کجای این دروغِ تودرتو را می‌توان باور کرد؟

به گزارش مشرق، عباس باصولی در کانال تلگرامی خود نوشت: سال‌ها پیش زمانی که ایران به نقطهٔ قرمز ذخیرهٔ سوخت برای تولید رادیودارو نزدیک می‌شد و در شرایطی که جان بسیاری از بیماران ایرانی عمیقاً بدان وابسته بود؛ آمریکائی‌ها مانع تأمین آن شدند. آمریکائی‌ها پیش از آن نیز به‌رغم الزامات بشردوستانه مانع تأمین قطعات و نوسازی ناوگان هوائی ایران شده‌بودند؛ در حالیکه می‌دانستند این موضوع مستقیماً جان شهروندان ایرانی را به‌خطر می‌اندازد.

 آمریکا بالاترین سطح درگیری با ویروس کرونا و مرگ‌ومیر ناشی از آن را در جهان به خود اختصاص داده است؛ به‌همین خاطر از  هر کشوری به اقدامات پیشگیرانه و تأمین واکسن محتاج‌تر است.

 گفته می‌شود آمریکا حاضر شده ۱۵۰ هزار دوز از واکسن فایزر را در اختیار ایران قرار دهد.

این یعنی آمریکائی‌هائی که حتی در زمان نیاز حیاتی بیماران سرطانی ایران به رادیوداروها و به رغم اینکه جزء نیازمندی‌های خودشان نبود، حاضر نشدند آن را در اختیار ایران قرار دهند -و حتی بالاتر از  آن: اجازه ندادند که دیگر کشورها هم آن را در اختیار ایران قرار دهند- امروز حاضر شده‌اند به دلایل بشردوستانه(!) چیزی را که خودشان بیشتر از همه بدان احتیاج دارند را در اختیار ایران قرار دهند!!

 کجای این دروغِ تودرتو را می‌توان باور کرد؟! مگر نمی‌گفتیم که از فکر محاسبه‌گر و عاقل غربی بیاموزیم: «چراغی که به خانه رواست، به مسجد حرام است.»(؟!) چطور الان باور کنیم که آن‌ها حاضر شده‌اند چراغی که بیش از همه به خانهٔ خودشان رواست، به مسجد ما حلال کنند؟! پشت این قصه چیست؟ می‌خواهیم بگوئیم حاکمان امروز آمریکا از  حاکمان دورهٔ 'صفحهٔ سوخت'، انسان‌ترند؟! می‌خواهیم بگوئیم از گذشتهٔ خود نادم و پشیمان‌اند؟! می‌خواهیم بگوئیم درست است که آن زمان بشردوست نبودند اما اخیراً شده‌اند؟!

یا شاید ضرب‌المثل‌های ایرانی به‌کار تحلیل کار خارجیان نمی‌آید؟! بی‌حکمت که نیست! حکمت‌ش چیست؟!

 غربی‌ها و آمریکائی‌ها حتی در تکنولوژی -که منت‌ش را هم سر دیگر کشورها می‌گذارند- صراحتاً بنجل‌فروشی می‌کنند؛ خوب‌هایش را سوا می‌کنند و بدهایش را صادر می‌کنند. به‌چنین موجوداتی می‌توان در چیزی که به جان انسان‌ها وابسته است، اعتماد کرد؟ خون‌های آلوده را به خودشان هم تزریق می‌کنند؟ چه کسی تأیید می‌کند که واکسن صادراتی آمریکا همان نوعی‌ست که در آمریکا تزریق می‌شود؟ سازمان بهداشت جهانی که آمریکا از آن خارج شده؟! یا هیأت مشترک ایران و آمریکا که بر تولید واکسن نظارت داشته؟! شاید مجبور شویم به سابقهٔ پراعتماد آمریکا در برجام اکتفاء کنیم!

 از آن گذشته: قرار بود پس از یک دوره بمباران پرحجم تبلیغاتی برای خرید واکسن آمریکائی با وارد کردن این ۱۵۰ هزار دوز چه اتفاقی در کشور بیفتد؟ این تعداد کدام بخش از اولویت‌های ما را می‌خواست پوشش دهد؟ بیماران زمینه‌ای را؟ یا شبکهٔ درمان را؟

لابد بعدش هم قرار بود تا مدت‌ها درگیر این باشیم که به خودشان زدند، به پرستارها نزدند! مجلسیان زدند، زنان باردار نزدند! دولت زد، ملت نزد!

بشود اسباب رانت؛ بشود قصهٔ دلار دولتی؛ بشود عرصهٔ تازه برای نزاع و کشمکش. در یک کلام بشود:  ۱۵۰ هزار واحد ویروسِ اختلاف و تخلف.

 بله؛ کشوری که خودش نمی‌تواند بسازد، باید هم این مصائب را به‌جان بخرد. باید ریسک کیس شدن را بپذیرد. ناچار است به بیگانهٔ بی‌اعتبار، اعتماد کند. اما چرا ما؟!

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.

برچسب ها:

جهان