طرح نسبت دادن ازدواجموقت به بانوان محجبه به خصوص چادریها اهداف جدی را دنبال میکند که لوث کردن اعتقادات و ایجاد بدبینی در مردم نسبت به متدینین میتواند در رأس تمام آنها قرار داشته باشد.
ابزارهای ارتباط جمعی مجازی همه روزه چالشها و فرصتهایی ایجاد میکنند که مواجهه با این چالشها و پدیدهها دقت نظر، بهرهمندی از سواد رسانهای و عکس العمل مناسب را میطلبد. یکی از جدیدترین این پدیدهها ایجاد امواجی با صفحات جعلی و پر شمار در اینستاگرام برای مصادره به مطلوب برخی مفاهیم است. بعید به نظر میرسد که حتی یک نفر از کاربران این ابزار ارتباطی در ایران حدود یک سال پیش از شهادت سردار قاسم سلیمانی با صفحاتی که به نام بانوان محجبه فضای این اپلیکشین را به شدت تحت تأثیر قرار داده بودند مواجه نشده باشند. صفحاتی خصوصی با تصویر یک خانم آراسته به چادر و غالباً خوش سیما به عنوان پروفایل که پرتعداد و بیوقفه ذیل مطالب مختلف و پر بازدید اینستاگرامی عبارت "برای ازدواج موقت پیام بدید" را به عنوان نظر ثبت میکردند. در بخش بیو این افراد هم یک شماره با عنوان "کد من" ثبت شده بود و جملات دیگری که قصد معرفی صاحب صفحه به کاربران را بر عهده داشت به شکل زنندهای مخاطب جوان را برای ازدواج موقت به ثبت نام در سایتی که آدرس آن ذکر نشده بود تشویق میکرد. رشد قارچگونه این صفحات و گسترش این دست نظرات شنیع معمولاً با ایجاد تصور دعوت یک خانم چادری به ازدواج موقت خشم و توهین شمار قابل توجهی از کاربران به احکام دینی، بانوان محجبه و پوشش چادر را به همراه داشت. در حالی که قدری تأمل مشخص میکرد عکس پروفایلهای این صفحات بدون این که روح صاحبانشان از ماجرا مطلع باشد از صفحات بانوان محجبه عراقی، به خصوص چهرههای شناخته شده فرهنگی این کشور مثل خبرنگاران، به سرقت میرود تا با بهرهگیری از عدم شناخت مخاطب ایرانی نسبت به هویت حقیقی آنها به جای دختران ایرانی جا زده شوند. به طوری که عکس یک خانم محجبه با تعداد بیشمار و مختلفی اسم، در پروفایل صفحات متعددی با این خط و مشی قرار میگرفت.
با شهادت سردار قاسم سلیمانی اما به ناگاه حضور این صفحات کم رنگ و کم رنگتر شد. تا جایی که امروز به سختی میتوان رد حتی یکی از آنها را گرفت. اما در عوض صفحات جدیدی جای خالیشان را پر کردند که با پروفایل یک خانم چادر پوش بدون تولید محتوا، با یک متن مشترک تصاویر تکراری و خاصی از خانمهای محجبه ایرانی، غالباً خانواده شهدا، به اشتراک میگذارند. در نگاه اول ممکن است نفس وجود این صفحات به جوانانی که با تمسک به هر حربهای به دنبال جلب نظر و پسند مخاطب هستند ربط داده شود اما بررسی دقیقتر این صفحات، اسامی انتخابی برای صاحبانشان، تعداد مشخص دنبال کنندههای معمولاً حدود ۲۰ هزار نفر، تعداد پستهای به اشتراک گذاشته شده، عکسهای کاملاً مشابه و متنهای یکسان در ذیل هر کدام، تجاوز نکردن عمر این صفحات از هفت ماه، عبارات نوشته شده در بخش بیو و اصرار بر استفاده از لفظ مقدس حسین، دین، شهید و چادر توسط تمامی این صفحات باعث خطور ایده کنترل مشترک این صفحات به ذهن میشود. به خصوص که تصاویر پروفایل این صفحات هم جعلی و مربوط به صفحات بانوان محجبه و این بار نیز غالباً خوش چهرهای است که از صفحات عمومی برداشته شدهاند و اگرچه اداره کنندگان هرکدام از این صفحات حرفه و پیشهای چون عکاس، خبرنگار و فعال اجتماعی را به خود نسبت دادهاند اما هیچ اثر و سند از خود، فعالیتها و هویتشان دیده نمیشود. به جای تمام این موارد عباراتی از قبیل تبلیغات، تبلیغات ارزان، تبلیغات دایرکت زینت بخش بیوی تمام این صفحات است و یک بررسی اجمالی ثابت میکند حتی معدود صفحاتی از این دست که از ذکر این عبارت پرهیز داشتهاند هم به کار تبلیغات مشغول هستند.
همین مسأله ممکن است پیش از هر چیز این احتمال را مطرح کند که اداره کنندگان این صفحات با انتشار بیاجازه تصاویر دختران یا همسران شهدای شناخته شده در نزد مردم یا شخصیتهای محجبه فرهنگی اجتماعی محبوب، در صدد جلب توجه برای گرفتن نظر و پسند مخاطب و در نهایت کسب درآمد و انجام تبلیغات هستند اما حجم گسترده فعالیت این صفحات درست با افول صفحاتی که تلاش در ایجاد ارتباط میان ازدواج موقت و بانوان محجبه داشت، اشتراکات فراوان رباتوار آنها و افراط در استفاده از عناصر مقدس و شعائر دینی این مسأله را پیچیدهتر و قابل تأمل تر میکند.
در هر صورت این پدیده در بهترین حالت یک سو استفاده رندانه از اعتقادات دینی مردم و علاقه به خانواده شهداست و یا به شکلی جدیتر شبیه طرح نسبت دادن ازدواج موقت به بانوان محجبه به خصوص چادریها اهداف جدیتر را دنبال میکند که لوث کردن اعتقادات و ایجاد بدبینی در مردم نسبت به متدینین میتواند در رأس تمام آنها قرار داشته باشد و از این حیث این پدیده نیاز به رصد و پیگیریهای جدیتر مسئولان مربوطه برای شناسایی و مقابله با صحنهگردانان اصلی این ماجرا را دارد.