گروه اجتماعی خبرگزاری فارس - مرضیه سعادت: سازمان بهزیستی به عنوان یکی از نهادهای مهم و موثر در بحث آسیبهای اجتماعی فعالیت می کند و به فراخور وظایفی که در قانون برعهده این سازمان گذاشته شده به جامعه هدف خود که شامل معتادان، زنان آسیبدیده، معلولان، سالمندان،کودکان کار و خیابان و بیماران روانی مزمن هستند، خدمات می دهد.
در این بین، بهزیستی استان تهران به سبب دربرگیری بیشتر آسیبها و تنوع آنها در کلانشهر پایتخت با چالشهای بسیاری نسبت به سایر استانهای کشور روبروست که بیان آنها از سوی داریوش بیاتنژاد مدیرکل بهزیستی استان تهران خواندنی است.
*به عنوان اولین سوال در مورد وضعیت آسیبهای اجتماعی در تهران و ارائه گزارش به رهبر انقلاب بگویید؟
** باید بگویم ورود حکیمانه رهبری به آسیبها منحصربهفرد بوده است. به همین دلیل تقسیم کار ملی شده، همه ارکان نظام روی کار آمدند و در قانون برنامه توسعه ششم پیشگیری از آسیبها و ساماندهی آسیبدیدگان اجتماعی پیشبینی شده است.
به همین منظور 4 پدیده اجتماعی طلاق، کودکان کار و خیابان، معتادان متجاهر و توانمندسازی زنان سرپرست خانوار در این کار ملی دیده شده و محور کار قرار گرفته است و طی 6 ماه گذشته صدها کار کارشناسی برای تدوین برنامه جامع و کامل در این خصوص انجام شده است، این برنامه تدوین شده و برش استانی و شهرستانی در سطح استان تصویب شده است.
**نقش بهزیستی در تقسیم کار ملی آسیبها چگونه است؟
* در این تقسیم کار ملی دبیرخانه این 4 آسیب بر عهده بهزیستی قرار گرفته و آموزش و پرورش، وزارت ورزش، دانشگاههای علوم پزشکی، بسیج و نیروی انتظامی هر یک جامعه هدف خود را تعریف کردهاند. بنابراین اگر در حوزه اعتبارات به نتیجه برسیم در بحث کاهش و پیشگیری از آسیبها برنامههای خوبی داریم.
راهاندازی سامانه تصمیم برای کاهش و کنترل طلاق یکی از این اتفاقات است که 170 مرکز مشاوره در 16 شهرستان استان تهران راهاندازی میشود و برای خانوادههای بیبضاعت رایگان است.
**تخصیص منابع این برنامه چگونه انجام شده است؟
*در بحث توانمندسازی زنان نیز در کلانشهر تهران ممکن است یک عددی نیاز باشد که در شهر دیگر متفاوت است و سرانهای را در نظر میگیرند که کافی نیست و با واقعیت و وضعیت موجود تهران متناسب نیست.
در مورد معتادان متجاهر نیز بیش از 60 درصد آنها در استان تهران هستند اما متناسب با آنها منابع نداریم و اکنون هم که بر اساس آمار حدود 20 هزار معتاد کارتنخواب در تهران وجود دارد و سرمای فصل هم شروع شده، وضع قانونی متناسب نداریم که بر اساس آن بتوانیم پوشش مناسبی بدهیم.
برای یک معتاد، سالمند، فاقد خانواده، مجهولالهویه، معلول و غیره در بحث درمان، مراقبت و سالمسازی از دولت در سال گذشته 770 هزار تومان گرفتهایم و 550 هزار تومان برای خانواده بیبضاعت میدهیم. حالا فرض کنید 20 هزار معتاد در شهر داریم و آیا این اعتبارات عدد واقعی و مناسبی برای ساماندهی است؟ به همین دلیل است که برونسپاری کردهایم و ظرفیت مردمی ایجاد کردهایم.
در سال 97 ما به بخش خصوصی 3 میلیارد و 400 هزار تومان بدهکاریم و این در حالی است که افزایش 3.5 برابری مستمری را هم داشتهایم.
**در مورد ساماندهی کودکان کار و خیابان چه کردهاید؟
*حدود ۲۳ مرکز در بخش خصوصی ایجاد کردهایم که متناسب با امکانات بهزیستی خدمات خوبی به این کودکان ارائه میدهد اما کافی نیست و هنوز هم در نقاط پرتردد شهر آنها را میبینیم و اینجاست که هم حمایت نهادها را میخواهیم و هم مردم باید پای کار بیایند.
