احمد نجفی: بازیگران را تهدید می‌کنند اسم انقلاب و نظام را نیاورند

به گزارش مشرق، نیازی به معرفی ندارد، همه او را می‌شناسند؛ به‌تازگی ۷۱ساله شده و فرزندِ خرمشهر است، هم صندلی‌ داغش را در مقام مجری به‌یاد می‌آوریم و هم حضورش در کارآگاه علوی، معمای شاه، ملکوت و خیلی از کارهای تلویزیونی و سینمایی. البته او یک زمانی هم همراه با داود میرباقری، مسعود جعفری‌جوزانی، جمال شورجه، مسعود ده‌نمکی و محسن علی‌اکبری به عضویت شورای‌عالی سینما درآمد.

او در فیلم‌های زیادی همچون "پایان‌نامه"، "شور شیرین"، "دوازده صندلی"، "مشت آخر"، "بشارت منجی"، "شوریده"، "سگ‌کشی"، "طوفان شن"، "پناهنده"، "گروهبان" و "دندان مار" در سینما و سریال "کارآگاه"، "ولایت عشق"، "پرده عشاق"، "گارد ساحلی"، "کارآگاه علوی"، "ملکوت"، "عملیات ۱۲۵" (سری دوم) (محمدرضا آهنج)، "شب شیشه‌ای" و "معمای شاه" ایفای نقش کرده است.

البته در سریال "روزهای ابدی" با نام قبلی "نفوذ" که این شب‌ها روی آنتن شبکه یک سیما است، نقش شخصیتی دوگانه را بازی می‌کند، همزمان با اینکه با سازمان‌های خارجی به‌خصوص آمریکایی‌ها کار می‌کند، اما کم‌کم از این‌ها دوری می‌کند و خیلی از چیزها را لو می‌دهد و خبر می‌دهد که چه اتفاق‌هایی دارد می‌افتد و در نهایت هم سرانجامی در انتظارش است.

ساخت سریال تلویزیونی برای سردار قاسم سلیمانی و توجه به اسطوره‌سازی و قهرمان‌سازی در سینما و تلویزیون و بمباران ارزش‌ها توسط شبکه‌های فارسی‌زبانِ ماهواره‌ای و خیلی از مباحث دیگر باعث شد لحظاتی با احمد نجفی به گفت‌وگو بنشینیم اما او مثلِ همیشه صریح و بدون پرده درباره مسائل صحبت کرد، همان نوعِ برخورد و رفتاری که بیننده‌های تلویزیون از او در برنامه "صندلی داغ" دیده‌اند و می‌شناسند.

بیشتر بخوانید:

احمد نجفی: آقایان بس کنید و به امید بایدن هم ننشینید

این گفت‌وگوی صریح و خواندنی را در ادامه بخوانید:

* آقای نجفی، بگذارید ابتدا درباره "حاج قاسم سلیمانی" با هم صحبت کنیم، قرار است تلویزیون سریالی برای ایشان بسازد که خبرهایش منتشر شده است و حتی بهروز افخمی اعلام آمادگی‌اش را نیز برای کارگردانی این کار اعلام کرده است؛ نظر شما در این باره چیست؟

من هم شنیدم خوشحال شدم، چون وظیفه صداوسیما و مراکز و مراجع فرهنگی ما پرداختن به رشادت‌ها و ازجان‌گذشتگی‌ها و روحیه جهادی "حاج قاسم سلیمانی" است اما باید خیلی هنرمندانه این کار توسط عواملی که می‌خواهند کار کنند، اتفاق بیفتد، عواملی باید انتخاب شوند به‌عنوان بازیگر و کارگردان و حتی تهیه‌کننده و نویسنده که به‌دور از شعارزدگی، کار برای این مردِ بزرگ بسازند.

