ارائه راهکارهایی برای خانوادههایی که اقدام به خرید گوشی شخصی برای فرزندانشان کردهاند و حالا باید با نظارت برعملکرد فرزندانشان در فضای مجازی و با یک برنامه منسجم به پیش بروند.
کیهان نوشت: نوجوانی سنی حساس و بهاصطلاح سن آتش زیر خاکستر است. نوجوانان در این دوره سنی، کنجکاوی بسیاری دارند، نسبت به دریافت شبهات و حرفهای متفاوت علاقهمندند و گرایش به محیط بیرون از خانه دارند. بسیاری از نوجوانانی که والدین آنها ازروی سادهانگاری و ندانستن مهارت و عدم ترسیم اهداف متعالی تربیتی برای فرزندان اقدام به خرید گوشی شخصی برای آنها میکنند، عملاً از رقبای تربیتی موجود عقب میافتند و از حالا به بعد گوشی است که سبک زندگی فرزند او را ترسیم خواهد کرد.
در بخش پایانی این گزارش میخواهیم به ارائه راهکارهایی برای خانوادههایی بپردازیم که بهقولمعروف آب از سرشان گذشته و اقدام به خرید گوشی شخصی برای فرزندانشان کردهاند و حالا باید با نظارت برعملکرد فرزندانشان در فضای مجازی و با یک برنامه منسجم به پیش بروند.
محسن پوراحمد، کارشناس مسائل تربیتی در بخش دیگری از گفت وگو خطاب به این خانوادهها اظهار میدارد: «این دسته از والدین باید به چند نکته توجه کنند؛ اولاً اینکه اگر بخواهند در واکنش به حضور افراطی فرزندشان در فضای مجازی یک برخورد پادگانی و خشک داشته باشند، فرزندشان از آنها دور میشود و فاصله خواهد گرفت؛ لذا نخست باید مهمترین خط قرمزی که میان فرزندان و والدین وجود دارد و آن حفظ ارتباط محبتآمیز میان آنهاست، حفظ شود. اگر قرار باشد پدر و مادر در مواجهه با یک نیمچه اعتیادی که فرزندشان نسبت به گوشی موبایل پیدا کرده، با یک ادبیات خشن، سرد و بیروح با او برخورد کنند باعث میشود این سردی و بیروحی میان آنها بیشتر شود. وقتی این خط قرمز از بین رفت دیگر امید به حل مسئله هم به شدت کاهش پیدا میکند. چرا؟ چون فرزند دیگر احساس تعلقی به پدر و مادر ندارد و در خلوتش میگوید، پدر و مادرم که مرا دوست ندارند پس چرا من باید به حرف آنها گوش کنم؟ بنابراین این خط قرمز نهتنها در مواجهه با این مسئله، بلکه در مواجهه با مسائل دیگری همچون اعتیاد به مواد مخدر، کاهل نمازی، بیحجابی و… هم نباید از بین برود. اگر این خط قرمز مهم حفظ شد، امید به حل مسئله وجود دارد.»
توصیه دیگر به این خانوادهها، نگهداشتن فضای خانه بهعنوان یک محیط کاملاً با نشاط است. پوراحمد دراینخصوص معتقد است: «ما اگر بخواهیم فرزندانمان گرفتار فضای مجازی نشوند، باید فضای خانه را برای آنها بانشاط قرار دهیم. اگر فضای خانه برای بچه، یک فضای امنی نباشد و دائماً تنش در جریان باشد، بچه به دنبال یک فضای آرامشبخش میگردد. امروز در شرایط ، فضای مجازی بهعنوان یک دوست خیلی خوب برای فرزندان ما ظاهر شده و چون جذابیت دارد بچه میرود و به این فضا دل میبندد و پیش خود میگوید، فضای خانه ما که ناامن و ناآرام است، چرا وقتم را در فضای خانه بگذرانم؟ میروم و در فضای مجازی این کار را میکنم. یا به بهانه درسخواندن با دوستانم چت میکنم و… متأسفانه در همین بستر شبکه شاد این اتفاقات در حال رخداد است.»
