قول همکاری عضو شورای شهر تهران به ساواک/ "میردامادی" و حسرت مذاکره‌نکردن بر سر سوریه

سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و مطالب رسانه‌های کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

***

وقتی همکاران ساواک از "نظارت استصوابی" انتقاد می‌کنند

قول همکاری عضو شورای شهر تهران به ساواک

مرتضی الویری، فعال اصلاح‌طلب و عضو شورای شهر تهران به تازگی در بخشی از یک مصاحبه تفصیلی با روزنامه شرق پیرامون سوابق خود در پیش از انقلاب که گویا به دلیل طرح برخی شائبه‌ها و فرضیه‌ها درباره وی صورت گرفته، توضیحاتی ارائه کرده است.

او در پاسخ به این سؤال که "‌برخی مطرح کرده‌اند که چرا جناب‌عالی به دلیل فعالیت‌های سیاسی از دانشگاه صنعتی آریامهر در پیش از انقلاب اخراج نشدید، این مسئله را چطور می‌بینید؟" با کنایه به نظام اسلامی گفته است:

«‌در زمان شاه به‌هیچ‌عنوان، رژیم در قالب ساواک و دستگاه‌های امنیتی درباره حضور یا عدم حضور فرد در دانشگاه دخالت نمی‌کردند. به عبارت دیگر، دستگاه‌های اطلاعاتی و امنیتی، کار خودشان را با زدن، کشتن و شکنجه افراد و همچنین با صدور احکام بخش‌نامه‌ای و دستوری، بدون سازگاری با عناوین اتهامی انجام می‌دادند ولی، حساب دانشگاه و تحصیل، کاملا جداگانه بود. افراد بسیاری را بشخصه می‌شناختم که محکومیت پیدا کرده و پس از گذراندن دوران محکومیت، مجددا سر کلاس درس حاضر شده و دوران تحصیل را به پایان رساندند. من دو بار در دوران دانشجویی دستگیر شدم که یک مرتبه، سه یا چهار روز در بازداشت بودم و بار دیگر نیز شش ماه محکومیت پیدا کردم. ولی بعد که به دانشگاه آمدم، هیچ‌کس سؤال نکرد که اتهام شما چه بوده و چرا بازداشت شدید. بنابراین، این واقعیت به مصادیق فراوان در ذهن من وجود دارد که افراد، دوران محکومیت خود را به پایان رسانده و بعد دوران تحصیلشان را به پایان رساندند. رؤسای دانشگاه‌ها نیز زیر بار نرفته و همواره استقلال خود را حفظ می‌کردند.»

او در این مصاحبه همچنین با اذعان به اینکه در یکی از دستگیری‌های خود در دوران رژیم شاه با شفاعت یک ساواکی که با عموی او آشنا بوده از زندان آزاد می‌شود، به ماجرای جالب تعهد همکاری‌اش با ساواک اشاره کرده و می‌گوید:

"-پس از چند ماه زندان- موقعی که آزاد شدم، تعهد به همکاری دادم. مسئله‌ای که متداول بود و افراد بسیار محترم مؤتلفه که مایل به بردن نام آنها نیستم، همین کار را کردند. حتی درخواست عفو نوشته و در مراسم سپاس هم شرکت داشتند.‌ به هر حال، تعدادی از افراد بودند که تلاش می‌کردند با مستمسکی از زندان خارج شوند و بتوانند به کارهای مبارزاتی بپردازند؛ بنابراین من هم قول همکاری دادم و چند گزارش آب‌دوغ‌خیاری هم نوشتم که مثلا در درِ فلان دستشویی این‌طور شعار نوشته‌اند و نظیر اینها. بعد از دو، سه هفته دیدند بنای همکاری ندارم و آنها را سر کار گذاشته‌ام."[1]

*اظهارات الویری در بحث حاتم‌بخشی و سعه‌صدر رژیم شاه در اجازه ادامه تحصیل به زندانیان سیاسی که با نوعی کنایه‌زنی به نظام اسلامی همراه شده در حالی است که در اظهارات شخص الویری هم هویداست که این اجازه صرفاً شامل کسانی بوده که رژیم آنالیز دقیقی از آنها داشته و می‌دانسته که می‌تواند از این افراد امضای فرم همکاری بگیرد و یا آنها را در "جشن سپاس" شرکت دهد!

