تاریخچه ۱۶ آذر به روایت رهبر انقلاب

به گزارش مشرق، ۱۶ آذرماه هر سال در کشور ما به عنوان روز دانشجو گرامی داشته می‌شود، در این روز دانشگاه‌ها و دانشجویان برنامه‌های متنوعی برگزار می‌کنند ولی شاید برخی هنوز ندانند علت نامگذاری این روز به عنوان روز دانشجو چیست.

رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار اساتید و دانشجویان در دانشگاه علم و صنعت در روز ۲۴ آذرماه سال ۸۷ تاریخچه‌ای از این واقعه بیان کردند.

ایشان فرمودند: «جالب است توجه کنید که ۱۶ آذر در سال ۳۲ که در آن سه نفر دانشجو به خاک و خون غلتیدند، تقریباً چهار ماه بعد از ۲۸ مرداد اتفاق افتاده؛ یعنی بعد از کودتای ۲۸ مرداد و آن اختناق عجیب - سرکوب عجیب همه ی نیروها و سکوت همه - ناگهان به وسیله ی دانشجویان در دانشگاه تهران یک انفجار در فضا و در محیط به وجود می آید. چرا؟ چون نیکسون که آن وقت معاون رئیس جمهور آمریکا بود، آمد ایران. به عنوان اعتراض به آمریکا، به عنوان اعتراض به نیکسون که عامل کودتای ۲۸ مرداد بودند، این دانشجوها در محیط دانشگاه اعتصاب و تظاهرات میکنند، که البته با سرکوب مواجه میشوند و سه نفرشان هم کشته میشوند. حالا ۱۶ آذر در همه ی سالها، با این مختصات باید شناخته شود. ۱۶ آذر مال دانشجوی ضد نیکسون است، دانشجوی ضد آمریکاست، دانشجوی ضد سلطه است.

بیشتر بخوانید:

واقعه ۱۶ آذر چگونه رخ داد؟



بعد، از آن سال تا سال ۴۲ - که شروع نهضت روحانیت و نهضت دینی و اسلامی در کشور ماست - جنبش دانشجوئی کم و بیش تحرکاتی دارد. من یادم است سالهای ۳۸ و ۳۹ و ۴۰ و ...، دانشجوها تحرکاتی داشتند، منتها بشدت سرکوب میشد و اجازه نمیدادند بروز پیدا کند؛ تا نهضت روحانیت در سال ۱۳۴۱ و اوجش در سال ۴۲ شروع شد، که اینجا باز شما نشانه ی جنبش دانشجوئی را مشاهده میکنید؛ یعنی در تمام پانزده سالی که بین ۱۳۴۲ است که شروع نهضت روحانیت باشد، تا ۱۳۵۷ که پیروزی انقلاب اتفاق افتاد، شما در همه جا و دوشادوش روحانیت و در کنار او، جنبش دانشجوئی را مشاهده میکنید. دانشگاه های کشور، محیطهای دانشجوئی کشور، مرکز تحرک و فعالیت است و یکی از بازوهای اساسی نهضت در تمام طول این مدت - که این را ما از نزدیک هم خودمان شاهد بودیم؛ هم دوستانی که در کار نهضت و مبارزات بودند و هم همه این را تجربه کرده اند و آزموده اند - دانشجویانند. بنابراین، دانشگاه ها یک بخش لاینفک از نهضت روحانیت بودند. البته در دانشگاه ها جریانهای الحادی و ضد دینی و مارکسیست و غیره هم بودند، لکن آن حرکت غالب، مربوط بود به دانشجوهای مسلمان. لذا گروه هائی که تشکیل میشد - گروه های مبارز - و کارهائی که انجام میگرفت مثلاً در زندانها - این زندانهای گوناگون در سالهای مختلف که ما خودمان تجربه کردیم - در همه جا، دانشجوها هم حضور داشتند؛ یعنی روحانیون و دانشجویان عمده ی زندانی ها را تشکیل میدادند. همین موجب شد که ما روحانیون مشهد، علمای مشهد و جمع کثیری از مردم مشهد در سال ۵۷، قبل از پیروزی انقلاب، وقتی میخواستیم تحصن انجام بدهیم، این تحصن در مرکز دانشگاهی پزشکی امام رضا انجام گرفت؛ یعنی مرکزیت دانشگاه. در تهران هم تحصنِ علما و روحانیون و انقلابیون و مبارزین برای ورود امام - که در ورود ایشان تأخیر شده بود - در دانشگاه تهران انجام گرفت. اینها نشان دهنده ی نقش دانشگاه و نقش دانشجوست، تا انقلاب پیروز شد.

