دیروز هوای تهران قرمز بود، از آن قرمزهای تندِ بد که کیفیت هوای شهر را در۱۰ ایستگاه بالاتر از عدد ۱۸۰ برد و در سوهانک با عدد ۲۱۴ یک رکورد دردناک زد.
دیروز خیلیها درباره آلودگی هوای پایتخت حرف زدند. استاندار از سهم ۱۷ درصدی نیروگاهها و صنایع در این آلودگی گفت، فرمانده قرارگاه عملیاتی کرونای تهران نسبت به خطر شعله ورشدن کرونا در این وضعیت هشدار داد، یک متخصص اکولوژی حیات وحش تاکید کرد که آلودگی هوا به هیچ موجود زندهای رحم نمیکند، محققان درمقالهای از تاثیر منفی آلودگی هوا بر یادگیری دانشآموزان نوشتند، مدیرعامل شرکت شهرسالم شهرداری نیز بیماریهای صعبالعلاج را نتیجه درازمدت آلودگی هوا دانست و عضو شورای شهر متعجب شد که چرا کمیته اضطرار آلودگی هوا تشکیل جلسه نمیدهد. ما هم که زیر این ماسکهای سه لایه و زیر چترِ دود و دم شهر نفسمان تا نیمه بالا میآمد با رئیس شرکت کنترل کیفیت هوای تهراندرباره همه عوامل موثر بر این وضع گفتوگو کردیم. حسین شهیدزاده، از مازوت حرف زد، از گازوئیلهای بسیار آلوده، از صنایع و از نیروگاهها که راه خودشان را میروند و از مسؤولانی که هوا را در اولویت چندمشان قرار دادهاند و همچنین از تلاشهای شرکت متبوعش که نه اختیار دارد و نه مسؤولیت؛ شرکتی که با این حال و در کمال تعجب، شعارش آسمان آبی برای تهران و ماموریتش تلاش برای بهبود کیفیت هوای پایتخت است.
شما چند روز پیش اعلام کردید روزانه در تهران ۱۱ نفر به خاطر آلودگی هوا میمیرند. این خبر هولناکی بود اما چقدر میشود به آن اعتماد کرد؟
اطلاعاتی که من ارائه دادم برمبنای مطالعاتی بود که بانک جهانی در سال ۲۰۱۸ درباره ایران انجام داده است. در این مطالعات میزان متوسط آلایندههای مختلف را در سال برای شهرهای مختلف بهدست میآورند و بر همین اساس بررسی میکنند که این میزان آلایندگی میتواند به چه تعداد مرگ منتسب شود. به اینها میگوییم مرگ زودرس به این معنا که آلایندهها درطول زمان تاثیراتی بر بدن فرد میگذارند که باعث کوتاه شدن عمرش میشود. براین اساس بانک جهانی اعلام کرده است که در سال ۲۰۱۸، ۴۰۰۰ مرگ زودرس در تهران و ۱۲ هزار مرگ منتسب به آلودگی هوا در ایران اتفاق افتاده است.
میتوانیم بگوییم در طول روز یا طول ماه چه میزان آلاینده وارد بدن هر تهرانی میشود؟
به جای این که بگوییم افراد چقدر آلاینده تنفس میکنند، میتوانیم اعداد دیگری را بگوییم که نشاندهنده میزان متوسط غلظت آلایندهها درطول سال است. مثلا غلظت ذرات معلق کمتر از ۲/۵ میکرون در تهران عددی بین ۲۵ تا ۳۰ میکروگرم بر مترمکعب است درحالی که سازمان بهداشت جهانی توصیه کرده که شهرها مقدار متوسط سالانه این آلاینده را باید به سمت عدد ۱۰ ببرند ولی ما الان دو تا سه برابر میزان توصیه شده درتهران غلظت ذرات معلق داریم.