کمک نقدی به کودکان خیابان ممنوع!
شاید مردم از نظر احساسات دینی و ملی در مقابله با کودکان کار دچار احساسات شوند و کمکهای نقدی به آنها بکنند اما باید بدانند این کار، فرآیند حضور کودکان را در معابر تقویت میکند در حالی که اگر استقبال مردمی نشود به صورت هدفمند میتوانیم به این کودکان کمک کنیم.
**نحوه پذیرش کودکان کار و خیابان در بهزیستی چگونه است؟
*رویه کار در بهزیستی به اینگونه است که مراکز اورژانس اجتماعی و واحدهای اجرایی این کودکان را به صورت خودمعرف و یا به صورت معرفی از سوی دستگاه قضایی و نیروی انتظامی پذیرش میکنند و در اقدام اول مصاحبه مددکاری انجام میشود و بررسی اولیه روی وضعیت این کودکان صورت میگیرد و چنانچه با دستورالعملهای بهزیستی مطابقت داشته باشد پذیرش و امکان دریافت خدمات آموزشی، بهداشتی و ... فراهم خواهد شد.
علاوه بر ارائه خدمات به این کودکان، به خانواده کودکان کار نیز ورود می کنیم بگونه ای که وضعیت سلامت، شغل، وضعیت روحی و روانی، ثبات در نهاد خانواده، مسائل و مشکلات مالی، فرهنگی و ... آنها بررسی میشود.
**آخرین آمار پذیرش کودکان کار؟
*در سال گذشته حدود 3 هزار کودک کار را پذیرش کردهایم و به نظر میرسد به همین تعداد نیز متأسفانه کودک زبالهگرد داشته باشیم اما آنچه اهمیت دارد این است که در بررسیها بیش از 70 درصد از کودکان کار و خیابان اتباع خارجی هستند و بین این اتباع، حدود 70 درصد غیرمجاز هستند یعنی اوراق هویتی ندارند و غیرقانونی در کشور سکونت دارند که این کار را برای ما سخت میکند.
ما برای ارائه خدمات به این کودکان که غیرمجاز در کشور هستند، محدودیت داریم و این سؤال جدی مطرح است که تا کنون اداره اتباع وزارت خارجه به آن پاسخی نداده، این است که چرا با وجود قوای نظامی و امنیتی قوی در کشور این تعداد کودک آن هم که بیشتر از افغانستان و پاکستان به صورت غیرمجاز وارد کشور میشوند.
**ارائه خدمات به کودکان کار خارجی چگونه است؟
*سخت است... این افرادی که اسناد هویتی ندارند برای دریافت خدمات درمانی دچار مشکل میشوند ما کودکان کار و افراد مجهولالهویه زیادی داریم که به دستور مقامات قضایی باید آنها را حمایت کنیم، اما نداشتن مدارک باعث هزینههای سنگینی به سازمان شده است.
بر اساس آخرین آمار کودکان خیابانی که بر حسب پذیرش در مراکز دولتی و غیردولتی ثبت شده در مراکز دولتی در 6 ماهه اول سال 96، حدود 524 نفر و در 6 ماهه اول سال 97 حدود 583 کودک پذیرش شده که 10.12 درصد افزایش را نشان میدهد.
در شهرستانهای تهران و ری، سه مرکز دولتی کودکان خیابانی و 20 مرکز حمایتی ـ آموزشی کودک و خانواده در سه شهرستان تهران، شمیرانات و ری وجود دارد که علت افزایش 10 درصدی طی این مدت به دلیل افزایش ارجاع کودکان از طریق شهرداری بوده است.
در بخش دولتی به 280 کودکان خیابانی در 6 ماهه اول امسال خدمت سوادآموزی به 230 کودک خیابانی اردوی فرهنگی ـ تفریحی برای 543 کودک خدمات فرهنگی یا ورزشی ارائه شده است، این در حالی است که خدماتی مانند برقراری مستمری، اخذ شناسنامه و اخذ دفترچه بیمه نیز به این کودکان داده میشود.
در بخش خصوصی نیز در 6 ماهه اول سال96، 1834 کودک پذیرش شده و در 6 ماهه اول امسال 2146 کودک بوده که افزایش 17 درصدی را نشان میدهد.