بعد از پیروزی انقلاب این حرکت دانشجوئی - جنبش دانشجوئی، حضور دانشجوئی - صحنه ی عجیبی است. در همان ماه های اول، مسئله ی تشکیل سپاه پاسداران و حضور فعال دانشجویان در سپاه است و به فاصله ی چند ماه، تشکیل جهاد سازندگی به وسیله ی خود دانشجوهاست، که خود دانشجوها جهاد سازندگی را تشکیل دادند و خودشان آن را توسعه دادند؛ خودشان آن را پیش بردند، که یکی از برکات و افتخارات نظام اسلامی، جهاد سازندگی بود. چند ماه بعد از این، موج دوم حضور دانشجویان در مواجهه و مقابله ی با عناصر مسلحی بود که دانشگاه را لانه ی خودشان کرده بودند، که اتفاقاً خیلی از آنها غیر دانشجو بودند و همین دانشگاه تهران تبدیل شده بود به مرکز تسلیحات و تفنگ و مهمات و نارنجک! آنها این وسائل را جمع کرده بودند برای اینکه با انقلاب مبارزه کنند. کسی که توانست اینها را از دانشگاه تهران ازاله کند، خود دانشجوها بودند؛ حرکت عظیم دانشجوها که اینجا هم خودش را نشان داد.

سال ۵۹ با شروع دفاع مقدس، حضور دانشجوها در جبهه است که نمونه های مختلفی از آن وجود دارد که یکی از آنها همین حاج احمد متوسلیان و امثال اینها بودند که بلند شدند رفتند منطقه ی غرب در کردستان، در عین غربت - بنده در همان ماه های اول جنگ، پنج شش ماه بعد از اول جنگ، منطقه ی کردستان را از نزدیک دیدم؛ گرد غربت آنجا بر سر همه کأنه پاشیده شده بود - و در تنهائی، بی سلاحی و با حضور فعال دشمن و بمباران دائمی دشمن، این مخلص ترین نیروها در آنجا کارهای بزرگی را انجام دادند که قبل از عملیات فتح المبین - عملیاتی که این سردار بزرگوار و دوستانش انجام دادند - عملیات محمد رسول اللَّه (صلّی اللَّه علیه و اله و سلّم) را انجام دادند که آن، یک نمونه از حضور دانشجویان است. یک نمونه ی دیگر دانشجوهائی هستند که در ماجرای هویزه حضور پیدا کردند که آن دانشجوها را هم بنده، تصادفاً در همان روزی که اینها داشتند میرفتند - روز ۱۴ دی - به طرف منطقه ی نبرد و درگیری، دیدم؛ شهید علم الهدی و شهید قدوسی و دیگران. این مربوط به سالهای ۶۰ و ۶۱ است که البته ادامه پیدا کرد تا آخر جنگ. یعنی واقعاً یکی از بخشهای تأمین کننده ی نیروهای فعال ما در طول دوران هشت سال دفاع مقدس، دانشگاه ها بودند. بعد هم که در همان اوائل دهه ی ۶۰، وقتی بازگشائی دانشگاه ها انجام شد، جهاد دانشگاهی تشکیل شد که یکی از نقاط حساس و یکی از مراکز مایه ی افتخار، جهاد دانشگاهی است. قبل از اینها هم در سال ۵۸، تسخیر لانه ی جاسوسی به دست جنبش دانشجوئی است.