***حاج قاسم نیازی به ما ندارد، او یک شعار ملی است

واقعاً همچون خود ایشان مردِ میدان می‌خواهد که بتواند لحظه به لحظه بزرگمردی‌هایش را به نمایش درآورد، حتماً باید به طراز بین‌المللی و سطح جهانی این کار هم توجه کرد، چون همه مردم ایران و حتی جهانیان به آزادگی و آزادی‌خواهی‌اش باور داشتند و با شخصیتش بیگانه نیستند، در واقع "حاج قاسم" نیازی به ما ندارد، مجاهدت‌هایش شناسنامه اوست؛ همه او را به‌عنوان شعار ملی می‌شناسند.

 

دست‌اندرکاران امر باید بدانند باید با نگاه تازه و بدون سانسور و نیازهای شعاری، برای "حاج قاسم" سریال ساخته شود. همان‌طور که گفتم سردار دل‌ها خودش شعار ملی است، نسل جوان ما آمادگی دارد که او را از ابعادِ مختلف بشناسد؛ نادیده‌ها و ناشنیده‌هایی که روایت شوند باید به شاخصه‌های جذاب و هنرمندانه‌اش توجه شود.

البته ما قهرمانان و شخصیت‌های بزرگی داریم که بارها گفته‌ام ساخت آثار نمایشی درباره زندگی آن‌ها می‌تواند کمک کند به تقویت انگیزه‌ها و اعتماد به نفسِ جامعه ما که چطور یک انسان از همه زندگی‌اش می‌گذرد تا انسجام ملتی برقرار باشد، "حاج قاسم" همه عمرش را گذاشت تا ثبات در منطقه برقرار باشد و کسی حقِ دست‌درازی به این مملکت و ملت‌های مسلمانِ جهان را نداشته باشد.

 

در روزگاری که ارزش و حقانیت زیر بارِ بمباران شبکه‌های فارسی‌زبان قرار می‌گیرد باید این آثار درست و اصولی و قدرتمند ساخته شوند تا جوانانِ این سرزمین بدانند چه‌کسانی به‌خاطر این مملکت از جان گذشتند و چه‌کسانی برای تأمین منافع‌ شخصی‌شان و گرفتنِ گرین‌کارت و ویزا و اقامت در خارج از کشور، باور این مردم را چه در داخل و چه خارج بمباران کرده‌اند.

 

آن‌ها که در شبکه‌های فارسی‌زبان می‌کوشند باور و ارزش‌های این مردم را زیر سؤال ببرند و چه آن‌هایی که می‌توانند ذهن و باورشان را برای ارتقای باورهای ارزشمند ایرانیان و نمایشِ قهرمانان و ابرقهرمانان فداکار و سخت‌کوش خودمان بگذارند اما به‌خاطر منافع خودشان، به‌سراغِ سوژه‌های بیهوده‌ای می‌روند که فقط عده‌ای خاص را به سود می‌رساند.

 

متأسفانه با همان شبکه‌های فارسی‌زبان همصدا شده‌اند تا به شخصیت ایران لطمه بزنند، قهرمانان‌شان را زیر سؤال ببرند؛ این نگاهِ نوکری باید از بین برود که عده‌ای فکر می‌کنند "حاج‌قاسم"ها را این‌گونه می‌توانند ترور کنند؛ مردم ایران در تشییع باشکوه‌شان نشان دادند که قدرِ آدم‌هایی همچون او را می‌دانند و برای قهرمانان‌شان ارزش قائلند. تلویزیون، سینما و مراکز فرهنگی ما هم باید همچون مردم، بیشتر قدرِ قهرمانان‌مان را بدانند.

این رسالت بزرگی است که شاید بیشتر از همه، به‌عهده صداوسیما باشد، البته رمان‌نویسان و قصه‌نویسان و مطبوعات همه این مسئولیت را دارند، این دِین بزرگی است که بر دوش بسیاری است که هدفِ تهاجم این شبکه‌های بی‌اصل‌ونصب قرار می‌گیرند، این نیاز جامعه است و دِین باید درست ادا شود. بسیاری تا قبل از شهادت ایشان، نامِ حاج قاسم را نشنیده بودند و امروز با یک شخصیت نوستالژی و قهرمان مواجهند که باید تقویت شود.