از سوی بخش خصوصی و انجمنهای مردمنهاد 1112 کودک خدمات سوادآموزی، 250 کودک حرفهآموزی، 269 کودک برقراری مستمری، 1419 کودک اردوی فرهنگی ـ تفریحی، برای سه کودک اخذ شناسنامه، برای 6 کودک اخذ دفترچه بیمه و برای 1190 کودک خیابانی خدمات فرهنگی و ورزشی در 6 ماهه نخست امسال ارائه شده است.
**نحوه تعامل سایر نهادها در زمینه کودکان کار چگونه است؟
*طی دو سه سال اخیر طرحی برای حمایت از کودکان بازمانده از تحصیل اجرا می کنیم که همین جا این گلایه را به آموزش و پرورش داریم چرا که حدود 7 ماه از درخواست ما برای ارائه آمار و اطلاعات دانشآموزان میگذرد اما هنوز به ما پاسخی ندادهاند این در حالی است که اعتبار مربوطه از ابتدای سال برای کمک به این موضوع را در حساب خود داریم اما چون آمارش در دست نیست نمیتوانیم تخصیص دهیم.
به اعتقاد بنده همکاری بیندستگاهی در استان تهران در مقوله آموزش کودکان از تحصیل بازمانده نسبت به سایر استانها ضعیف است و با وجود تخصیص اعتبارات لازم اما به طور جدی در این زمینه نتوانستهایم خدمت کنیم.
در رابطه با رویه کار بهزیستی در مواجهه با کودکان کار و خیابان،در مراکز اورژانس اجتماعی و واحدهای اجتماعی فرد به صورت خود معرف و به صورت معرفی از سوی دستگاههای قضایی و نیروی انتظامی در هر سنی یا وضعیتی که باشد خردسال، معلول یا سالمند باشد به ما معرفی میشود و اقدام اول مصاحبه مددکاری و بررسی اولیه است تا ببینیم با دستورالعمل بهزیستی پذیرش آنها مطابقت دارد یا نه.
پس از آن ارائه خدمت و ورود به بحث خانواده آنها را خواهیم داشت، وضعیت سلامت جسمی، روحی، روانی، مسائل و مشکلات مالی، اشتغال و غیره در خانواده بررسی میشود.
**آماری از کودکان زبالهگرد دارید؟
*خدمات ارائه شده متناسب با تعداد مراجعان نیست در سال 96 در زمینه پذیرش کودکان کار حدود 3 هزار کودک را پذیرش کردیم و به همین تعداد کودکانی هستند که در زبالهگردی مشغولند و در بررسیها نشان داده که بیش از 70 درصد این کودکان اتباع خارجی هستند و 70 درصدی دیگر نیز غیرمجازند که این برای ما خیلی سخت است.
**به نظرتان علت ورود غیرقانونی کودکان کار به کشور چیست؟
*اتباع خارجی هستند که مجوز قانونی ندارند و ما هم نمیتوانیم به آنها خدمات بدهیم چون محدودیت داریم. اینکه چرا این تعداد در کشور و استان تهران وجود دارد سؤالی است که باید اداره اتباع به آن جواب دهد که هنوز نداده است و نماینده آنها در وزارت کشور نیز به سؤال ما پاسخ نداد و ما را قانع نکرد. ما در کشور قوانین نظامی و امنیتی قوی داریم اما چرا این کودکان با راحتی از مرزها عبور میکنند جای سؤال است. این کودکان اغلب از پاکستان و افغانستان به صورت غیرمجاز میآیند.
به همین دلیل برای ارائه خدمات به این افرادی که اسناد هویتی ندارند دچار مشکل هستیم، وجود افراد مجهولالهویه و فاقد مدارک چالشی جدی در استان تهران است و ما مکلفیم همه دستورات مقامات قضایی را تمکین کنیم اما این محدودیتها وجود دارد.
سالانه حدود 300 سالمند یا بیمار اعصاب و روان یا معتاد و فراتر از آن در قانون تعریف شده که ما پذیرش میکنیم و موظفیم به صورت رایگان آنها را بستری کنیم و به بخش خصوصی هم یارانه بدهیم اما همیشه بیش از اینها مجبوریم پذیرش کنیم.