حالا دانشجو به حیث دانشجو، عضو جنبش دانشجوئی است. ممکن است آن کسی که خودش در تسخیر لانه ی جاسوسی فعال بوده، بعد از مدتی از کار خودش پشیمان شود - کمااینکه ما پشیمان شده هائی هم داریم! خیلی از کسانی که در جنبش دانشجوئی حضور داشتند، در برهه ی دیگری، گرفتاری های زندگی و انگیزه های مختلف، ثبات قدم را از اینها گرفت - لکن حرکت بزرگ مربوط به دانشجوست، که این حرکتِ تسخیر لانه ی جاسوسی یکی از مهمترینِ این حرکات است.

حالا این یک تاریخچه است، تا امروز هم ادامه دارد. در تمام دورانهای مختلف، در طول انقلاب، حوادث گوناگون، لحظه های حساس و خطیر، حضور دانشجویان مؤمن، متعهد، عدالتخواه، باگذشت، توانسته فضا را در جهت صحیح هدایت کند. این برداشت من از جنبش دانشجوئی و نگاه من به جنبش دانشجوئی است: ضد استکباری، ضد فساد، ضد اشرافیگری، ضد حاکمیت تجمل گرایانه و زورگویانه، ضد گرایشهای انحرافی؛ اینها خصوصیات جنبش دانشجوئی است. در همه ی این سالهای انقلاب، حضور دانشجویان در این صحنه ها، حضور فعال و مؤثری بوده. دانشجوها گفتمان ساز بوده اند، فضای فکری ساخته اند، گفتمانهای سیاسی و انقلابی را در جامعه حاکم کرده اند، که در موارد زیادی این وجود داشته.

البته من قضاوتم روی بدنه ی دانشجوست. ممکن است افرادی، بخشهائی از مجموعه ی دانشجوئی جور دیگری باشند. نه تعجب میکنیم، نه انکار میکنیم؛ مطمئناً این است؛ اما بدنه ی دانشجوئی، طبیعت کار دانشجوئی و روحیه ی دانشجوئی، اینی است که عرض کردم. دانشجو ضد ظلم است، ضد استکبار است، ضد سلطه ی خارجی است، عاشق آرمانهای بزرگ است، امیدوار به رسیدن به این آرمانهاست. در واقع حضور قشر جوان، بخصوص دانشجو، موتور حرکت یک جامعه است. باید دانشجوها همیشه به این توجه داشته باشند و روی او برای آینده ی کشور حساب کنند.»

رهبر معظم انقلاب در دیدارهای‌شان با دانشجویان تشویق‌ها و توصیه‌هایی را هم مطرح کرده‌اند که گزیده‌ای از این تأکیدات را در ذیل آورده‌ایم.

۷ آذر ۸۱
بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار دانشجویان نمونه و ممتاز دانشگاه‌ها


نظام اسلامی از رشد جریان دانشجویی و همه خصوصیّاتی که متعلّق به این جریان است، استقبال می کند. این خصوصیّات، همین چیزهایی است که خود شما گفتید و می دانید: جوشش شوق و استعداد، انگیزه های جوانانه، خواستهای آرمانگرایانه، دلبستگی به آرمانهایی که برای غیرجوانان حتّی گاهی دست نیافتنی به نظر می رسد، اما جوان به هیچ وجه این طور نمی اندیشد و در راه آن تلاش می‌کند و همین تلاش است که ملتها و کشورها را از حالت رکود خلاص می کند.

این جانب نسبت به محیط دانشگاه و حرکت دانشجویی خوشبینم؛ بر خلاف اظهارات بعضی از دانشجویان که فاقد این خوشبینی هستند. این خوشبینی ناشی از خوشخیالی نیست ؛ بالاخره ما عمرمان را با همین کارها گذرانده‌ایم.

در این سنین و با وضعیت بنده، خوشخیالی خیلی محتمل نیست. بنده اطّلاعات مبسوطی را هم - چه علمی، چه فرهنگی و چه اخلاقی و معنوی - از وضع دانشگاهها دریافت می کنم که برایند همه این اطّلاعات، همینی است که گفتم: خوشبینم.


