تحمیل هزینه مضاعف؛ ممنوع!

به گزارش مشرق، سید محمدعماد اعرابی طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت:

  روز 24 آذر 1399 خبرنگار تلویزیون ان.بی.‌سی آمریکا از روحانی پرسید: «آقای جو بایدن اعلام کرده‌اند که مایل هستند مجدداً به برجام بازگردند، اما این بار به‌دنبال یک توافقنامه قدرتمندتر هستند که شامل برنامه موشکی و نفوذ منطقه‌ای ایران خواهد بود و در این راستا کشورهایی مثل آلمان، فرانسه، بریتانیا با آن هم‌صدا هستند. با توجه به الحاقاتی که مدنظر آقای بایدن است، به‌نظر شما، بازگشت کامل به تعهدات از طرف همه طرف‌ها، منطقی و واقع‌بینانه به‌نظر می‌رسد؟» و رئیس‌جمهور در پاسخ گفت: «آن تعبیری را که شما از آقای بایدن نقل کردید «من نشنیدم» که بگوید که اگر بخواهم برگردم، باید یک توافق دیگر و قوی‌تری داشته باشیم، این حرف ترامپ است و حرف بایدن نیست. ترامپ همین را می‌گفت، می‌گفت این توافق را قبول نداریم و باید برگردیم به یک توافق قوی‌تر.»

آقای روحانی در حالی گفت چنین موضعی را از بایدن «نشنیده است» که دقیقا دو ماه پیش از آن در 24 شهریور 1399 جو بایدن طی یادداشتی برایCNN نوشته بود: «اگر ایران به تعهدات دقیق توافق هسته‌ای بازگشت، آمریکا نیز به توافق به عنوان نقطه شروعی برای دنبال کردن مذاکرات بعدی بازخواهد گشت. ما با متحدان‌مان برای تقویت و گسترش مفاد توافق هسته‌ای کار خواهیم کرد و همزمان به دیگر نگرانی‌ها نیز توجه خواهیم کرد... ما همچنین به استفاده از تحریم‌های هدفمند علیه نقض حقوق بشر در ایران، حمایت این کشور از تروریسم و برنامه موشک‌های بالستیک ادامه خواهیم داد.»

عدم آگاهی آقای رئیس‌جمهور از این اظهارات می‌توانست حاکی از خللی در اطلاع‌رسانی به ایشان باشد و یا ‌اشتیاقی فوق‌العاده نسبت به حضور دموکرات‌ها در رأس دولت آمریکا.‌اشتیاقی که با ساختن تصویری انتزاعی و غیرواقعی از جو بایدن و کابینه احتمالی‌اش، چشم را بر همه حقایق تلخی که سبب مخدوش‌سازی این تصویر شود؛ بسته نگاه می‌داشت.

این‌اشتیاق بارها در سخنان دولتمردان خودش را نشان داد. 28 آبان 1399 محمدجواد ظریف در گفت‌وگو با روزنامه ایران بازگشت آمریکا به برجام را «زمان‌بر» ندانست و پیش‌بینی شرایط بهتری برای ایران با روی کار آمدن رئیس‌جمهور جدید آمریکا کرد. او گفت: «آقای بایدن اگر رئیس‌جمهور آمریکا شد و در کاخ سفید مستقر شد، می‌تواند با سه فرمان اجرایی همه تحریم‌ها را لغو کند... لذا مردم باید امیدوار باشند.» 18 آذر 1399 محمدباقر نوبخت معاون رئیس‌جمهور و رئیس‌سازمان برنامه و بودجه با ‌اشاره به نتیجه انتخابات آمریکا از «مشتاقی و مهجوری» صحبت کرد و گفت: «هم‌اکنون همه اعتقاد دارند که شرایط کشور و فضای بین‌المللی به‌گونه‌ای است که می‌توانیم تحریم‌ها را بشکنیم.» محمود واعظی رئیس‌دفتر رئیس‌جمهور نیز با همین‌اشتیاق نسبت به روی کار آمدن دولت جدید آمریکا 25 دی 1399 به روزنامه ایران گفت: «من دو یا سه ماه قبل براساس تحلیلی که داشتم، گفته بودم که پایان کار دولت فعلی آمریکا است و ما إن‌شاءالله در آینده تحریم‌ها را می‌شکنیم و آنان را برمی‌داریم.» این شوق در معاون اول رئیس‌جمهور هم دیده می‌شد و اسحاق جهانگیری 5 بهمن 1399 از پایان زمستان خبر داد و گفت: «در پایان روزهای تحریم هستیم از نظر من، روزهای خوشی برای آینده کشور برای هفته‌ها و روزهای آینده می‌بینم، زمستان تمام شد.» ذوق دولتمردان ایران از روی کار آمدن دولت جدید آمریکا و احتمال بازگشت به برجام آنچنان آشکار بود که آقای رئیس‌جمهور حتی «رفتن ترامپ» را با «رفتن شاه» مقایسه کرد!