و مقصر اصلی منابع متحرک و ثابت هستند، درست است؟
بله همینطور است. در مطالعاتی که براساس دادههای سال ۹۶ تهران انجام دادیم، ذرات معلقی را که در تهران تول��د میشود تقسیمبندی کردیم که سهم وسایل نقلیه بهخصوص خودروهای گازوئیلی ۶۱ درصد و سهم منابع ثابت مخصوصا آنهایی که گازوئیل و مازوت میسوزانند ۳۹ درصد است. بنابراین سهم وسایل گرمایش خانگی و صنایعی که گاز میسوزانند در تولید ذرات کوچکتر از
۵/۲ میکرون بسیار کمتر است.
حتما این اطلاعات تا بهحال بارها و بارها در جلساتی که مسؤولان حضور دارند ارائه شده؛ مسؤولانی که خودشان هم در همین هوا نفس میکشند اما چرا هیچ اتفاقی نمیافتد و وضع هوا بهتر نمیشود؟
هر مسؤولی حتما برای خودش فهرستی از مشکلات دارد و به ترتیب اولویتی که در نظر دارد، مشکلات را حل میکند. فرض کنید من که مسؤول تامین برق هستم برایم مهمتر این است که برق را تامین کنم تا خاموشی نداشته باشیم نه این که سوخت سالم بسوزانم، شاید هم سوخت سالم سوزاندن دست من نباشد. الان هم دوستان وزارت نیرو میگویند از خدایمان است که به ما گاز بدهند ولی وقتی در فصل سرما مصرف خانگی بسیار بالا میرود تامینکننده گاز ترجیح میدهد گاز را به خانهها بدهد و در نتیجه از روی اجبار سوخت مایع در نیروگاهها سوزانده میشود که یا مازوت است یا گازوئیل که گازوئیلاش هم دستکمی از مازوت ندارد و میزان گوگرد آن بالای ۳۰۰۰ قسمت در میلیون است. این نشان میدهد شاید مسؤولان دلشان بخواهد کاری کنند ولی همه چیز دست خودشان نیست.
اما نمیشود که مسؤولان این همه منفعل باشند!
بله یک قسمت کار دست خودشان است، به این معنی که اگر دارند سوخت پرگوگرد میسوزانند، میتوانند در خروجی دودکشهایشان تجهیزات کاهش آلایندگی بگذارند. البته این هزینه میبرد، شاید به اندازه نصف ساخت یک نیروگاه ولی این هزینهها حتما به نفع سلامت ماست چون هزینه بیماریها و مرگ و میرها را کم میکند. اما آیا این موضوع اکنون در اولویت وزارت نیروست؟ پس بحث، بحث اولویتهاست والا مشکلات و راهحلها را همه میدانند.
پس به نظر میرسد سلامت مردم در اولویت نیست یا اگر هست در اولویتهای آخر است.
این را باید کسانی بگویند که از نظر قانونی مسؤولیت سلامت و محیطزیست را دارند و واکنشهایی بیشتر از آن چیزی که الان دارند، باید نشان دهند. ما درشرکت کنترل کیفیت هوای تهران فقط میتوانیم کیفیت هوا را پایش و اندازهگیری کنیم و نتیجه را به مردم گزارش دهیم تا بدانند وضعیت چگونه است. البته تا جایی که من میدانم رئیس سازمانحفاظت محیطزیست پیگیر این مسائل است ولی وضعیت اقتصادی کشور اجازه نمیدهد خیلی از کارها انجام شود. وضع اقتصادی کشور روی رفتار مردم هم اثر گذاشته مثلا اگر کاتالیست خودروی من خراب شود و نتوانم معاینهفنی برتر بگیرم، ممکن است به دلیل وضع مالیام و گرانی کاتالیست، آن را عوض نکنم و به معاینهفنی معمولی بسنده کنم. پس وضعیت اقتصادی کشور یکی از عوامل مهم برای توجه یا بیتوجهی به محیطزیست است.