غفلت از ظرفیت تلویزیون برای آموزش غیرحضوری
از همان ابتدا که بحث غیرحضوری شدن آموزش به دلیل شرایط کرونایی کشور مطرح شد، بخش عمدهای از کارشناسان و دلسوزان مسائل تربیتی کودکان و نوجوانان که آینده سازان این مرزوبوم هستند، توصیه به استفاده بیشتر، بهتر و هوشمند از شبکههای تلویزیونی را مطرح کردند. اما متأسفانه آنطور که میشد از این پتانسیل مهم استفاده کرد به آن پرداخته نشد و ما امروز شاهدیم که به دست خودمان فرزندانمان به سمت فضای ناامن مجازی گرایش بیشتری پیدا کردهاند.
پوراحمد در این باره توضیح میدهد: «اعتقاد شخصی بنده این است که اگر میتوانستیم از امکانات تلویزیون استفاده بهتری میکردیم و بچهها با فضای مجازی ارتباط برقرار نمیکردند، خیلی بهتر بود. یکی از دوستان ما که در کشور آلمان زندگی میکند در پاسخ به این سوال که آنها در این شرایط کرونایی برای آموزش فرزندانشان چه میکنند؟ برای ما تعریف میکرد؛ ما در این شرایط اینگونه عمل میکنیم که معلم بچهها، تکالیفشان را به ما ایمیل میکنند و ما باید تکالیف انجام شده را برای معلم ببریم تا ببینند؛ لذا مدارس آنها به این نتیجه رسیدهاند که ارتباطات مجازی باید به حداقل برسد. پای بچه اگر به فضای مجازی باز شد، دیگر قابلکنترل نیست؛ لذا جمعبندی توصیه ما به خانوادههایی که فرزندانشان درگیر این فضا شدهاند این است که خط قرمزهایی که اشاره شد رعایت شوند، نشاط در خانه همواره برقرار باشد، جایگزینهای مناسب مانند برنامههای مطالعاتی، بازیهای جذاب، یک فعالیت ورزشی و حتی فعالیتهای اقتصادی در محیطهای سالم که میتواند برای بچهها جذاب باشد برای پرکردن وقت بچهها پیشبینی شود تا بهصورت خودکار باعث شود که وقت بچه پر شود و از فضای مجازی فاصله بگیرد.»
وقت بچهها را با فعالیتهای جایگزین پر کنیم
به گفته کارشناسان مسائل تربیتی، ارائه جایگزینها یکی از اصول تربیتی است. وقتی شما میخواهید یک چیز بدی را از بچه بگیرید نمیتوانید فقط بگویید این کار بد است بلکه باید یک جایگزینی ارائه دهید که این بچه به آن دل بدهد. اگر این اتفاقات بیفتد، بهمرورزمان فاصله دادن بچهها از فضای مجازی امکانپذیر خواهد بود. در غیر این صورت (مخصوصاً اگر بچه در سن دبیرستان باشد) بههیچعنوان امکان ندارد که با او برخورد سلبی و چکشی کرد، چرا که این روشها بدون درنظرگرفتن آن ملاحظات اصلاً جواب نمیدهد و ریشه همه آن راهکارها هم محبت است.
پوراحمد با بیان این مطالب، در بخش پایانی اظهارات خود تاکید میکند: «با رعایت همه این ملاحظات اگر بازهم بچه اصرار به حضور در فضای مجازی داشت، حتماً با رعایت یک سری قوانین باید به او اجازه داد تا از این فضا استفاده کند. مثلاً بههیچعنوان معنا ندارد که بچه در خلوت خود وارد فضای مجازی بشود. فضای مجازی مثل نامحرم است و با نامحرم نباید در یک فضای خلوت قرار گرفت. اگر با نامحرم بنا بهضرورت میخواهید حرف بزنید باید به حداقلها اکتفا کنید و… بنابراین باید به حداقل ارتباط بچهها با این فضا اکتفا کرد و حتی اگر تمکن مالی دارید بههیچعنوان برای فرزندانتان گوشی و تبلت شخصی تهیه نکنید. بنده خودم صاحب ۴ فرزند هستم که ۳ فرزندم دانشآموز هستند و علیرغم اینکه توانش را هم دارم اما برای هیچکدام گوشی شخصی خریداری نکردهام چون این را خدمت به بچه نمیدانم بلکه این را خیانت به بچه میدانم.»