**وضعیت پذیرش معتادان در فصل سرما چگونه است؟ظرفیت کافیست؟
*برای معتادان متجاهر اعتباری که تعریف کردهاند برای پذیرش 6750 نفر در سال است در حالی که حدود 20 هزار معتاد متجاهر و کارتنخواب ممکن است در پایتخت وجود داشته باشد و بیش از 10 هزار و 600 نفر در سال 97 پذیرش کردهایم یعنی 3700 نفر به صورت مازاد بودهاند و این در بخش خصوصی و ادامه همکاری با آنها ما را دچار مشکل کرده است.
در فصل سرما نیز علیرغم تنگناها دردناک است که فوت معتادان متجاهر یا کارتنخواب در خیابانها ببینیم اما بیش از آنچه داریم هزینه میکنیم. ظرفیت سامانسراهای معتادان 1500 نفر است و این در حالی است که غربالگریها به صورت مدام در حال انجام است و روزی 100 نفر برای پذیرش آورده میشوند.
**پول کافی برای ساماندهی معتادان دارید؟
*خیر- در بحث اعتبار معتادان نیز دچار چالشیم برای ارائه خدمت در سال گذشته اعتبارات به موقع دریافت نکردهایم این در حالی است که تا پایان اردیبهشت ماه سال 98 باید حساب عملکرد مالی را ببندیم و حدود 6 میلیارد تومان بدهی است که مربوط به عملکرد سال گذشته است و ما طلبکاریم.
**نحوه تعامل بهزیستی با بخش خصوصی چگونه است؟
* با این بخش قرارداد داریم که صلاحیت عمومی و اختصاصی باید لحاظ کنند. که باید صلاحیت عمومی را از طریق گزینش و حراست گرفته و در صلاحیت اختصاصی در حوزه تخصصی مربوطه نظر بهزیستی را جلب کنند. این در حالی است که مجوز ما از مؤسسات خیریه و غیرانتفاعی 3 یا 5 ساله است و پایان هر سال حسابهای مالیاتی آنها اخذ میشود.
**برخی موسسات خیریه گاها" دچار تخلفاتی شده و اعتماد مردم را سلب می کنند،با این موسسات چگونه برخورد می کنید؟
* در کنار دستورالعمل ماده 26 که مسئولیت صدور مجوزها را تعیین میکند دستورالعمل نظارتی هم وجود دارد که رسیدگی و حکم صادر میکند ما مواردی داشتهایم مرکزی که نگهداری سالمند، معلول و بیمار روانی را مجوز داشته اما تخلف کرده و ما پلمب کردهایم. ما به جهت نظارت خوب عمل میکنیم و چنانچه تخلفی ببینیم تذکر، اخطار و تعطیلی به آن مرکز میدهیم.
اما مؤسساتی که از ما مجوز ندارند مانند مهد کودکها اگر تخلفی از آنها گزارش شود مبنی بر اعمال خشونت یا انجام کار غیرحرفهای از سوی مربیان با آنها برخورد شدید میکنیم. این مهد کودکها که زیرنظر بهزیستی هستند باید تابلوی بهزیستی را داشته باشند و شرح فعالیتشان نصب شود. همچنین در تمام مهدهای بهزیستی پرسنل زن باید باشد و مردان فقط میتوانند صاحب امتیاز باشند.
**با مهدهای غیرمجاز چگونه برخورد میکنید؟
- هیچ نهادی در حاکمیت و دولت اجازه تأسیس مهد کودک ندارد مگر با اخذ مجوز کتبی از بهزیستی چون طبق قانون متولی صدور مجوز مهد کودکها با بهزیستی است و نهادهای انتظامی،نظامی، حاکمیتی و دولتی اگر درخواست دارند به آنها میدهیم اما نمیتوانند به سلیقه خود تابلو بزنند و اگر تخلفی کنند سیستم قضایی ورود میکند.
باید از سوی اداره اماکن استعلام شود چرا که میتواند مجوزهای تمام مؤسسات را بررسی و به آنها ورود کند. به مهدهای غیرمجاز هم میتواند ورود کند و توسط دستگاه قضایی اقدام به پلمب آن کند.
**آیا در مهدهای غیرمجاز هم بازرسی دارید؟
*در ساختار سازمانی به بخشهایی که مجوز مهد کودک دارند سرکشی میکنیم و آنهایی که از ما مجوز ندارند اجازه ورود را نداریم و بازرسان ما نمیتوانند به آنجا بروند. بنابراین مؤسساتی که از بهزیستی اجازه فعالیت نگرفتهاند کار غیرقانونی کردهاند و والدین باید با شماره 3000012333 تماس بگیرند و به ما گزارش دهند اما اینکه ما خودمان بگردیم و ببینیم کدام یک اجازه فعالیت دارد یا نه بر عهده ما نیست و آماری که چه تعداد مهد غیرقانونی وجود دارد را نداریم.