تهران از نظر کیفیت هوا در رتبه چندم جهان قرار دارد؟
سال ۲۰۱۹ پایتختهای جهان را از نظر میزان غلظت ذرات کمتر از ۲/۵ میکرون رتبهبندی کردند که رتبه تهران در میان ۸۵پایتخت جهان۲۴ شد؛ یعنی بیست و چهارمین پایتخت آلوده جهان. شهرهایی در هند، مغولستان، افغانستان، اندونزی، ویتنام، مقدونیه، قرقیزستان و حتی صوفیه بلغارستان آلودهتر از تهران بودهاند. این مطالعه برای ۹۸کشورجهان نیز انجام شد که رتبه ایران ۲۷ است و بدترین کشورها بنگلادش، پاکستان، مغولستان، افغانستان، هند و...
پس وضعمان زیاد فاجعه نیست.
ما نسبت به برخی کشورها از جمله هند و بنگلادش اصلا بد نیستیم. اگر میانگین غلظت آلایندههای کمتر از ۵/۲ میکرون در تهران
۲۵ میکروگرم بر مترمکعب است این عدد برای دهلی ۹۸ و برای داکا ۸۳ است و وضعیتشان به مراتب بدتر از ماست.
البته این کشورها بسیار پرجمعیت و متراکماند و با ما قابل مقایسه نیستند.
تراکم تهران هم کم نیست.
بیایید درباره شرکت کنترل کیفیت هوا و نقش آن در بهبود هوای تهران حرف بزنیم. شعار شرکت شما آسمان آبی برای تهران و هوای پاک برای زندگی است. چطور میخواهید به این شعار جامه عمل بپوشانید درحالی که میگویید نقش شما فقط پایش کیفیت هواست؟
مهمترین کاری که ما انجام دادیم شناسایی عوامل آلودگی است که آسمان آبی را از تهران گرفتهاست. ما ادعا داریم در سالهای ۹۲ و۹۶ این کار را کردهایم و سیاهه انتشار ارائه دادیم و عوامل آلاینده را به عدد و رقم تبدیل کردیم. الان خیلی دقیق میدانیم چه منابع آلایندهای درتهران وجود دارد و سهم هرکدام چقدر است؛ البته اگر دادههایی که در اختیار ما قرار گرفته نیز دقیق باشد.
کار بعدی ما این بود که سناریوهای مختلف برای کاهش آلایندگی را به جاهای مختلف پیشنهاد بدهیم، مثل نصب فیلترجاذب دوده یا ایفای نقش در تهیه پیشنویس قانون هوای پاک. کار دیگری هم که انجام دادهایم و اثر خوبی داشته اطلاعرسانی و آموزش بوده. ۱۰سال پیش مردم چقدر نسبت به آلودگی هوا حساس و هوشیار بودند و الان چه اندازه هوشیارند؟ درسالهای قبل همه غر میزدند که هوا آلوده است اما امکان هیچ مقایسهای وجود نداشت؛ درحالی که اکنون میشود وضعیت هوا درسالهای مختلف را مقایسه کرد و از وضعیت هوا درنقاط مختلف تهران باخبر شد. همچنین ما امسال روش محاسبه شاخص آلودگی هوا را نسبت به سالهای قبل تغییر داده و سختگیرانه کردهایم، طوری که هوایی که پارسال قابلقبول بود امسال ناسالم برای گروههای حساس تلقی میشود. همه این عوامل در کنارهم باعث شده آگاهیهای مردم بالا برود و در مورد وضعیت هوا مطالبهگر شوند.
حالا واقعا شاخصها و معیارها را سختگیرانه در نظر گرفتهاید یا فقط به استانداردهای جهانی نزدیکش کردهاید؟
طبق قانون، شاخصها و معیارها را وزارتبهداشت اعلام میکند و ما از پیش خودمان کاری انجام نمیدهیم. آخرین بار وزارتبهداشت سال ۱۳۹۰ دستورالعمل سال ۲۰۰۹ میلادی را ابلاغ کرد که ۹ سال اجرا شد. سال گذشته هم روش جدید را ابلاغ کردند که براساس دستورالعمل ۲۰۱۹ موسسات معتبر جهانی بود. در واقع دراین حوزه استاندارد جهانی وجود ندارد بلکه مراجع بهداشتی شاخصها را
اعلام میکنند.
