آقای ظریف؛ آبرومندانه استعفا بدهید/ دیپلماسی ایران نیاز به خون تازه دارد

سرویس سیاست مشرق - "نویل چمبرلین" (Neville Chamberlain) نخست‌وزیر بریتانیا در فاصله سال‌های ۱۹۳۷ تا ۱۹۴۰ میلادی بود. وی در دوره کوتاه‌مدتی که عنان قدرت را در لندن به دست داشت؛ معتقد بود که می‌تواند از طریق سازش با هیتلر از جنگ جلوگیری کند.

چمبرلین بر مبنای همین باور در ۲۹ سپتامبر ۱۹۳۸ توافقنامه مونیخ را با هیتلر امضاء کرد که به موجب آن بریتانیا و فرانسه، در غیاب نمایندگان جمهوری چک‌اسلواکی، پذیرفتند که منطقه سودتنلند چک به آلمان هیتلری واگذار شود؛ اما هیتلر که خیلی زود با شخصیت نه‌چندان باهوش و مسامحه‌گر چمبرلین آشنا شده بود قرارداد صلح ۲۹ سپتامبر ۱۹۳۸ را پایه‌ای برای تصرف باقی‌مانده چک‌سلواکی قرارداد.[۱]

این اتفاق باعث شد مشی مسامحه‌کارانه چمبرلین در عرصه سیاست خارجی با نام دیپلماسی مماشات[۲] نام‌گذاری شود. شیوه‌ای که در بدو تولد به بدترین حالت ممکن شکست خورد و پایه‌های قدرت چمبرلین را در لندن تا حدی سست کرد که در ۱۰ می ۱۹۴۰ از نخست‌وزیری کناره گرفت.

هرچند چمبرلین قبل از کناره‌گیری به‌اشتباه بزرگ خود در خصوص مماشات با هیتلر پی برده بود اما پس از حمله رعدآسای آلمان به لهستان و شکست متحدین در نروژ، بریتانیا در شرایط بسیار سخت و پیچیده قرار گرفت و عاقلانه‌ترین اقدام چمبرلین همان استعفا بود.[۳]

*******

و اما سخن اینکه در فضای فعلی می‌بایست روحانی تا انتهای دولت دوازدهم به تلاشش برای کشتی به گِل نشسته مذاکرات انجام دهد، اما دولت روحانی نیاز به اصلاح دارد و یکی از افرادی که با قاطعیت می‌توانیم از وی به عنوان ژنرال شکست خورده نام ببریم، "محمد جواد ظریف" است، باید به این واقعیت اعتراف کنیم که ظریف در بهترین حالت یک مذاکره کننده برای فصلی از تاریخ بود و هیچگاه نباید وی را در قامت یک وزیر خارجه ببینیم.

با توجه به اظهارات اخیر ظریف درباره پولشویی که موجی از گلایه و انتقاد از وی را در برداشت، دولت نیز برای حمایت از اظهارات بی‌مبنای ظریف وارد عمل شد تا به نوعی دل رنجدیده آقای مذاکره کننده را به دست بیاورد ولی این واقعیت قابل کتمان نیست که فضای جامعه و نارضایتی‌های مردم، حاصل مذاکره ظریف و رفقای ظریف است.

با یک دودوتای چهارتای ساده می‌توانیم به این واقعیت اذعان کنیم که ظریف در این ۶ سال دولت روحانی، هر کجا پا گذاشته است، جز شکست نصیبش نشده است، البته وی هنوز هم در قامت یک مذاکره کننده از برجام و نتایج برجام دفاع می‌کند ولی اگر ظریف سری به جامعه و افکار عمومی بزند، ابتدایی‌ترین سخنی که به وی گفته می‌شود این است:

"قرار بود با انجام مذاکرات تحریم‌ها برداشته شود، پس چرا با وجود این همه امتیاز نقد، هنوز تحریم‌ها پابرجاست، آقای ظریف شما شکست خوردید و غرب سر شما کلاه گذاشته است."

به تعبیر دیگر، آقای مذاکره کننده باز هم در یک دور باطل در حال مذاکره با کشورهایی است که در سال ۸۲ به سرپرستی روحانی با آنها مذاکره می‌کرد (تروئیکای اروپایی) و نتیجه این مذاکره چیزی جز شکست برای روحانی و تیمش در همان زمان نبود، در آن زمان روحانی معتقد بود که باید با آمریکا مذاکره کرد و کشورهایی اروپایی گوش به فرمان آمریکا هستند و اینچنین شد که ۱+۵ با اضافه شدن چین، روسیه، آمریکا به وجود آمد و روحانی به آرزویش رسید، روحانی مذاکرات مستقیم را با آمریکا شروع کرد ولی هم آمریکا به راحتی سر مذاکره کنندگان ایرانی را کلاه گذاشت و از فتح الفتوح روحانی و مذاکره کننده‌اش ظریف به راحتی خارج شد، دوباره ظریف مانده است و سه کشور اروپایی... حال کدام عقل سلیم می‌گوید که ژنرال شکست خورده روحانی و اصلاحات، می‌تواند مذاکره کننده خوبی با اروپایی‌ها باشد؟

اگر منطقی و نه رؤیا پردازانه به واقعیت‌ها در دیپلماسی نگاه کنیم، از ژنرال سازش و دیپلمات شکست خورده‌ای چون ظریف، هیچ جای امیدواری‌ای برای پیش برد روند مذاکرات و جنگ با غرب وجود ندارد و دستگاه دیپلماسی نیاز به خون تازه دارد.


[۱]-http://www.history.co.uk/study-topics/history-of-ww۲/appeasement

[۲]-Appeasement / Appeasement Diplomacy

[۳]-https://en.wikipedia.org/wiki/Appeasement

برچسب ها:

سیاسی