به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس موافقت نامه تغییر اقلیم پاریس موسوم به موافقت نامه پاریس در سال 2015 و در بیست و یکمین اجلاس کنوانسیون تغییر اقلیم سازمان ملل به وجود آمد.
در واقع این موافقت نامه به دنبال جلوگیری از افزایش دمای زمین به میزان بیش از 2 درجه سانتیگراد نسبت به دمای زمین در پیش از انقلاب صنعتی است.
این سند تعهد آور بین المللی ادعا می کند گاز دی اکسید کربن انسان ساخت عامل گرایش جهانی و تغییر اقلیم است و برای جلوگیری از روند فعلی باید محدودیتهایی در استفاده از منابع فسیلی مانند نفت و گاز و زغال سنگ به عنوان اصلیترین عامل انتشار گاز دی اکسید کربن برای کشور های عضو اعمال شود.
هرچند بسیاری از دانشمندان عوامل متعدد دیگری از جمله فعالیت های خورشیدی را عامل پدیده گرمایش جهانی میدانند و به مفروضات منجر به تدیون موافقتنامه پاریس با تردید جدی مینگرند.
به هرحال این معاهده در اردیبهشت سال 95 توسط وزیر امور خارجه ایران به نمایندگی از دولت امضا شد و در آبان سال 95 کلیات آن بدون ارائه سند حاوی تعهدات کشور به تصویب نمایندگان مجلس رسید. اما شورای نگهبان نسبت به این معاهده ایراداتی گرفت و در نهایت در آذر ماه همان سال دوباره به مجلس عودت داد.
این روزها شاهد هستیم برخی از وزرای دولت مانند وزیر نفت و وزیر امورخارجه و همچنین رئیس سازمان محیط زیست در نامه های جداگانه به مجلس شورای اسلامی در خواست کردند هرچه زودتر وضعیت این معاهده تعیین تکلیف و تصویب شود.
هر چند که حسن روحانی در جلسه اخیر هیات دولت نسبت به این موضوع واکنش نشان داد و گفت غربی ها مقاله هایی را می نویسند که خودشان آن را اجرایی نمی کنند و لزومی ندارد که ما نیز آن را اجرا کنیم و صراحتا به موضوع انتشار دی اکسید کربن اشاره کرد.
برخی از کشورهای صنعتی که بیشترین تولید کننده دی اکسید کربن هستند از جمله آمریکا و یا روسیه زیر بار اجرای این معاهده نرفتهاند. کشورهای اروپایی که با موضوع رسیدن به نقطه پیک منابع نفت و گاز مواجه هستند و اجبارا باید استفاده از منابع انرژی فسیلی در اقتصاد خود را کاهش دهند بزرگترین هواداران اجرای این معاهده محسوب میشوند.
در همین رابطه با محمدشیرجیان کارشناس حقوق انرژی گفت وگو کردیم که در ادامه متن این گفت وگو را ملاحظه میکنید:
فارس: حسن روحانی رئیس دولت دوازدهم در جلسه هیات دولت به موضوع معاهده پاریس اشاره کرد و اعلام کرد آنچه که به عنوان مقاله و بخش نامه توسط غربی ها تدوین می شود بیشتر برای کشورهای در حال توسعه است و خودشان نسبت به این مقاله ها توجهی نمی کنند. برای همین این سوال مطرح می شود که آیا واقعا اجماع کارشناسی وجود دارد که دی اکسید کربن عامل گرم شدن زمین است؟
شیرجیان: بحث گازهای گلخانهای با بحث گازهایی که منجر به آلودگی هوا میشود دو بحث جدا از هم است، گازهای گلخانهای اساسا مشکلی برای سلامتی انسان ایجاد نمی کند، گازهای گلخانهای عمدتا بخار آب، متان، CO2 و یک و یا دو گاز دیگر که حجم کمتری دارند را شامل می شوند. اما گازهایی که منجر به آلودگی هوا میشود منواکسید کربن، دی اکسید گوگرد و دی اکسید نیتروژن است که به طور مستقیم بر روی سلامتی انسان تاثیر گذار است.