در حال حاضر 835 مهد کودک در استان تهران مجوز دارد اما عناوینی مثل سرای محله، خانه اسباببازی، مهد زبان و غیره قانونی نیست، خانوادهها باید حساسیت خودشان را بیشتر کنند و کودکان زیر 6 سال خود را به مهدهایی ببرند که اولین نشانه یعنی تابلوی بهزیستی را داشته باشد.
ما میبینیم برخی از مهدهای غیرمجاز شربت خوابآور به کودکان میدهند، رفتارهای خشونتآمیز دارند، گاهی پرسنل مرد در مهدها حضور دارد اما با همه اوصاف بازرسان بهزیستی اجازه ورود ندارند. متأسفانه اخباری که از تخلفات مهدهای غیرمجاز میآید به فعالیت مهدهای بهزیستی آسیب میزند.
در سطح ملی و استانی باید این اتفاق بیفتد که همه سازمانها مکلف شوند مجوز مهد را از بهزیستی بگیرند چراکه برخورد با فعالیت غیرمجاز بخشهای مختلف در توان بهزیستی نیست فقط میتواند ایجاد حساسیت کند.
**برای اینکه بازرسان بهزیستی را به مهدهای غیرمجاز راه بدهند چه کردهاید؟
*کاری نکردهایم فقط در فرصتهایی که پیش میآید از طریق رسانهها اعتراضات خود را و تبعات ناگواری که ممکن است در این مهدها رخ دهد را گوشزد میکنیم اگر هر دستگاهی به وظایف قانونی خود عمل کند نیازی به ورود ما نیست. در اینجا اداره اماکن باید حسابرسی دقیق کرده و ورود کند.
سازمان تعزیرات و نمایندگان بهداشتی در یک نظام تیمی به همراه نماینده بهزیستی برای بازرسی به مهدها میروند اما برای برخورد با غیرمجازها ما کاری نمیتوانیم کنیم ما متولی هستیم و برای اعطای مجوز به هر فرد متقاضی تسهیلگری میکنیم و در قانون به صراحت آمده که مسئول رسیدگی به تخلفات این چنینی اداره اماکن است و ما متولی برخورد نیستیم.
**امکان انتشار اسامی مهدهای مجاز وجود دارد؟
*میتوانیم تمام لیست مهدهای کودک را منتشر و نام صاحبامتیاز آنها را در سایت قرار دهیم تا خانوادهها بدانند که کدام مهدها مجاز و کدام یک غیرمجازند و بر اساس نظام رتبهبندی نیز مهدها ستارهدار میشوند.
مهدها باید شهریههای خود را نصب و اعلام کنند میزان شهریه در تابلویی باید در معرض دید مراجعان باشد و نحوه محاسبه آن نیز قابل انجام است اما خانوادهها بدانند هر نوع وجهی خارج از ضابطه بهزیستی باشد قابل برخورد و پیگیری است.
شهریههای بالا در نقاط بالای شهر تهران نیز به دلیل اجاره زیادی است که میپردازند گاهی تا 50 میلیون تومان اجاره میدهند و شاید در جایی اجاره 5 میلیون تومان باشد و این امر بر میزان شهریه مهد تأثیر میگذارد.
برای تعیین شهریه فقط بهزیستی نیست که دخیل است اداره تعزیرات و سازمان حمایت از مصرفکنندگانی است در تعیین آن نقش دارد.
**گاهی اخباری مبنی بر خرید و فروش نوزاد در رسانهها منتشر میشود،صحت دارد؟
*در مورد سرویسدهی به شیرخوارگاهان نیز گزارشهایی میآید مبنی بر اقدامات غیرقانونی مانند خرید و فروش کودک و نوزاد که باید بگویم مصداق گزارشی آن را ندیدم اما ممکن است در کشور رخ داده باشد و پرونده قضایی هم تشکیل شده باشد با این وجود چون احساس کردم ممکن است وجود داشته باشد شرایطی را فراهم کردهایم به این صورت که اگر 10 سال پیش کودکی سپرده شده و فاقد شناسنامه است به محض مراجعه به بهزیستی شرایطی فراهم خواهد شد تا به صورت قانونمند کودک در خانواده زندگی کند و پروندهای برایش تشکیل میدهیم.