درمورد این که روشهای فعلی ما سختگیرانهتر است یا صحیحتر هم باید بگویم که کشورها پلهپله جلو میروند مثل اینکه ابتدا خودرو با استاندارد یورو یک ساخته شد و حالا با استاندارد یورو ۶ ساخته میشود.
ما با موسسه همکاریهای بینالمللی ژاپن (جایکا) در حوزه آلودگی هوا ارتباط نزدیکی داریم. من متوجه شدم که این کشور برای شناسایی آلودگی هوای خود شاخص متوسط آلاینده کمتر از ۲/۵ میکرون را عدد ۱۵ میکروگرم بر مترمکعب قرار داده، در حالی که توصیه سازمان جهانی بهداشت عدد ۱۰ است. ژاپنیها در توضیح این موضوع گفتند، ما هدفی را در نظر میگیریم که به آن برسیم و سپس به هدف بعدی برسیم، نه اینکه هدفی دور از دسترس را تعریف کنیم که به آن نرسیم.
الان هدف ما چه عددی است؟
در سطح ملی برای ذرات معلق کمتر از ۲/۵ میکرون عدد ۱۲ در نظر گرفته شده است.
پس اعتمادبهنفسمان خیلی بالاست، حتی از ژاپنیها بالاتر! (میخندد)
شما در بخشی از صحبتهایتان گفتید ما به مردم اطلاعات دادیم و همین باعث شد که آنها در بحث آلودگی هوا مطالبهگر شوند، اما چه فایده وقتی آسمان آبی بالای سرشان نیست؟
مطمئن باشید وقتی مطالبهگری باشد مدیران مجبورند به آن سمت بروند و مشکلات را حل کنند. در مورد همین آلودگی اخیر هوای تهران، در جلسه کمیته اضطرار، سازمان هواشناسی اعلام کرد که پدیده باد و باران نخواهیم داشت و شاخص آلودگی افزایش مییابد و حتی به عدد ۲۰۰ میرسد که حرفشان کاملا درست بود. بعد از اینکه واکنش در رسانهها و میان مردم ایجاد شد، دیدیم که با باد اندکی که روز دوشنبه وزید وضع هوا قابلقبول شد. فکر میکنید چه اتفاق افتاد؟ برآورد من این است که اگر جایی داشتند سوخت ناسالم میسوزاندند جلویش گرفته شد.
به نظرم شما خوشبینانه به موضوع نگاه میکنید، چون به اعتقاد ما در بحث آلودگی هوا یکسری پنهانکاری وجود دارد که مثال بارزش حرفهای ضد و نقیض درباره مازوتسوزی و گازوئیلسوزی غیراستاندارد در نیروگاههاست.
ما در شرکت کنترل کیفیت هوا هیچوقت نگفتهایم دارد مازوتسوزی میشود بلکه گفتهایم سوخت پرگوگرد سوزانده میشود، چون ما هیچ اطلاعاتی نداریم که کجا دارند مازوت میسوزانند و کجا گازوئیل و اینها چه استانداردهایی دارند. ولی ما قادر به اندازهگیری هستیم ازجمله اندازهگیری غلظت دیاکسید گوگرد. این گاز فقط میتواند از سوختن سوختی که محتوی گوگرد است تولید شود که میتواند داخل موتورهای دیزلی سوزانده شود یا در کوره، در یک صنعت یا در یک نیروگاه و پالایشگاه.
پس وقتی امسال سطح دیاکسید گوگرد تا ۱۰۰ نسبت به پارسال افزایش مییابد در حالی که تعداد خودروهای دیزلی آنچنان رشد نکرده پس میگوییم حتما در منابع ثابت، سوخت نامناسب سوزانده شده که باعث تولید دیاکسید گوگرد و مقدار زیادی ذرات معلق زیر ۲/۵ میکرون شده است. بررسیهای ما نشان میدهد گازوئیل با کیفیت پایینتر از یورو۴ میتواند تا ۶۰برابر بیشتر از گازوئیل یورو ۴ ذرات معلق کمتر از ۲/۵ میکرون تولید کند و این همان موضوعی است که در آلودگی اخیر تهران باعث حرف و حدیث و سردرگمی مردم شد. پس اگر پنهانکاری اتفاق افتاده درباره مازوتسوزی نبوده بلکه در مورد کیفیت گازوئیل نیروگاهها بوده است.