 

* به‌نظر شما چه‌کسانی باید این نوع کارها را بسازند؟

باید شایستگان و کاربلدها واردِ این کار بشوند، کار خیلی جدّی است و باید جدّی گرفته شود، باورمردانی را دعوت کنند که صرفاً به‌خاطر پول و گرفتنِ جایگاه نیامده باشند، دست از این چیزها به‌خاطر این انسان بزرگ بردارند. فکر نکنیم سریال و فیلمی ساخته می‌شود و می‌رود، یادم می‌آید سریالی که برای شهید بابایی ساختند، بعد از این‌همه سال باید بهتر شناخته و با کیفیت بهتری ساخته شود، باید قصه زندگی و کارهای ایشان به‌خوبی کنار هم قرار بگیرند؛ هم سبک زندگی حاج قاسم شناسانده شود و هم سبکِ مجاهدت‌هایش.

 

متأسفانه بزرگترین ضعفِ ما در سریال‌سازی و فیلم‌سازی ما این است که عده‌ای اصلاً به این مسائل و باورهای ملی و دینی و میهنی ما باور ندارند، به همین خاطر کمتر آثار درخشانی می‌بینیم؛ آن‌هایی که توان دارند خودشان را از این قضایا دور کردند و من فکر می‌کنم همه مدیون این عزیزان و قهرمانانیم. تأسف بیشتر من این است در طول این سال‌ها خیلی نقطه‌ای و آنی با شناساندن بعضی از این قهرمانان روبه‌رو شدیم، تعلل کردیم و برخی از جاها این تعلل خودش را نشان می‌دهد.

سال‌ها است این‌همه قصه و قهرمان داریم و این همه شخصیت که حماسه آفریدند. شما نگاه کنید خارجی‌ها برای یک حماسه فرضی‌ چه می‌کنند و چه هزینه‌هایی را به میدان می‌آورند تا آن اتفاقِ دم‌دستی را الگو کنند اما ما دریغ می‌کنیم؛ من تأسف می‌خورم به سوژه‌ها و اتفاقات دم‌دستی بها داده می‌شود و بعد از این کارهای مبنایی غافل می‌شویم!! چرا همه‌چیز در عشق و عاشقی‌های زرق‌وبرق‌دار خلاصه شده و صحنه‌هایی که همه لاکچری و غیرواقعی‌اند؟!

چرا بخش مهمی از کاربلدهایی که دل‌شان برای این مملکت می‌سوزد و دغدغه ارزش‌هایش را دارند پا پیش نمی‌گذارند؟ اگر به‌دلیل ترس از نتیجه مالی‌اش است چرا ارشاد و صداوسیما بودجه‌ برای این کارها تعیین نمی‌کنند تا آدم‌های قدرتمند پای این کارها بیایند و در تاریخ ماندگار شود؟

 * به همین دلیل اسطوره‌سازی و قهرمان‌سازی در تلویزیون و سینما به عقب افتاد...

بله، چون به وظایف‌مان درست عمل نکردیم، اگر هم کاری ساختیم شعارزدگی‌اش مردم را خسته کرد. باید برای این نوع کارها شعارزدگی را کنار بگذاریم و ناگفته‌ها را با جذابیت نشان دهیم مردم باور می‌کنند. این ضعفِ سینما و حتی در جاهایی صداوسیما بوده که نتوانسته است از آدم‌های قدرتمند در این عرصه درست استفاده کند؛ به همین خاطر فیلمنامه‌های دم‌دستی تبدیل به کارهای دمِ‌دستی شدند، برای این کارها بودجه خوب می‌خواهیم و کنار آن آدم‌های بااشراف و کاربلدی که بتوانند اسطوره‌ها را همان‌طور که بوده‌اند اسطوره نشان دهند.

