کهنسالی، دوران جمع بندی و ارزیابی زندگی است و عبور از سن بیست سالگی و ورود به سن بزرگسالی پدیدهای است شیرین و پراز تجربیات مفید و منحصربفرد که هر کسی آن را تجربه میکند.
حوزه ازدواج و خانواده گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان، در مطلب گذشته مروری بر اتفاقات خاص و جالبی که از نوزادی تا سن ۲۰ سالگی برای انسان میافتد داشتیم و طبق قرارمان با شما امروز به سراغ سن ۲۰ سالگی و بعد از آن میرویم. عبور از سن بیست سالگی و ورود به سن بزرگسالی پدیدهای است شیرین و پر از تجربیات مفید و منحصربفرد که هر کسی آن را تجربه میکند و بی صبرانه در انتظار رسیدنش است، اما در این بین مطالب و درسهایی مهم وجود دارد که هر فردی باید آن را بداند و بکار بندد. امروز باشگاه خبرنگاران جوان قصد دارد تا مروری بر هیجانات زندگی در بازه زمانی ۲۰ سالگی تا میانسالی داشته باشد و همچنین گذری بر درسهایی که ممکن است هر فردی در این زمان به آنها نیاز پیدا کند، پس پیشنهاد میکنیم با ما همراه باشید.
بیست تا چهل سالگی
این دوره، نخستین مرحله از «دوران بزرگسالی» است. فرد در این دوره یکی از دو راه را میرود: یا در مسیر توسعه روابط شخصی و اجتماعی حرکت میکند، یا فردی منزوی میشود. مهمترین موضوع در این دوره این است که فرد بتواند روابط شخصی نزدیک، متعهدانه و پایدار شکل دهد. اگر کسی در این امر موفق باشد، دارای هویت شخصی مستحکم و تثبیت شدهای خواهد بود. این هویت منسجم، میتواند به او در توسعه روابط اجتماعی بسیار کمک کند. سرکوب نیاز به «ارتباطات متعهدانه شخصی» در این دوره میتواند به تضعیف هویت فردی بینجامد. در چنین فردی، تعهدات اجتماعی و اخلاقی نیز ضعیف خواهد بود و او شخصی منزوی خواهد بود.
در این سال هاست که فرد یا میتواند بین انزوا و تعاملات اجتماعی تعادل برقرار کند یا نمیتواند، بستگی دارد که آیا توانسته است با برقراری روابط متعهدانه انسانی، به هویت منسجم برسد یا خیر. بنابراین، توصیه اصلی به افرادی که در این دوره از زندگی به سر میبرند این است: با شناخت هویتی از خودتان، روابط شخصی و متعهدانهای را بنا کنید که از آن رضایت دارید یا روابط موجود را به سمت رضایت ترمیم کنید یا اگر نمیتوانید، قطع کنید و روابط جدیدی را جایگزین کنید. این روابط میتواند از گروه دوستان تا ازدواج را شامل شود. عدم مدیریت این روابط میتواند به بی تعهدی، انزوا و هویت مخدوش بینجامد. این امر میتواند زندگی انسان را در مراحل بعدی تحت الشعاع قرار دهد.
از چهل تا شصت و پنج سالگی
از این مرحله به بعد، انسان وارد نیمه دوم عمر میشود. چهل سالگی، دوران بازبینی دهههای پیشین زندگی و احیاناً بازنگری در آن است. فرد در این دوره، در اندیشه خانواده و اجتماع است و میخواهد اثر خوب از خود به جای بگذارد. افراد در این دوره آگاهانه یا ناخودآگاه در این اندیشهاند که چه نقشی در جهان دارند، آیا کارکردشان مثبت است و آنچه از آنها باقی خواهد ماند، تحسین برانگیز است یا خیر؟ مثلاً ممکن است یکی بگوید فرزندان خوبی را تحویل جامعه داده ام، دیگری به این ببالد که کارش را به نحو احسن انجام میدهد، آن دیگری روشنگری هایش در عرصه اجتماعی را محصول زندگیاش بداند، فردی هم مدرسهای که ساخته را یادگار زندگیاش بنامد و ....
از شصت و پنج سال به بعد
کهنسالی، دوران جمع بندی و ارزیابی زندگی است. افراد کهنسال به سالهای گذشته عمر مینگرند؛ اگر ببینند که عمری مفید داشته اند، خوشحال و سرزنده میشوند و شکل جدیدی از امید در آنها ایجاد میشود که با واژه خردمندی ارتباط دارد؛ بدین معنا که میکوشند برغم ضعف جسمانی، دانش، تجربه و محصول عمر خود را به جوانترها منتقل کنند و بدین ترتیب احساس جاودانگی و نشاط کنند. برعکس، اگر نتیجه نگاه به گذشته این باشد که عمر را بر باد داده و انسان مفیدی نبوده است، یأس و سرخوردگی سراغ شان میآید. یکی از راههای روان شناسانه تکریم کهنسالان این است که سالهای عمر آنها مورد تمجید قرار گیرد. مرگ برای کسانی که در نگاه به گذشته زندگی شان احساس خوبی دارند، آسانتر از دیگران خواهد بود، به گونهای که اریکسون از آن به عنوان «عروج خود» نام میبرد.
درسهایی که باید تا ۲۰ سالگی یاد بگیرید، اما کسی به شما یاد نمیدهد!
۱. آرامش
آرامتر، یک نفس عمیق بکشید. درباره آینده نگران نباشید، بلکه برایش آمادگی کسب کنید. زندگی در لحظه جریان دارد.