چه فرقی میکند پنهانکاری، پنهانکاری است؟
من قاضی نیستم، اختیارات هم ندارم، برای اندازهگیری آلایندهها در خارج از شهرتهران هم اصلا راهمان نمیدهند که بخواهیم اظهارنظر کنیم.
پس چرا ماموریت شرکت شما شده تلاش هدفمند برای بهبود کیفیت هوای تهران؟
چون باید پیگیر همین کارها باشیم که هستیم مثل همین مصاحبهای که داریم انجام میدهیم، ولی خب اختیارات نداریم. شما فکر میکنید صنایع اصلا به حرف ما یا حتی حرف شهرداری گوش میدهند؟ ناظران آنها کسان دیگری هستند.
وقتی شما اختیار ندارید و راهتان نمیدهند و حرفتان را نمیخوانند پس کار کردن چه فایدهای دارد؟
برای همین است که میگویم اسم کنترل برای ما اشتباه است و باید شرکت پایش کیفیت هوای تهران باشیم. البته ما همچنان وظیفه کنترل را انجام میدهیم و حرفمان را میزنیم.
ولی گفتن و گفتن و به نتیجه نرسیدن فقط هدر دادن انرژی است.
ما خسته نمیشویم و آنقدر افکارعمومی را با خودمان همراه میکنیم تا خواستههای مردم برآورده شود.
کجا برویم؟
رنگها دارند با ما حرف میزنند و نمودارها دارند پرده از حقایق برمیدارند. چهارشنبه قرمز، سهشنبه قرمز، دوشنبه قرمز، یکشنبه قرمز، شنبه نارنجی؛ ذرات معلق کمتر از ۲/۵ میکرون روی عدد ۱۷۴، ذرات معلق کوچکتر از ۱۰ میکرون روی عدد ۱۱۵. این شکلِ رنگی و عددی زندگی ما در تهرانِ دیروز و چند روز قبل است، شهر ذرات معلق ریز و درشت و دیاکسید نیتروژن، شهر بیهوا، شهرخاکستری،
پایتخت بیچشم انداز.
دراین تهران آلوده همه گله دارند، چه مردم باشند چه مسؤول. همه هوای پاک میخواهند، مردم از مسؤولان و مسؤولان از مردم. اما شاید تقصیر باد باشد که نمیوزد؛ پیشبینی کردهاند امروز هم که از باد خبری نیست آلایندههای جدید روی آلایندههای قدیمی جمع میشود و تهران همچنان روی محدوده ناسالم چرخ میخورد.
انگار که آب از سر تهران گذشتهباشد و مردم جانسخت شدهباشند آلودهترین هوای ۲۴ ساعت سال ۹۹ را همه مان با هم نفس کشیدیم و سهشنبه ضیافت مرگ برای ریههایمان راهانداختیم.
تهران دارد بیدفاع میشود و کارنامه عملکردش دارد از دست راست به دست چپش میرود؛ به ۹۰ روزِ ناسالم برای گروههای حساس و ۱۳ روز ِ ناسالم برای همه افراد در سال ۹۹ واقعا باید چه نمرهای داد؟ آیا شهر باید تخلیه شود و به گفته ناهید خداکرمی، رئیس کمیته سلامت شورای شهرتهران وقتی شاخص آلایندگی بالای ۱۹۰ و ۲۰۰ برود تهران باید خالی شود؟ پس چرا دیروز شاخص کیفیت هوای سوهانک به ۲۱۴ رسید و خبری نشد؟ راستی اگر قرار باشد تهران را خالی کنیم کجا برویم؟