احمد نجفی در سریال‌های روزهای ابدی

والله امروز بین واکسن ایرانی و واکسن فایزر اگر قرار باشد انتخاب کنم حتماً واکسن ایرانی را انتخاب می‌کنم. اعتمادم به واکسن خودمان بیشتر است تا واکسن آن‌ها! به‌نظرم کاری که بنیاد برکت و بقیه دانش‌بنیان‌ها و شرکت‌های مهم ما در دستور دارند چیزی جز قدرت و توان ملی ما نیست. این‌ شبکه‌های فارسی‌زبان هدفمند به‌دنبال از بین بردن همین باورها هستند که ما نمی‌توانی***نمی‌توانیم یک فیلم کوچک برای یک مرد بزرگ بسازیم!

مگر می‌شود قهرمانان‌مان را فراموش کنیم؟ چرا کسی حرکتی نمی‌کند؟ باید برای ساخت کار فاخر و ارزشمند قدم برداریم. کسانی که در این عرصه دست‌اندرکارند وظیفه دارند بودجه چنین کارهای پرپژوهش و مملو از پروداکشن‌های عجیب و غریب را فراهم کنند به‌جای این‌همه کارهایی که ضعیف و بیهوده‌اند، باید سختی‌های فراوانی را به‌جان بخریم تا شاهد کارهای فاخر باشیم. وقتی درباره سریال "حاج‌قاسم" و "حاج‌قاسم‌"ها حرف می‌زنیم باید بگویم نمی‌توانیم یک فیلم کوچک برای یک مرد بزرگ بسازیم!

***هنوز شروع نشده، واکسن ایرانی کرونا را می‌زنند!

* شما در لابه‌لای صحبت‌هایتان به هجوم شبکه‌های فارسی‌زبان اشاره کردید، چرا جریانِ جدیدی را آغاز کرده‌اند و آن‌هایی را به میدان آورده‌اند که روزی در همین تلویزیون ما حضور داشتند و از پولِ همین ملت مشهور شدند و به جایگاهی رسیدند؟

 دلیلش نشناختن قهرمان‌ها، باورها و ارزش‌ها و آرمان‌هایشان بوده است. امروز هم به‌خاطر آن نداشتن هویت، به جانِ ارزش‌ها و باورهای این ملت افتاده‌اند. هنوز شروع نشده، واکسن ایرانی کرونا را زیر سؤال می‌برند؛ شروع کرده‌اند و می‌گویند "این واکسن را نزنید خطرناک است!"

والله امروز بین واکسن ایرانی و واکسن فایزر اگر قرار باشد انتخاب کنم حتماً واکسن ایرانی را انتخاب می‌کنم. اعتمادم به واکسن خودمان بیشتر است تا واکسن آن‌ها! به‌نظرم کاری که بنیاد برکت و بقیه دانش‌بنیان‌ها و شرکت‌های مهم ما در دستور دارند چیزی جز قدرت و توان ملی ما نیست. این‌ شبکه‌های فارسی‌زبان هدفمند به‌دنبال از بین بردن همین باورها هستند که ما نمی‌توانیم!

 چرا توجه نمی‌کنید چطور این شبکه‌ها به‌وجود آمده‌اند و با کدام پول‌ها عمر می‌گذرانند؟ دشمن ما این‌طور هزینه می‌کند و چندین میلیون دلار هزینه می‌کند تا ما را با از بین بردن باورهایمان فلج کند. من تعجب می‌کنم حتی شبکه پرس‌تی‌وی‌مان آن‌طور که باید و شاید حقیقت‌ها و واقعیت‌های کشور را به خارج از مرزها ارائه نداده است، می‌دانیم دچار کمبود بودجه‌اند و مجلس باید به این مشکلات توجه داشته باشد، آن‌ها باید مشفقانه برنامه‌سازی کنند و بیشتر از شعار، به آگاه‌سازی مردم بپردازند.

***فیلم‌هایی که غرورِ ملی را ترویج می‌دهد، موردِ پسندِ آقایان نیست

* متأسفانه بازیگران ما درگیرِ مسائل تجاری شدند و در این بین هر نوع تبلیغی را چه در تلویزیون و چه فضای مجازی پذیرفتند که از عاقبت کیفیت آن محصول هم خبری نداشتند حتی در جاهای دیگری که شأن هنری عرصه بازیگری را زیر سؤال بردند...

