به گزارش مشرق، سام درخشانی که به تازگی مهمان برنامه «من و شما»ی تلویزیون بود، در پاسخ به این سوال که «چرا بچه ات را در کانادا به دنیا آوردی؟» گفت: «من اقامت کانادا دارم و به عنوان یک هدیه ارزشمند، این امکان (زندگی یا تحصیل در کانادا) را در روز تولد بچه ام به او کادو دادم». چند نکته مهم درباره این طرز تفکر وجود دارد که به آن اشاره می شود.
بیشتر بخوانید:
سام درخشانی: اقامت یک کشور دیگر را به فرزندم هدیه دادم
هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد
در شرایط اقتصادی امروز که حتی دانش آموزان به اندازه پولی که می پردازند، خدمات دریافت می کنند و «عدالت آموزشی» کمرنگ شده است، سام درخشانی از هدیه اقامت در کانادا برای فرزندش رونمایی می کند. بدیهی است که مردم در وضعیت فعلی از جملات درخشانی، عصبانی شوند. گرچه همین بازیگرها که حریم شخصی شان را به نمایش می گذارند، بعداً هم شاکی می شوند که چرا مردم به حریم شخصی ما احترام نمی گذارند و نظر می دهند؟ کاش سلبریتی ها بدانند هر سخن، جایی و هر نکته مکانی دارد. سام درخشانی باید بپذیرد او فقط تعدادی جمله ساده را به زبان نیاورده است. حرف های او، در جامعه پیامدهایی دارد. کاش هنرمندان، کنار مردم باشند و با جملات نسنجیده، بذر ناامیدی را در خانه جوان ها نریزند.
عیب هدیه سام درخشانی
هدیه سام درخشانی به خودی خود ایرادی ندارد اما گفتن هم ندارد! حالا اگر مردم ببینند بین خودشان و هنرمندان هم فاصله زیادی وجود دارد، با این حساب باید انتظار داشته باشیم شادی در چشمان شان برق بزند؟
قدیم ها چطور بود؟
زمانی که مدرسه می رفتیم، پدر و مادرمان مدام می گفتند حواست باشد با خودت موز نبری چون گران است و شاید بچه ای دلش بخواهد اما نتواند بخرد! اگر هم خواستی بخوری، حتماً به دوستانت تعارف کن. قدیم ها رسم بود که حال همشاگردی های مان را در نظر بگیریم و امکانات مان را به رخ نکشیم اما آیا بعضی سلبریتیهای متمول هم امروز حواس شان به این نکته های کوچک و مهم زندگی هست؟
کاش «درخشانی» این جملات را می گفت
مدتی است که بعضی از ایرانی ها، رفتن را به ماندن ترجیح می دهند. این حال و هوا، فضای مجازی را هم تحت تأثیر قرار داده و هشتگ #در_ایران_می مانیم رواج پیدا کرد. حالا وقت خوبی است از خودمان بپرسیم که منتظریم وقتی کشورمان را «دیگران» آباد کردند، با افتخار بگوییم ایران، سرزمین مادری من است یا نه، می ایستیم و می سازیم خانه مان را؟ کاش سام درخشانی به مردم می گفت این روزها بیشتر تلاش می کنم تا به کودکم یاد بدهم کنار بچه های نیازمند باشد و دست آن ها را بگیرد، با زبان ساده و کودکانه به دخترم می گویم هر وقت دیدی چیزی مطابق میلت پیش نرفت، نرو، بمان و درستش کن.
بالیدن به امکانات به جای افتخار به تلاش
شوربختانه ما ایرانی ها داریم کم کم عادت می کنیم که به هوش ذاتی، بیشتر اهمیت بدهیم تا به تلاش اما نتیجه این طرز فکر چیست؟ درماندگی و تمام. یعنی زمانی که با خودمان می گوییم ما که از پدران مان، امکانات خاصی به دستمان نرسیده، ژنمان هم که خوب نیست، پس چرا تلاش کنیم و بدویم وقتی قرار است نرسیم؟ همین فکر و هیجان های ناخوشایند، ما را پله پله به افسردگی نزدیک می کند.
سوالی که بی جواب ماند
وقتی یک خطر خانه ای را تهدید می کند یا شرایط زندگی کمی دشوار می شود، «رفتن» اولین و ساده ترین راهی است که به ذهن همه ما می رسد. شاید بارها گفته باشیم ایران به ما مردم چه چیزی هدیه داد؟ بیایید این سوال را هم گوشه ذهن مان نگه داریم که ما به ایران چه چیزی هدیه دادیم؟ سام درخشانی درباره امکان اقامت در کانادا برای فرزندش گفت. یک سوال بی جواب هم این است که نمی دانیم کودک سام درخشانی در آینده قرار است چه امکانی را برای کشورش فراهم کند تا ایران، سرزمین بهتری برای زندگی کردن باشد؟