و گرنه چرا شاهدیم که همین رژیم بخشنده‌ی آقایان اما امثال اندرزگو را شهید کرد و امثال عزت مطهری را تا آخر مورد زندان و شکنجه و نظارت قرار داده بود؟!

این رژیمی که آقایان سجایای اخلاقی‌اش را در کنایه به نظام اسلامی برمی‌شمرند چرا تا آخر با امام خمینی(ره) کنار نیامد و ایشان را در تبعید نگه داشت؟!

پس مسئله در خطری است که رژیم از جانب امام و "استاد خامنه‌ای" و اندرزگو احساس می کرد و در امثال الویری و کروبی احساس نمی‌کرد.

قبل از این، عمادالدین باقی هم در اظهاراتی در کنایه به نظام اسلامی، بحث ادامه تحصیل کروبی در دانشگاه شاهنشاهی پس از زندانی شدن را مطرح کرد. و البته باقی نیز به حضور کروبی در جشن سپاس شاهنشاهی اشاره‌ای نداشت![2]

ما همچنین در بحث قول همکاری الویری با ساواک و توجیهاتی که وی در این رابطه عنوان کرده است نیز قضاوت را به مخاطبان محترم وامی‌گذاریم!

این مسئله حتما جای تأمل دارد که چرا آقای الویری و اشخاص دیگری از دوستان ایشان که همکاری‌های آنها با ساواک اثبات شده است؛ بعدها در مقاطع عبرت‌آموزی از فتنه و ناکارآمدی نام‌شان بر سر زبان‌ها افتاد...

نکته جالب این ماجرا این است که همین آقایان با همین سوابق (همکاری با ساواک) از جمله بزرگترین منتقدان "نظارت استصوابی" در انتخابات هستند و می‌گویند نظارت‌های جدی شورای نگهبان بر داوطلبان حضور در مناصب انتخابی نظام باید محدود شود!

***

"میردامادی" و حسرت نبود مذاکره برای سوریه و سایر موارد اختلافی

اشتباه کردیم درباره قدرت موشکی خودمان مذاکره نکردیم!

محسن میردامادی، از نمایندگان مستعفی مجلس ششم و از دستگیرشدگان فتنه 88 به تازگی در اظهاراتی که کانال امتداد منتشر کرد، گفته است: برجام وقتی محقق شد تلقی کشورهای طرف مذاکره ایران این بود که با برجام راهی باز می‌شود که تعاملات بیشتری با ایران تعریف شود و ایران کم‌کم به نرم‌های بین‌المللی برگردد و در چارچوب‌های بین‌المللی با کشورهای مختلف تعامل کند. با کشورهایی که منافع متعارض دارند بتوانند مذاکره کنند و در یک نقطه به تفاهم برسند که منافع هر طرف تا حد قابل‌قبولی تأمین شود. اما ما این مسیر را ادامه ندادیم و با برجام فقط خواستیم تحریم‌ها را برطرف کنیم و هیچ ارتباط دیگری بعد از آن تعریف نکردیم. طبیعی بود که این کار به نتیجه نمی‌رسید. اگر ترامپ هم به‌جای اوباما نمی‌آمد، برجام به تنهایی به نتیجه مورد نظر ما نمی‌رسید.

