباره حادثه تحقیق کردند.
وی در توضیح ماجرا گفت: شب حادثه مغازهام را بستم و برای رفتن به خانه به داخل خیابان آمدم و منتظر تاکسی بودم که خودروی سواری که سهمرد جوان سرنشین آن بودند، کنارم توقف کرد. مسیرم را گفتم و راننده هم مرا سوار کرد و به راه افتاد که پس از طی مسافت کوتاهی یکی از سرنشینان چاقویی زیر گلویم گذاشت و تهدید کرد هیچ حرکتی نکنم.
آنها داخل خودرو مرا کتک زدند و بعد هم چشمانم را با پارچهای بستند تا اینکه ساعتی بعد متوجه شدم وارد خانه باغی شدند.
آنها سه شبانه روز مرا آنجا حبس کردند و هر ساعت هم یکی از آنها در حالی که نقاب به صورت داشت به سراغم میآمد و مرا به شدت شکنجه میداد. آنها از تمامی صحنههای شکنجه و کتک کاری من فیلم میگرفتند و برای فرد دیگری که مشخص بود از او دستور میگیرند، میفرستادند و بعد هم به دستور او عمل میکردند.
آنها ابتدا به صورت اینترنتی مبلغ ۲۰۰میلیون تومان ازکارتم برداشت کردند و بعد از من خواستند که ۵۰ برگه سفید را امضا کنم و اثرانگشت بزنم که در برابر آنها مقاومت کردم، اما بعد از شکنجههای سخت مجبور شدم و همه را امضاء کردم و اثرانگشت زدم.
وی ادامه داد: پس از ۷۲ساعت مردان آدمربا همه اموال و مدارکم را گرفتند و با دست و پا و چشمانی بسته در یکی از خیابانها رها کردند که رهگذری متوجه داد و فریاد من شد و به کمکم آمد.
شناسایی یکی از آدمربایان در جایگاه سوخت
مأموران پلیس در تحقیقات تخصصی و بررسی دوربینهای مداربسته موفق شدند، شماره پلاک خودرو آدمربایان را بدست آوردند و برای شناسایی و دستگیری آنها شماره پلاک خودرو را در اختیار گشتهای انتظامی و برخی مراکز خرید و پمپ بنزینها قرار دادند تا اینکه چند روز قبل یکی از کارگران پمپبنزین به مأموران پلیس خبر داد خودروی آدمربایان برای سوختگیری به پمپ بنزین آمده است. بااعلام این خبر بلافاصله تیمی از مأموران پلیس در محل حاضر شدند و یکی از آدمربایان را داخل خودرو بازداشت کردند.
متهم پس از انتقال به ادارهپلیس ابتدا منکر آدمربایی شد، اما وقتی با مدارک و دلایل روبهرو شد به آدمربایی با همدستی دو نفر از دوستانش به نامهای صفدر و مراد اعتراف کرد و مدعی شد که هر سه آنها از سوی مرد دیگری اجیر شده بودند.
وی گفت: مدتی قبل من، صفدر و مراد داخل قهوهخانهای در حال قلیان کشیدن بودیم که مردی به سراغمان آمد و گفت: ما را فردی که اسمش را نگفت به او معرفی کرده است. او گفت: با مرد مغازهداری به نام حمید اختلاف و از او کینه به دل دارد.
او گفت: حمید پولدار است و همیشه چند میلیاردی در حسابش پول دارد و از ما خواست او را برباییم و هر چه پول و اموال قیمتی دارد برای خودمان سرقت کنیم و فقط او را شکنجه دهیم و فیلم شکنجه را برای او بفرستیم. ما سه روز او را در خانه باغی حوالی شهریار شکنجه دادیم و فیلم شکنجه را هم برای او فرستادیم تا اینکه او از ما خواست ۵۰برگه سفید را از او امضا و اثر انگشت بگیریم و بعد هم رهایش کنیم. ما طبق نقشه عمل و اموالش را سرقت کردیم و بعد از اینکه برگههای سفید امضا را تحویل او دادیم گروگان را هم آزاد کردیم. پس از این ارتباط ما با او قطع شد و دیگر از او خبری نداریم.
متهم برای ادامه تحقیقات به دستور بازپرس پرونده در اختیار کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفت. تحقیقات برای دستگیری همدستان متهم ادامه دارد.