اما آماری از خرید و فروش کودک در دست نیست.
**حضور سلبریتیها در جلب کمکهای مردمی و عدم واریز کمک به نیازمندان در جامعه وجود دارد،بهزیستی با این مقوله چگونه برخورد می کند؟
* باید گفت که مؤسسات خیریه از سه مرجع قانونی، استانداری، بهزیستی و نیروی انتظامی مجوز میگیرند. این امر اتفاق خوبی نیست و به نظر میرسد باید مرجع صدور مجوز این مؤسسات، یک دستگاه باشد یا حتی اگر چند دستگاه مرجع صدور است بهتر است کمیته نظارتی وجود داشته باشد که رسیدگی کند و این کمیته میتواند با محوریت فرمانداری کار کند.
مجوزهای خیریهای که ما میدهیم در بحث نگهداری از معلولان، سالمند، کودک شبه خانواده، بد یا بیسرپرست است و در پایان هر سال این مؤسسات مکلفند حسابرسی مالیاتی داشته باشند و برای تمدید آن باید عملیات مالی خود را ارائه دهند در این صورت ما مجوزشان را تمدید نمیکنیم و اگر وجهی از بهزیستی میگیرد باید عملکردش را شرح دهند.
همینطور برای جلب و جذب مشارکتها هم یک مجوز جداگانه باید از بهزیستی بگیرد این گونه نیست که هر مؤسسه یا فردی بتواند به راحتی کمکهای مردمی را جذب کند.
نظارت بر مؤسسات خیریه جای کار دارد هر چند آنهایی که مجوز دارند به طور مشخص کار میکنند اما در مجموع برای سامان دادن به آنها مانند اتفاقی که در زلزله کرمانشاه افتاد و ما از 10 استان تمام امکانات را بسیج کردیم باید این گونه رفتار شود که در مواقع بحرانی تمام مؤسسات یکی شده و با یک نظارت درستی کمکها توزیع شود.
**برای سامان دادن به زنان و دختران آسیبدیده و فراری چه میکنید؟
*در مورد زنان و دختران بیسرپناه، معتاد یا فراری نیز همانند وضعیتی که کودکان و سالمندان دارند در گروه افراد آسیبدیده اجتماعی قرار میگیرند و به صورت خودمعرف یا ارجاع از طریق مقامات قضایی در مراکز اقامتی سر راهی و موقت پذیرش میشوند.
مشکلی از نظر ظرفیت پذیرش زنان و دختران آسیبدیده نداریم، در جاهایی به دلیل مهاجرتپذیری در استان تهران مشکل داریم چرا که منابع ما متناسب با وضعیت آسیبها نیست، چالشهایی ایجاد شده و ما نیازمند حمایتهای حقوقی و اعتباری بیشتری هستیم.
در حال حاضر در شهر تهران دو مرکز اورژانس اجتماعی، در شمیرانات دو مرکز و در ری یک مرکز اورژانسی اجتماعی وجود دارد و به طور کلی در پایتخت 18 مرکز اورژانس اجتماعی فعالیت دارد.
**در مورد بزرگترین مشکل بهزیستی بگویید؟
*باید بگویم 21 سال در بهزیستی کار کردم اما بزرگترین مشکلش این است مأموریتهایی که به بهزیستی داده شده خیلی فراتر از توانش است ما دولتی هستیم و با واسطه با دولت سروکار داریم. منظورم وزارت رفاه است. این در حالی است که گسترش آسیبهای اجتماعی را داریم و مأموریت بهزیستی آن گونه که تعریف شده باید جایگاه سازمانی و اداری بالاتری داشته باشد.
وقتی مسئولیتی جدید به بهزیستی سپرده میشود مانند نگهداری از معتادان متجاهر نمیتوانیم بگوییم قبول نمیکنیم اما تمام امکانات و ظرفیت معتادان صفر تا صد در اختیار بهزیستی نیست، منابع پراکنده است و قطره چکانی پول به دست ما میرسد و در آخر آرزو میکنم که آدم خسته، نگران و غمگین در خیابانها نبینم و شاهد نشاط و امید در زندگی همه مردم، اقشار و گروههای سنی باشم.
انتهای پیام/