او می‌افزاید: زمانی که برجام به نتیجه رسید و توافق حاصل شد، نقل می‌شد که وزیر خارجه آمریکا پیشنهاد کرده همان‌طور که بحث هسته‌ای را توانستیم در قالب مذاکرات چندجانبه حل کنیم، برای مسائل سوریه هم فرایند مشابهی طی کنیم. این زمانی بود که بشار اسد ماندنی شده بود و کشورهای غربی که قبلا صحبت از رفتن بشار اسد می‌کردند، پذیرفته بودند که اسد ماندنی است. اگر این کار انجام می‌شد، به نفع ایران بود! چون وقتی این مسیر را طی نمی‌کنیم، در سوریه هزینه می‌کنیم و تلفات می‌دهیم ولی بعد دیپلماسی را که مسیر به‌بهره‌رساندن هزینه‌های داده‌ شده است، انجام نمی‌دهیم. نتیجه این می‌شود که منافع را ترکیه و روسیه می‌برند که به اندازه ما هزینه نکرده‌اند. آن زمان گفته شد ما به‌جز مسائل هسته‌ای در زمینه دیگری مذاکره نمی‌کنیم. درصورتی که می‌توانستیم پکیجی تعریف کنیم که یک گام آن برجام باشد و گام‌های دیگری هم در جهت تنش‌زدایی و حل مسائل دیگر در راستای منافعمان داشته باشد.

این فعال اصلاح‌طلب تصریح می‌کند:

"تلقی من این است که اگر برجام را فقط به بحث هسته‌ای محدود نمی‌کردیم و بعد از آن تفاهم‌های بیشتری داشتیم و با آمریکا هم مشابه روابطمان با اروپا روابط اقتصادی متقابل داشتیم، برجام می‌توانست نتایج بهتری داشته باشد یا راهی باز کند که با ترامپ از همان اول درگیر نشویم و این مسائل به سمت لاینحلی پیش نرود. ما این سیر را طی نکردیم و در دوران ترامپ با مشکلاتی که تصورش را نداشتیم روبه‌رو شدیم و عمق خطر را در ابتدا درک نمی‌کردیم."[3]

*جان کلام میردامادی اینست که ایکاش بر سر بحث موشکی و محور مقاومت و سایر خطوط قرمز نظام هم مذاکره کرده بودیم!

توطئه‌ای چندوجهی که ایران اسلامی و مردم ایران با درایت و هوشمندی و تفرّس مقام معظم رهبری از آینده به آن دچار نشدند و همگی دیدیم که رهبر انقلاب چگونه در مقابل اصرار برجامیان حاضر در ستاد مشترک دولت و اصلاحات ایستادند و حتی عبور آنها از خطوط قرمز کشور را هم با مظلومیت تحمل کردند اما با هشدار پیرامون "برجام 2 و 3" اجازه ندادند که این آسیب بزرگ شامل مردم و کشور شود.

میردامادی همچنین به مردم توضیح نمی‌دهد برجامی که ساده‌ترین دستاوردهای موعود خود را نیز عملی نکرد چگونه می‌خواست در بحث موشکی و مسائل منطقه حائز دستاورد باشد؟!

در این میان البته صداقت میردامادی در بیان این جمله که حتی اگر ترامپ هم نبود اما برجام به نتیجه نمی‌رسید شایسته تحسین است.

گفتنیست در روزهای ماه عسل برجام و زمانی که آقایان منتظر فصل گلابی نشسته بودند؛ حسین مرعشی در اظهاراتی گفته بود:‌ ما در حال مصالحه‌ای فراتر از هسته‌ای با غرب هستیم![4]

گزاره‌ای که همانطور که اشاره شد اگر تدبیر ولایت فقیه مانع آن نشده بود؛ امروز ایران نه‌تنها صنعت هسته‌ای و موشک نداشت بلکه مورد تاخت و تاز بیگانه هم بود.

***

1_ https://sharghdaily.com/fa/main/print/277327

2_ mshrgh.ir/1172299

3_ http://emtedad.news/1399/11/05

4_ mshrgh.ir/466621

برچسب ها:

سیاسی