این‌اشتیاق و ذوق‌زدگی بار دیگر یادآور شرایط پیش از انعقاد برجام بود که باعث شد تحلیل‌گر رادیو دولتی فرانسه مهرماه 1392 بگوید: «ارزیابی غرب از دولت روحانی، تعامل با فروشنده بدهکار و مشتاقی است که خود را ناگزیر از فروش حقوق ملی می‌بیند. طبق این جمع‌بندی اگر خریدار صبور باشد، فروشنده، قیمت را کمتر خواهد کرد.» طرف مقابل اما به اندازه کافی صبور بود چون احتمالا آنها نیز همین‌اشتیاق را در اظهارنظرات دولتمردان ایران دیده بودند. مواضعی که رئیس‌جمهور و برخی دولتمردان ما نشنیده بودند و یا دوست نداشتند بشنوند از جانب طرف‌های آمریکایی همسو با سیاستی که بایدن برای مواجهه با ایران پیش از انتخابات آمریکا اعلام کرده بود؛ بارها تکرار شد. «آنتونی بلینکن» گزینه بایدن برای وزارت خارجه آمریکا 1 بهمن 1399 در جلسه استماع سنا گفت: «رئیس‌جمهور منتخب معتقد است که اگر ایران به توافق بازگردد ما هم به این توافق برمی‌گردیم، اما از این مسئله، همراه با متحدانمان که بار دیگر با ما همراستا می‌شوند به‌عنوان سکویی برای دستیابی به یک توافق طولانی‌تر و قوی‌تر و رسیدگی به مسائل دیگر به‌خصوص مسئله موشکی و فعالیت‌های بی‌ثبات‌کننده ایران استفاده خواهیم کرد.» بلینکن پس از کسب رأی سنا 9 بهمن 1399 در اولین نشست خبری‌اش به عنوان وزیر خارجه آمریکا یک بار دیگر گفت: «بایدن به روشنی گفته است اگر ایران به پیروی کامل از تکالیف خود تحت برجام بازگردد، ایالات متحده نیز اقدام مشابه خواهد کرد و بعد ما با متحدان و شرکای‌مان از آن به‌عنوان زمینه‌ای برای توافقی که ما آن را بلندتر و قوی‌تر می‌خوانیم، برای رسیدگی به شماری از موضوع‌های دیگری که در رابطه با ایران مشکل‌ساز هستند، استفاده خواهیم کرد.»

برخلاف نظر محمدجواد ظریف در گفت‌وگو با روزنامه ایران که بازگشت آمریکا به برجام را زمان‌بر ندانسته بود، بلینکن ادامه داد: «تا رسیدن به آن نقطه راه طولانی در پیش داریم. ایران پیرو تعهداتش نیست و ممکن است مدتی زمان ببرد تا تصمیم بگیرند که به پیروی (از مفاد برجام) بازگردند و همینطور بعدا برای ما زمان ببرد که ارزیابی کنیم آیا وظایفش را انجام می‌دهد.» این سخنان با ادبیاتی دیگر توسط جیک سالیوان مشاور امنیت ملی رئیس‌جمهور آمریکا 10 بهمن 1399 در کنفرانس ویدیویی انستیتو صلح ایالات‌متحده تکرار شد: «اگر ما با ایران بر سر چهارچوبی از برجام توافق کنیم، این اقدام بستری برای مهار تهدیدات دیگر ایران، از جمله برنامه موشکی خواهد شد.» در واقع موضع آمریکا با صدایی واحد از جانب مسئولان این کشور پیش و پس از انتخابات آمریکا تکرار شد اما متأسفانه از سوی ایران صداهای متعددی به گوش می‌رسید.