پس در وهله نخست باید تاکید کرد هیچ کدام یک از این گازهایی که منجر به آلودگی هوا میشوند جز مصادیق گازهای گلخانهای نیستند.
اساسا وقتی بحث گازهای گلخانهای مطرح میشود بیشتر موضوع کاهش CO2 در میان است است که خود CO2 هم در مجموع 4 درصد از گازهای گلخانهای را تشکیل میدهد که تازه از این میزان فقط 5 درصد آن توسط بشر تولید میشود. یعنی کل سهم بشر در تولید گازهای گلخانهای حدود 0.2 درصد است که بخش قابل توجهی از آن هم توسط کشورهای صنعتی ایجاد شده است.
خیلی از زیرساختهای توسعهای خودشان را براساس انرژی هیدروکربوری پایه ریزی کردهاند که مهمترین منشا تولید CO2 است. پس نکته اساسی این است که گازهای گلخانهای اساسا با گازهایی که منجر به آلودگی هوا میشود دو مقوله متفاوت است و ثانیا CO2 برای سلامتی بشر اصلا ضرری ندارد.
در مورد موضوع گرمایش زمین نیز اینکه اساسا این گازها منجر به گرمایش زمین میشود نیاز به بحث بیشتری دارد چنانکه برخی معتقدند گازهای گلخانهای اصلا منجر به گرم شدن زمین نشدهاند.
فارس: با این شرایط به نظر میرسد ایران در حوزه زیستمحیطی بیشتر مشکل آلودگی هوا دارد تا مشکل انتشار گازهای گلخانهای...
شیرجیان: بله. مساله اصلی زیست محیطی کشورمان انتشار گاز های گلخانه ای نیست بلکه انتشار گازهایی است که الودگی هوا ایجاد می کند.
گفتن این نکته نیز ضروری است که مثلا ما گاز گلخانهای تولید نکنیم و در عوض کشور آمریکا در آن سوی دنیا این گاز را تولید کند، انتشار گاز گلخانهای توسط او بر کشور ما هم اثر میگذارد. بنابراین این موضوع یک موضوع منطقهای نیست و موضوع جهانی مربوط به جو و اتمسفر است.
فارس: در مورد عواقب عدم انتشار گازهای گلخانهای مانند CO2 موضوعات اقتصادی مهمی مطرح میشود که میتواند دامان کشور ما را هم بگیرد. مانند کاهش 7.2 درصد از اندازه اقتصاد ایران در ازای کاهش 12 درصدی از انتشار این گاز و ظاهرا علت خروج آمریکا از این معاهده نیز همین موضوع است. زیرا نمی خواهد مشکل اقتصادی برای کشورش ایجاد شود.
شیرجیان: نکته ای که به درستی اشاره کردید همین موضوع اقتصادی است. الان یک گزارش توسط سازمان محیط زیست منتشر شده است که بر اساس جدول داده و ستانده سال 83 تهیه شده است. بر اساس این جدول حجم اقتصاد کشور در سال 83 خیلی کوچکتر از سال 97 بوده است.
در این گزارش آمده است در سناریوی کاهش 12 درصدی کاهش انتشار گازهای گلخانهای در کشور حدود 7.2 درصد از حجم اقتصاد کاهش می یابد که بالغ بر 18 هزار و 8 میلیارد تومان است. اگر همین اطلاعات بر اساس جدول سال 97 منتشر شود قطعا این رقم خیلی بیشتر خواهد بود.
فارس: ایران یک اقتصاد تک محصولی است و عمده درآمد ما از نفت و گاز است و قطعا پذیرفتن این معاهده می تواند بر اقتصاد ایران اثرات بیشتری بگذارد. آیا در این خصوص نیز بررسی شده که در توسعه صنعت نفت ما چه تاثیراتی خواهد داشت؟
شیرجیان: در حوزه صنعت نفت و گاز که مهمترین و کلیدیترین موضوع در گازهای گلخانهای است این گزارش بررسی میکند که مثلا در حوزه بالادستی صنعت نفت و گاز یعنی از مرحله اکتشاف تا بهرهبرداری باعث ضرر 15درصدی در بخش بالادستی حوزه نفت و گاز خواهد شد که عدد دقیق آن در این گزارش حدود 4 هزار و 250 میلیارد تومان است. یا در حوزه پاییندستی یعنی کاهش تولید فرآوردههای نفتی محاسبهای که انجام شده است عدد 5 هزار و 562 میلیارد تومان را نشان میدهد که حجم آن حدود 5.1 درصد است.