اگر با این سرعت پیش بروید، روزی چشم باز کنید ۳۰ ساله میشوید. از لحظه لذت ببرید.
اگر دوست داشتید در ۳۰ ثانیه به آرامش عمیق دست پیدا کنید، این راهنمای عملی را بخوانید.
۲. یاد بگیرید خودتان را دوست داشته باشید (از همین الان)
شما هیچ وقت جوان تر، جذاب تر، پر انرژیتر و کم مسئولیتتر از امروز نمیشوید.
با کم رو بودنتان وقتتان را تلف نکنید، شما فوق العاده اید!
آیا میدانید از نوزادی تا ۲۰ سالگی چه اتفاقاتی برای یک انسان رخ میدهد؟
۳. مراقب وضعیت جسمانیتان باشید.
شما وقتی بزرگتر شدید از تمام سیگارها، نوشیدنیها و عادات بد غذایی که داشتید پشیمان خواهید شد.
میدونم دارید به چی فکر میکنید «دنیا دو روز بیشتر نیست که …»، اما اگر بیشتر از ۲ روز قرار بود زندگی کنید چی؟ آیا میخواهید همین طوری ادامه دهید؟ حتی اگر زجری که بعدا میکشید بیشتر از لذت الانتان باشد؟
میانگین انسانهایی که به سن ۶۰ میرسند 0 تا ۸۲ سالگی عمر میکنند. اجازه ندهید ۲۰ سال آخر زندگیتان با زجر همراه باشد!
به سلامتی تان اهمیت دهید و از همین الان این رژیم غذایی فوق العاده را رعایت کنید.
۴. از فکر کردن به فکر کردن مردم دست بکشید!
۹۰ درصدشان را دیگر نمیبینید.۹۹ درصد از ۱۰ درصد باقی مانده هم برایتان تره خورد نخواهند کرد!
اگر همه با خود واقعی شان زندگی کنند، هیچ کس مجبور نخواهد شد تظاهر کند.
۵. غریزه تان را دنبال کنید.
شهامت این را پیدا کنید که کاری را انجام دهید که از ته دل بهش علاقه دارید تا کاری که دیگران از شما توقع دارند.
به ندای درونیتان گوش کنید (همیشه درست میگوید) اگر هنوز اون کار رو پیدا نکردید، از این تستشخصیت کمک بگیرید.
۶. آسیب پذیری ضعف نیست؛ نقطه قوت است
به دوستانتان ابراز کنید چقدر دوستشان دارید. در برابر عدهای از مردم سخنرانی کنید. با کسی که دوست دارید یک گفتگو صمیمی بکنید. به خودتان اجازه دهید دیده شوید. آسیب پذیری تنها راهِ تا واقعا با دیگران ارتباط برقرار کنید و این چیزیه که همه ما میخواهیم.
منطقه آسایشتان را رها کنید.
چه اندازه و چگونه بخوریم تا سلامت باشیم؟
۷. خوشبختی از درون میآید
قطع نظر از اوضاع و شرایطتان؛ بی خانگی، از دست دادن نزدیکان، از دست دادن شغل و ... شما همیشه میتوانید خوشبختی را انتخاب کنید. خوشبختی به یک عامل خارجی بستگی ندارد. غیر قابل پیش بینی بودن زندگی را بپذیرید. راهکار غلبه بر ترس، از دست دادن اشتیاقتان برای ثابت ماندن شرایط فعلیتان است. زندگی خسته کننده میشد اگر میدانستید قرار است چه اتفاقهایی در آینده بیافتد…
۸. مراسم یادبود، بیهوده اند
از کسانی که دوستشان دارید امروز قدردانی کنید. امروز که زندهاند. مجبور نیستید وقتی رفتند «خداحافظی» کنید اگر زمانی که بودند بهشان «سلام» کردید.
۹. پولتان را سرمایه گذاری کنید
در زندگیتان سرمایه گذاری کنید. در علم تان سرمایه گذاری کنید، حرفه تان، تجربه تان و روابط شخصیتان. کالاهایی بخرید که پول بیشتری برایتان در آینده تولید کنند. تمام لباسهای برندتان، غذاهای لذیذ و ماشینهای لوکس؛ وقتی پیر و شکسته شدید کمکتان نخواهند کرد. ارزش همیشگی وقتتان برابر با دوستانتان خواهد بود، روابطتان، خرابشان نکنید.
۱۰. یک برنامه محکم داشته باشید
پیدا کنید چه چیزی را واقعاِ واقعا میخواهید و هیچ وقت تسلیم نشوید تا بدستش نیاوردید.
۱۱. هیج چیزی برای از دست دادن ندارید
هیچ وام عقب افتادهای ندارید. هیچ بچهای ندارید در این سن و سال (دور و بر ۲۰) هیچ مسئولیت آنچنانی ندارید؛ اما الان افسرده اید! شکست خورده اید؟! بس کنید ازین تظاهر کردن به این که چیزی برای از دست دادن دارید. آزادید و وقتتان در حال گذران است.
نگذارید پوچ بگذرد.
۱۲. همه آنچه را تا الان خواندید را رد خواهید کرد!
مانند اکثر ۲۰ و چند سالهها نصیحتهای بزرگان را معمولا نادیده خواهید گرفت، اشتباهی را دوباره مرتکب میشوید و همیشه آرزو میکردید ای کاش کسی به شما گفته بود….