در زمینه علمی، همین کمبودهایی که گفتید، هست: مشکل استاد، مشکل مدیریّت، مشکل برنامه ریزی، مشکل کمبود اعتبار، بودجه و ... اینها را می‌دانم؛ اینها حرفهایی است که بنده در ده سال اخیر آنها را در دیدار با دانشگاهیان -  اعم از استاد، دانشجو یا مدیریّت - دائم تکرار و دنبال گیری می کنم. البته مقدار زیادی از این کارها بهبود پیدا کرده است. منتها علی رغم همه این مشکلات، شور و شوق علمی و شکوفایی استعدادها در دانشگاه‌های ما محسوس است؛ این را ما نمی توانیم ندیده بگیریم و همه اش آیه یأس بخوانیم. این عزیزِ آخری ما هم گفت: «من می خواهم بشارت بدهم، دیگران انذار کردند»؛ اما آن یک کلمه بشارت هم در انذارهای ایشان گم شد! هرچند که آن بشارت، واقعی است.

۱۷ مهر ۸۶ 

دیدار صدها نفر از دانشجویان دانشگاهها با رهبر معظم انقلاب

همیشه گفته ام که باید از روزی بترسیم که جوان و دانشجوی ما انگیزه طرح مسئله و سئوال نداشته باشد که به یاری پروردگار امروز این چنین نیست و همه باید توان و تلاش خود را به کار گیریم تا روحیه خواستن و مطالبه در نسل جوان و به ویژه جوانان علمی و دانشگاهی هرچه بیشتر گسترش یابد.
رهبر انقلاب اسلامی با توجه به محدود بودن ظرفیتها و امکانات، پاسخگویی به همه مطالبات را در کوتاه مدت ناممکن دانستند و خاطرنشان کردند: آرمانهای بزرگ در کوتاه مدت محقق نمی شود اما طرحِ به دور از افراط و تفریط خواسته ها و پیگیری همراه با عقلانیت و اعتدال، یقیناً افق روشنی را برای دانشگاههای ما رقم خواهد زد.

۲۴ آذر ۸۷

بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار اساتید و دانشجویان در دانشگاه علم و صنعت

حالا جلسات دانشگاهی - جلسات دانشجوئی - برای ما جلسات خیلی دلنشینی است؛ چون هم فضای صداقت و خلوص در این جلسات هست، هم دانشجو در شکل دهی حال و آینده نقش اساسی دارد. این آن چیزی است که به نظر من دانشجویان ما هرگز نباید این را از نظر دور بدارند. دانشجو نقش آفرین است؛ هم در زمان حال و هم نسبت به دوران آینده؛ فردای کشور.

این عنصری که در این کارگاه عظیم با همت و تلاش خود و با هدایت و کمک استادان، ارزش افزوده و فوق العاده ای پیدا میکند، دانشجوست. و یقیناً با این نگاه، دانشگاه مهمترین زیرساخت پیشرفت و توسعه ی کشور است؛ 

در همه جای دنیا انتظار از دانشگاه ها به خاطر حضور دانشجو این است که در زمینه ی ترسیم آرمانها و گرایش به تحصیل این آرمانها و رسیدن به این آرمانها، دانشگاه فعال باشد. این دیگر مربوط میشود بخصوص به دانشجو؛ جوانیِ دانشجو، سن دانشجو، آمادگی های روحی دانشجو، که این اقتضاء را به دانشگاه میدهد. این، انتظار از دانشگاه است. 

۷ مهر ۸۷

دیدار جمعی از نخبگان علمی و دانشجویان دانشگاه‌ها

یک سؤال اینجا مطرح می‌شود که برای رسیدن به این هدف والا و بسیار برجسته و بزرگ، وظیفه فقط متوجه دانشجویان است؟ آن هم دانشجویانی که برای خودشان رسالتی قائلند که شما اسمش را میگذارید جنبش دانشجوئی؛ یعنی دانشجوی متحرک، دانشجوی فعال؛ دانشجوئی که از نیروی فکر و توان جسمی و روحی خودش می‌خواهد برای پیشرفت استفاده کند؛ آیا فقط اینها مخاطبند؟ بلاشک نه. سنگین ترین مسئولیت بر عهده ی مسئولان و انواع نخبگان جامعه است؛ نخبگان علمی و نخبگان فکری و نخبگان سیاسی، لیکن جریان دانشجوئیِ فعال هم مسئولیت سنگینی دارد. یکی از مسئولیت‌های جریان دانشجوئی، تلاش برای فهمیدن است؛ یعنی تفکر.