کمرنگتر شدن بعد پرورشی مدارس
از بعد پرورشی هم در شرایط فعلی نباید غافل شد. این توصیهای است که رهبر معظم انقلاب ۱۱ شهریورماه سال جاری به مسئولان آموزشوپرورش داشتند: «نکته بعدی که روی آن تکیه میخواهم بکنم، مسئله فعالیتهای پرورشی است. الان هم در آموزشوپرورش، «پرورش» عقب است؛ یعنی این را بدون هیچ ملاحظهای آدم قاطعانه میتواند بگوید. متأسفانه مدتهاست که با همه تأکیدی که در این زمینه شده، بحث پرورش، بحث عقبمانده است؛ یعنی واقعاً به مسئله پرورش، به بخش پرورش توجّه لازم و اهتمام لازم نشده که باید بشود. حالا در قضیّه فضای مجازی و ارتباط دور و مانند اینها، این معنا یک مقداری بیشتر مهم خواهد بود؛ باید روشها و قالبهای جدیدی را پیدا کنید برای اینکه بتوانید انشاءالله آن جنبه پرورش را در آموزشوپرورش، در بین این میلیونها نوجوانی که در اختیار شما هست، تأمین کنید.»
یکی از مهمترین توصیههایی که روانشناسان در این حوزه بدان اشاره میکنند اصل ارتباط معلم و شاگرد و حفظ و استمرار آن است. معمولاً خانوادهها هم که اثرات مثبت این ارتباط را مشاهده و نتایج تربیتی آن را لمس کردهاند به این واقعیت اذعان دارند.
آقای مرتضی احمدی، پدر یک دانشآموز پایه هفتم میگوید: «معلم پرورشی فرزندم حتی در این شرایطی که ارتباطها به حداقل رسیده از برقراری ارتباط رفاقتی و محبتآمیز با دانشآموزانش غافل نیست. این رویکرد برای همه معلمین بهخصوص مشاوران و معلمین پرورشی بسیار مهم است.»
او میافزاید: «من به نوبه خود وقتی این احساس مسئولیت را از سوی معلم فرزندم مشاهده میکنم خیلی خوشحال میشوم. زیرا اثری که معلمین در شکلدهی به شخصیت دانشآموزان دارند هیچوقت والدین از پسآن برنخواهند آمد.»
خانم ۴۰ سالهای هم در این باره میگوید: آموزشوپرورش باید در شرایط کنونی تمرکز بیشتری بر پیگیری وضعیت آموزش و تربیت دانشآموزان در منزل داشته باشد و خلأ حضور نیافتن دانشآموزان در مدارس را پر کند.»
او تصریح میکند: «دانشآموزان به دلیل حضور نیافتن در مدارس یا کمتر شدن زمان حضورشان در کلاسها نمیتوانند مبانی آموزشی را بهدرستی فرابگیرند و مهمتر اینکه از امتیاز همصحبتی و هماندیشی با سایر همکلاسیهای خود محروم هستند. به همین دلیل آموزگاران و کادر آموزشی باید پیگیری بیشتری داشته باشند تا دانشآموز مفاهیم درسی را بهتر درک کند و ارتباط میان دانشآموز و شاگرد برای پیگیری بعد پرورشی دانشآموزان به حد صفر نرسد. چرا که در این حالت شکلگیری شخصیت بچهها در آینده با مخاطرات جدی روبهرو خواهد شد»
سخن پایانی اینکه به تعبیر روانشناسان، فضای مجازی مثل مواد مخدر صنعتی عمل میکند که در همان استفادههای اولیه، آنقدر جذابیت دارد که فرد را گرفتار خود میکند و به این راحتیها قابل صرفنظر کردن برای کاربر نیست. این خطر برای کودکان و نوجوانانی که به شدت آسیبپذیرتر هستند جدیتر بوده و نباید با سادهانگاری آنها را در این فضای نامتناهی رها کنیم.