ادعای طرفداری از سیاست خارجی را باور کنیم یا خروج از حاکمیت را؟!

به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون اخبار ویژه خود نوشت: اعتماد ضمن گفت‌وگو با محمدجواد ظریف، در سرمقاله خود به قلم عباس عبدی نوشت: وزیر خارجه نماینده حکومت و کشور و نه فقط دولت در تعامل با کشورهای دیگر است، به همین علت این اشتباه فاحشی است که گمان شود سیاست خارجی را وزیر خارجه تعیین می‌کند. سیاست خارجی راحکومت تعیین می‌کند و نه وزیر خارجه. وزیر خارجه در درجه اول مجری این سیاست است.

در واقع می‌توان گفت مثل جنگ است که اصل سیاست جنگی به عهده رهبران سیاسی است، نظامیان فقط مسئول اجرا و انجام عملیات جنگی هستند. اگر نقد و اعتراضی به آنان می‌شود درباره اصل جنگ یا صلح نیست، بلکه درباره تاکتیک‌های جنگی و نیز ارایه اطلاعات و تحلیل‌های بهنگام است. این گزاره‌های بدیهی به عللی از جمله رقابت‌های سیاسی زیان‌بار، در ایران نادیده گرفته شده است. وزیر خارجه باید بیشترین حمایت را در داخل داشته باشد، در حالی که مشاهده می‌کنیم، بدترین حملات از جانب بخشی از ساختار سیاسی علیه او صورت می‌گیرد. حملاتی که عموما ربطی به انجام اختیارات او نداشته است. اگر وزیر خارجه وظایف خود را در اجرای سیاست خارجی درست انجام نداده باشد، به طور طبیعی باید مراجع بالادستی او علیه او اقدام کنند، ولی اگر به کلان و راهبرد سیاست خارجی کشور اعتراض وجود دارد آن را نباید متوجه وزیر خارجه کرد. باید افراد و نهادهای دیگر را مخاطب قرار داد. از گفت‌وگوی روزنامه با وزیر خارجه می‌توان دریافت که کارشکنی داخلی علیه سیاست خارجی کشور بسیار زیاد بوده است. متاسفانه این کارشکنی‌ها از طریق عوامل مرتبط با قدرت داخلی انجام شده است. ولی درباره انجام وظایف وزارت امور خارجه این کارشکنی‌ها باید جرم محسوب شود، زیرا همان طور که در گفت‌وگو هم آمده، هزینه بسیار زیادی را بر جامعه و مردم ایران تحمیل کرده است.

متاسفانه مخالفان سیاست خارجی کشور چون نمی‌خواهند به اصل راهبرد سیاست خارجی بپردازند، آن را متوجه وزیر خارجه کرده و سپس به او حمله می‌کنند. این عدم شفافیت موجب می‌شود که وزیر خارجه نیز اعلام کند که از خودش و موقعیت داخلی‌اش هزینه می‌کند، بلکه مشکلات ایران در روابط خارجی کمتر شود.

در نقد این نوشته گفتنی است نویسنده در حالی پشت «سیاست خارجی کشور» پنهان می‌شود و مخالفان آن را تخطئه می‌کنند، که خود قبلا با ژست «خروج از حاکمیت» و «دعوت به استعفای دولت» (مشابه کاری که بعثی‌ها در عراق و فالانژیست‌ها در لبنان کردند)، هویت خود را بر ملا کرده است.

اما فارغ از هویت نویسنده، باید از روزنامه اعتماد پرسید آقای ظریف و تیمش کجا سیاست خارج نظام را اجرا کردند، وقتی در مذاکرات برجامی، اعتماد به آمریکا و امضای دولتمردان آنها را ترویج می‌کردند؟ مگر معاون ظریف نگفت امضای کری تضمین است و مگر مرحوم هاشمی از قول آقای ظریف اعلام نکرد که وزیر خارجه آمریکا به وزیر خارجه ما قول داده که لغو نشدن تحریم‌ها پس از برجام را جبران کند؟ این اعتماد بلاوجه چه نسبتی با سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران داشت؟

اگر وزارت خارجه، سیاست‌ها و راهبردهای کلان نظام را مراعات می‌کرد، ضرورتی نداشت نظام (رهبری، شورای عالی امنیت ملی و مجلس شورای اسلامی) 28 شرط برای اجرای مشروط برجام ابلاغ کنند. اما متأسفانه وزارت خارجه همچنان که در خود مذاکرات، خط قرمزهای منافع ملی را رعایت نکرده و توافقی نامتوازن (نقد- نسیه) را پخت و پز کرده بود، پس از اجرای نامتوازن توافق هم تا به امروز، آن 28 شرط را مراعات نکرده است. مغالطه گل درشت آقای «خروج از حاکمیت» این است که غلط‌کاری‌ها و ندانم‌کاری و انحرافات وزارت خارجه را پای نظام می‌نویسد و آن‌گاه منتقدان را مخالف سیاست خارجی نظام جا می‌زند!

برچسب ها:

سیاسی