من به نظرم می‌رسد یکی از کارهای لازم، تشکیل جلسات فکری وسیعی است که مجموعه ی دانشجوئی، همراه با مجموعه ی حوزوی، با برنامه ریزی خوب، میتواند به وجود بیاورد تا بنشینند درباره ی مسائل گوناگون فکر کنند.

گسترش فکر و پراکندن فکرِ درست و صحیح میتواند همان ثمراتی را ببخشد که ما در زمینه های مسائل علم و فناوری و پیشرفت علوم از دانشجو توقع داریم؛ یعنی شکوفائی، آوردن حرف نو به میدان اندیشه، با یک حرکت صحیح و جهتگیری درست. یکی از کارها این است.

۶ مرداد ۹۲

بیانات در دیدار دانشجویان‌

 یکی از دوستان از من می‌پرسند که توصیه‌ی شما به دانشجویانی که از مهر آینده وارد محیط دانشگاه خواهند شد، چیست؟ توصیه‌ی من به آن دانشجویان هم مثل توصیه‌ی به همه‌ی دانشجویان است؛ من همه‌ی دانشجویان را به «دانشجوئی» به معنای واقعی کلمه - یعنی دنبال علم رفتن - و به فعالیت‌های متناسب با دانشجوئی دعوت میکنم؛ چه فعالیتهای اجتماعی، چه فعالیتهای سیاسی.

 نکته‌ای هم که یکی از دوستان درباره‌ی تأمین مالی دانشگاه‌ها گفتند، نکته‌ی درست و قابل توجهی است. به‌هرحال مطالبی را آقایان و خانمی که صحبت کردند، بیان کردید؛ مطالبِ بسیار خوب و درستی بود.
 آنچه که من یادداشت کردم که به شما عرض کنم - البته این حرفها مربوط به مجموعه‌های دانشجوئی است، لیکن قابل تعمیم به کل کشور و قشرهای مختلف جوان در کشور است - یکی این است که جوان، دانشجو و عنصر انقلابی نسبتش با آرمانهای انقلاب چیست؟ بنده معتقدم که آرمانهای انقلاب - که چهارچوبهایش مشخص است، بنده هم بعضی‌ها را تصریح خواهم کرد و اسم خواهم آورد - بدون نیرو و نشاط و جسارت جوانی، قابل تعقیب و قابل دسترسی نیست. نسبت شما با آرمانها، اینچنین نسبتی است. عقیده‌ی من این است که اگر چنانچه نیروی جوانی، یعنی قدرت فکری و بدنی، و اگر نشاط و روحیه و حالت تحرک، و همچنین جسارت، یعنی خطشکنی‌ها، که در جوانها به عنوان خصیصه وجود دارد، نباشد،  ما به آرمانها دست پیدا نخواهیم کرد.

لذا جوانها در زمینه‌ی دسترسی به آرمان‌ها و تحقق آرمان‌های انقلاب و آرمان‌های اسلامی، دارای مسئولیتهای بزرگی هستند و کارآمدی بسیار بالائی هم دارند. هر کسی که در پی تحقق آرمانها است، باید نقش جوان‌ها را جدی بگیرد؛ و بدانید بنده نقش جوانها را جدی می‌گیرم. آنچه که من در مورد جوانها، چه جوان دانشجو - البته بخصوص جوان دانشجو - و چه غیر دانشجویان، بارها بر زبان آوردم، تعارف زبانی نیست؛ اعتقادم این است و معتقدم که جوان‌ها میتوانند گره‌گشائی کنند. البته مهم این است که میدان کار را، میدان تحرک را بشناسند، آن را درست تعریف کنند؛ کاری را هم که می‌خواهند انجام دهند، درست تعریف کنند.

برچسب ها:

سیاسی