4 مهر 1399 وزیر خارجه ایران در گفت‌وگو با خبرگزاری اسپوتنیک گفت: «آمریکا در صورت بازگشت به برجام باید خسارت پرداخت کند.» آقای ظریف 28 آبان 1399 در گفت‌وگو با روزنامه ایران نیز بر پرداخت هزینه بازگشت به برجام توسط آمریکا تأکید کرد. او صرف اجرای قطعنامه 2231 از جانب آمریکا(نه بازگشت به برجام) را برای بازگشت ایران به تعهدات برجامی‌اش کافی دانست و بازگشت آمریکا به برجام را مشروط به مذاکره کرد: «چند نکته را باید از هم جدا کنیم یک، اگر آمریکا تعهدات خود وفق قطعنامه 2231 را انجام دهد ما تعهدات خودمان را وفق برجام انجام می‌دهیم. دو، اگر آمریکا بخواهد عضو برجام شود که ترامپ آن عضویت را از بین برده، ما حاضریم گفت‌وگو کنیم که آمریکا چگونه می‌تواند وارد برجام شود.»

حسن روحانی 24 آذر 1399 در کنفرانس خبری خود در تناقض با سخنان وزیر خارجه خسارت گرفتن از آمریکا را کاملا منتفی دانست، او حتی پیش‌شرط گذاشتن برای آمریکا را هم رد کرد و خواستار پیگیری مطالباتمان از طرف مقابل همزمان با انجام تعهدات برجامی شد: «اگر بخواهیم طلب را از آمریکا بگیریم، خیلی زیاد است. از اول انقلاب و حتی قبل انقلاب و کودتای سال 1953 تاکنون و قبل از آن هم داشتیم. حداقل در این دوران طولانی خسارت‌های زیادی از آمریکا داریم و محاسبه‌ آن باید خیلی سخت باشد اما اینکه برای بازگشت به برجام پیش‌شرط بگذاریم، یک وقتی است که ما برمی‌گردیم به برجام و به تعهدات‌مان و در ضمن مطالبات‌ را مطرح می‌کنیم آن خوب است و باید این کار را بکنیم ولی پیش‌شرط مثلاً چه بگوییم چقدر خسارت دیدیم چه کسی باید بدهد و چه جوری باید بدهد و در کدام کنگره این خسارت تصویب شود. [این] به معنای ادامه تحریم است و معنی دیگری ندارد.» تنها سخنان رهبر انقلاب در 19 دی 1399 بود که نقطه پایانی بر اظهارات ضدونقیض دولتمردان می‌گذاشت: «اصلاً مسئله‌ ما این نیست که آمریکا به برجام برگردد یا برنگردد. آنچه مطالبه‌ منطقی ما و مطالبه‌ عقلانی ما است، رفع تحریم‌ها است؛ تحریم‌ها باید برداشته بشود... اگر تحریم‌ها برداشته شد، خب آن برگشت آمریکا به برجام معنایی خواهد داشت. البته مسئله خسارت‌ها هست که جزو مطالبات ما است و در مراحل بعدی دنبال خواهد شد.»

اما متأسفانه در روزهای اخیر مقاله آقای ظریف در نشریه «فارین‌افرز» کمی متفاوت از این سیاست اصولی به نظر می‌رسد. در حالی که در این سیاست «برداشته شدن تحریم‌ها»(شامل تحریم‌های ترامپ و تحریم‌های مورد بحث در برجام) شرط «معناداری بازگشت آمریکا به برجام» دانسته شده، آقای ظریف در مقاله خود صرف برداشتن تحریم‌های دوران ترامپ را شرط بازگشت آمریکا به برجام عنوان کرده است. با این اوصاف گویی یک بار دیگر ‌اشتباهاتی که در جریان مذاکرات منتهی به برجام صورت گرفت، در حال رخ دادن است. مشتاق نمایاندن ایران به توافق(برجام) در کنار چندصدایی و کم‌رنگ کردن خطوط قرمز از جمله خطاهای اساسی بود که منجر به تحمیل خسارت برجام شد. خطایی که امیدواریم این‌بار دولتمردان با بهره‌گیری از تجربه گذشته آن را تکرار نکرده و هزینه‌ای مضاعف به ملت تحمیل نکنند.

برچسب ها:

سیاسی