حزب کارگزاران اعلام انحلال کند!

جان بولتن؛ مریم و فائزه به  زباله دان رفته اند

حزب کارگزاران اعلام انحلال کند!

صفحه اول روزنامه سفارشی و اجاره شده عکسی از مرحوم هاشمی را منتشر کرده است. و فرزندانش در قاب های دیگر در وصف پدر نوشته اند. از جمله فائزه دختر کوچک و عزیز دردانه خانواده؛ که با نگارشی شبیه به روایت های اشرف پهلوی گفته است که: «از داغ فراغ پدر ضربه خورده است!»امروز برادرش محسن در نامه ای سربرگ شده وشبیه بولتن های انتخاباتی نوشته که خواهرش غم و غصه دارد! حال چه فائزه بی تاب پدرش باشد و چه نباشد و چه آنکه دچار جنون یا بیماری روانی باشد؛ مساله ما فائزه نیست!

زیرا این ژست های آوانگارد در قد و قواره دختر هاشمی نبوده و بیشتر شبیه یک برنامه سازمان یافته است که فاز اول آن؛ از سوی بی پروا ترین و دم دستی ترین چهره اصلاح طلبان برای داغ کردن فضا در دوران حکومت بایدن طراحی شده است.

از نگاه آگاهان فائزه هاشمی می تواند بسیار تند تر و غلیظ تر از آنچه بیان کرده را نیز بر زبان آورده و بیشتر از ذات پلید خود رونمایی کند. پاسخ گوی اصلی هرز زبانی فائزه نه او؛ بلکه حزب ثروتمند و فاسد چون کارگزاران است که با وجود داشتن رسانه های رنگارنگ لال شده اند. البته سران آن حزب  سابقه تاریکی در توهین به مقاومت مردمی منطقه داشته و احتمالا از قبح زدایی صورت گرفته شادمانند و نتایج بدست آمده را برای انتخابات پیش رو ذخیره نموده اند.

∆یادگاری های  جان بولتون با فائزه

آنچه فائزه هاشمی بیان می کند؛ نا آشنا نیست! چه بسیار سردمداران بدون لکنت که در موسسات آمریکایی آن را تئوریزه کرده و حالا ردی از آنها باقی نیست. از جمله جنگ طلب بدنام جان بولتون که بدون تعارفات دیپلماتیک می کوید: «آنقدر به ایرانی ها فشار می آوریم؛ که استخوان های آنها بشکند و له بشوند» جمله ای آشنا که فائزه خانم ساده تر آن را بیان کرده و می گوید: «بهتر بود ترامپ بیاید تا فشار بیشتر شود».

روایت است که فائزه میان اصلاح طلبان به شعبان بی مخ معروف است! خیلی اهل مطالعه نیست تا لااقل بجای استفاده از جملات عریان بولتون از کتاب «هنر تحریم ها» نوشته دیپلمات شیاد حزب دموکرات ریچارد نفیو استفاده کند. البته این جاهای خالی به زودی توسط آکادمیست های غرب گرا پر خواهد شد!

دختر هاشمی سرنوشت دردناکی دارد. ورژن خارجی او مریم معمار صادقی بهایی زاده ساکن واشنگتن است. مزد بگیر دولت آمریکا و بنیان گذار موسسه توانا که با وقاحت تمام در پنل های ضد ایرانی خواستار حمله نظامی نامحدود و اعمال تحریم هایی علیه ایرانیان به منظور لیبیائیزه کردن کشور است. موسسه توانا که خود را در وب سایتش آموزشکده «جامعه مدنی» معرفی کرده اما حالا نقاب برداشته و می گوید صلح حوصله بر است و جنگ باعث بهتر شدن اوضاع زندگی می شود.

حالا همان جملات معمار صادقی جنگ طلب فارسی زبان اما  آمریکایی از زبان فائزه جاری است: «ترامپ می آمد و کار را یک سره می کرد»

روزگار جالبی است؛ امروز آن سرباز ترامپ؛ جان‌بولتن و دیگران به زباله دان تاریخ پیوسته اند و احتمالا حالا نوبت خانم هاشمی است.

∆قبح زدایی از تحریم و یک خلأ حقوقی

همچنان دروضعیتی هستیم که تعداد افراد بی شرافت کم تر از آنهایی است که به اصول اخلاقی پایبند مانده اند. اما قدرت رسانه و جنگ روانی در دست گروه اول است. سرنوست سیاه ترامپ نشان داد که حتی در جامعه پر ادعا اما پوشالی مانند آمریکا که ظاهر آن با عناوینی چون برابری و مدارا بزک شده؛ در مرحله ای قرار دارد که مقوله هایی چون امنیت ملی و روانی فراتر از پرنسیپ های تظاهری قرار دارد. آنها به سادگی رئیس جمهوری که خلاف عرف عمومی عمل می کند را سانسور و حذف می کنند. اما در ایران یک وب سایت درجه چندم و یک فعال سیاسی بی اصل و نسب می توانند اذهان جامعه را مکدر کرده و از مواردی چون «جنایت علیه بشریت»؛ «جنگ نظامی» و «تحریم خواهی» قبح زدایی کرده و به سادگی آن را بیان نموده و همچنان در حاشیه امنیت باشند.

حقوق دانان بارها به این مسئله پرداخته اند که مجلس شورای اسلامی و دستگاه قضایی باید هر چه سریعتر درباره اعمال تحریم؛ سازمان دهی آن؛ تزئین و دامن زدن و نیز وجه دادن به فشار به مردم بی‌گناه در سطوح مختلف «جرم انگاری» کرده و به تشویق به تحریم و جنگ طلبی مصداق قضایی و کیفری بدهند. به ویژه با تاکید مکرر رهبر معظم انقلاب که بارها فرموده اند که با اشخاص و به ویژه اشراف گرایانی که امنیت روانی جامعه را بر هم زده و روی اعصاب مردم رژه می روند برخورد شود؛ دادستان محترم می تواند اقدام لازم را انجام دهد.

زنگ های مذاکره

می گویند لات های قدیم شیوه ای داشته اند که وقتی با کسی سرشاخ می شدند؛ دست طرف را پیچانده تا درد جانکاهی بکشد. و آنقدر فشار می دادند تا بگوید «غلط کردم» حکایت دار و دسته باقی مانده از ترامپ نیز همان است. این گروه ذلیل با صراحت می گویند باید دست ها را بالا ببریم! اما آن تلفنی که قرار بود ایرانی ها با آن به رئیس جمهور آمریکا زنگ بزنند به گوشه ای افتاده و خانم فائزه و آن دسته اصلاح طلبان به ویژه دبیر کل حزب کارگزاران کرباسچی که با ۱۰۰ نفر دیگر می خواستند التماس ترامپ را بکنند حقیرانه به گوشه ای رفته اند. زیرا پیام ایران دوروز قبل در شهر موشکی زیر زمینی و در کنار آبهای نیلگون خلیج فارس و در کنار نفتکش به گل نشسته کره جنوبی به خوبی ارسال شد.

حالا بهتر است محسن هاشمی بجای نوشتن مانیفست انتخاباتی به خواهرش یا عضو خائن حزبش را اخراج کند؛ یا تشکیلات کارگزاران را برای همیشه منحل کند!

برچسب ها:

سیاسی