متأسفانه این قصه وجود دارد اما نه می‌توان با بخشنامه و نه حرف و کلام جلوی این ماجرا را گرفت. خیلی از مواقع به همکاران گفته‌ایم "این ره که می‌روید به ترکستان است" اما قانع نشدند، اصلاً برخی خودشان را از مسائل مملکت و مشکلاتش جدا کردند و در فضای دیگری سِیر می‌کنند، در واقع آن دغدغه‌مندی و دلسوزی که نیازِ مبرم هنرمندی باورپذیر و حرفه‌ای است وجود ندارد، یا به‌تعبیری، دیگر آن واقع‌بینی و باورپذیری در کلام‌شان و حتی فیلم‌ها و سریال‌هایشان هم دیده نمی‌شود.

فیلم‌سازی ما دو قسمت شده است؛ کسانی که باورمندند و کسانی که روابط دارند. متأسفانه سنگ می‌اندازند تا فیلم‌های دغدغه‌مند و میهن‌پرستانه ساخته نشود، فیلم‌هایی که اخلاقی و انسانی و واقعی است و غرور ملی را ترویج می‌دهد مورد پسندِ آقایان نیست.

 

* آیا فقط به‌خاطر پول این قدم‌ها را برمی‌دارند و حتی از هر خط قرمزی عبور می‌کنند زندگی لاکچری برای خودشان فراهم کنند یا دلایل دیگری دارد؟

فقط پول نیست، اقامت در کشورهای خارج هم برایشان اهمیت دارد، سرمایه‌گذاری با ساخت فیلم و سریال برای گرفتنِ گرین‌کارت و اقامت در خارج از کشور، خطرناک‌ترین نوع سرمایه‌گذاری است، یعنی ته‌دل‌شان این است حرفی نزنند و بحثی نکنند و پول را نگه‌دارند برای گرفتنِ اقامت در آمریکا و کشورهای دیگر و پول و سرمایه را از ایران خارج کنند و به کشورهای بیگانه ببرند.

نه‌تنها بد است بلکه خطرناک است! همان‌هایی که پول‌های کلان و هنگفت می‌گیرند همه درآمد و زندگی‌شان از همین نوع فیلم‌ها است؛ چرا این پول را از کشور خارج می‌کنند و به کشورهای بیگانه می‌برند، واقعاً در این شرایط حساس یک مقداری مواظب خودمان باشیم و مملکت‌مان را دریابیم، جایی که ده‌ها هزار ایثارگر و شهید و مجروح جنگی دارد، همه این‌ها را رها می‌کنیم و کارهایی می‌سازیم که سودی ندارند.

در حالی که خارجی‌ها برای ارتقا و اعتلای کشور و پرچم و ملت‌شان هر نوع کاری می‌سازند و ما اینجا فقط برای پول‌سازی تلاش می‌کنیم، حتی اگر کسی هم کاری در این راستا می‌سازد تنبیه می‌شود و به او کمک نمی‌کنند.

* در این سال‌ها چرا آن‌قدر غیبت داشتید یا "فرش قرمز" شبکه ایران‌کالا اجرا کردید و یا در تک‌وتوک سریالی حضور داشتید؛ دلیل آن چیست؟

غیبت‌های ما دلیل عدم همکاری لازم از سوی سینما و تلویزیون است، اما خودم با دغدغه‌هایم رفتم و در کاری که از تولید ملی حمایت می‌کرد مثل "فرش قرمز" مجری شدم، در کاری که درباره انقلاب صحبت می‌کرد به‌نام "روزهای ابدی" بازیگری کردم.

در کاری به‌نام "سه‌شنبه ۱۴ جولای" که هنوز پخش نشده است به‌عنوان بازیگر و روایتگر حضور دارم، این مستند داستانی ۱۶قسمتی است که قسمتی از فیلمبرداری‌اش باقی مانده، در حال تدوین و بخشی از مصاحبه‌هایش با مسئولین باقی مانده است، این کار راجع به برجام است و مطمئناً کار جذابی از آب درمی‌آید.

متأسفانه کسانی که می‌خواهند کار خوب بسازند پشتِ درِ اتاق‌ مدیرانی قرار می‌گیرند که خیلی به ساخت چنین کارهایی اعتقاد ندارند، کسانی که در این سینما زحمت کشیده‌اند و رانت‌خواری نکردند چرا باید خانه‌نشین باشند؟ چرا به این‌ها فرصت کار نمی‌دهید؟ من هم خیلی از بازیگرانی را دیدم که می‌گویند "ما به‌خاطر آوردن نام انقلاب و نظام مورد غضبِ برخی از فیلم‌سازانیم."، حتی تهدید می‌شوند!به‌خاطر آوردنِ نام انقلاب و نظام حتی تهدید هم شدند!

* یک‌سری از بازیگران امروز انتقاد دارند که اسم‌شان به‌خاطر حضور در کار انقلابی و ارزشی از بقیه پروژه‌ها حذف می‌شود یا به‌عبارتی کنار گذاشته می‌شوند؛ نظر شما در این باره چیست؟

متأسفانه کسانی که می‌خواهند کار خوب بسازند پشتِ درِ اتاق‌ مدیرانی قرار می‌گیرند که خیلی به ساخت چنین کارهایی اعتقاد ندارند، کسانی که در این سینما زحمت کشیده‌اند و رانت‌خواری نکردند چرا باید خانه‌نشین باشند؟ چرا به این‌ها فرصت کار نمی‌دهید؟ من هم خیلی از بازیگرانی را دیدم که می‌گویند "ما به‌خاطر آوردن نام انقلاب و نظام مورد غضبِ برخی از فیلم‌سازانیم."، حتی تهدید می‌شوند!

* گفتید تهدید؟

بله. بعضی‌ها را تحریم می‌کنند؛ تحریم خودش معنا و مفهومِ تهدید را دارد، دقیقاً به‌خاطر آوردن نام انقلاب و نظام، نام بازیگر را از پروژه‌ای خط می‌زنند.

دوست دارم در سریال "حاج‌قاسم" خدمت کنم

* آقای افخمی برای ساخت سریال اعلام آمادگی کردند شما هم برای بازیگری در این سریال آماده‌اید؟

با کمال میل. هر کجایی به من بگویند در این سریال دوست دارم خدمت کنم. ما به این شخصیت بزرگ، دِین داریم. بدن تیکه‌تیکه‌شده ایشان، سندِ آزادی‌خواهی‌ها و مظلومیت‌شان است. شخصی به من می‌گفت "دست حاج قاسم را بریدند اما ۱۱ ماه است در دنیا به‌خاطر کرونا کسی نمی‌تواند به دیگری دست بدهد"! کارهای دم‌دستی را کنار بگذاریم و این تمثیل‌ها و قهرمانان را بشناسانیم.

می‌خواهم خودم را در کار کمدی محک بزنم

* دوست دارید کدام شخصیت‌ها را بازی کنید که هنوز فضای آن فراهم نشده است؟

من دوست دارم یک فیلم کمدی خوبی کار کنم و خودم را محک بزنم. آیا می‌توان یک فیلم خوب با نگاه سالم ساخت و مردم را خنداند یا باید با شلوارک و حرف‌های سخیف و بی‌مورد مردم را بخندانیم؟

 

* حرف آخر؟

من دوست دارم در پایان توصیه‌ای به فیلم‌سازان و هنرمندان‌مان داشته باشم که با این فارسی‌زبان‌هایی که فقط به کج‌سازی توجه دارند، همزبان نشوید، خودتان باشید نه اینکه فکر کنید "این کار را بسازم با این فیلم می‌روم فلان جا و ویزای دائم و اقامت می‌گیرم."، هیچ کس جلوی شما را نگرفته است، اما این اتفاق، تفکر و هدف نشود که اتفاقِ بسیار خطرناکی است.

برچسب ها:

فرهنگ و هنر