همچنین پذیرفتن این معاهده روی پتروشیمی تاثیر منفی معادل یک هزار و 714 میلیارد تومان میگذارد که 13.5 درصد از حجم اقتصاد در پتروشیمی را کم میکند و این در شرایطی است که کاملا در تعارض با سیاستهای ابلاغی اقتصاد مقاومتی است.
در بند 14 سیاستها اقتصاد مقاومتی روی توسعه میادین هیدروکربوری تاکید کرده است. بحث قرارداد IPC را هم که آوردیم و این همه روی آن سر و صدا شد که می خواهیم با استفاده از این قرارداد جذب سرمایهگذاری کنیم و میادین خود را توسعه دهیم کاملا با اجرای این تعهد در معاهده پاریس در تعارض است.
در بند 13 سیاست های اقتصاد مقاومتی به بحث صادرات برق، نفت، گاز و صادرات محصولات پاییندستی تاکید دارد و اجرای این تعهد و معاهده در تضاد با این بند است و منجر به اجرای آن نمیشود بلکه حتی منجر به کوچک شدن تولید می شود.
فارس:آنچه که گفتید در مورد سناریوی کاهش 12 درصدی گاز گلخانه است. ظاهرا یک سناریوی کاهش 4 درصدی نیز وجود دارد. در مورد اثرات سناریوی دوم چه میتوان گفت؟
شیرجیان: بله. ما در این سند دو سناریو پیشبینی کردیم یک سناریوی 4 درصد و یک سناریوی 12 درصد که سناریوی 12 درصد گفته شد. اما سناریوی 4 درصدی فارغ از هرگونه امتیازی که طرف غربی بدهد و یا تسهیلاتی که بگیریم چه تحریم باشیم و چه نباشیم موظف به اجرای آن هستیم و ما متعهد هستیم میزان انتشار گاز گلخانهای خود را تا 5 سال آینده کاهش دهیم که این هزینه مستقیمی بالغ بر 17.5 میلیارد دلار روی اقتصاد ما دارد. البته هزینه غیرمستقیمی هم دارد که محاسبهای که در خود سازمان محیط زیست انجام شده نشان میدهد بالغ بر 2814 میلیارد تومان هزینه غیر مستقیم است و حدود 1.1 درصد از حجم اقتصاد کشور را کم می کند.
اما در سناریوی کاهش 12 درصد، هزینه مستقیم برای آوردن و تجهیز فناوری معادل 52.5 میلیارد دلار است که رقم معادل ریالی آن حدود 600 هزار میلیارد تومان با احتساب دلار فعلی است.
فارس: اما گفتهاند در این توافقنامه یک سازوکار مالی را پیشبینی کردهاند تحت عنوان صندوق سبز که قرار است کشورهای توسعه یافته متعهد هستند که 100 میلیارد دلار این صندوق را تامین مالی کنند و آن را صرف انتقال فناوری کشورهای در حال توسعه کنند و نیازی نیست که کشورهای توسعه یافته خودشان هزینهای صرف این مساله کنند.
شیرجیان: بله. این موضوع گفته شده است. اما باید گفت که هیچ وقت این 100 میلیارد دلار در این صندوق جمع نشده است. زیرا کشورهای توسعه یافته به آن پایبند نبودهاند و مهمترین پشتوانه هم آمریکا بوده است که از این توافق نامه خارج شده است. پس این 100 میلیارد دلار که تامین شود همیشه محل سوال بوده است و با خروج آمریکا که خیلی جدیتر شده است. نکته دوم این است که خودشان در این توافقنامه آوردهاند که اولویت با کشورهای کوچک و جزیرهای است و کشورهایی است که اول تعهد خود را منوط کردهاند به گرفتن پول از طریق این صندوق و کشور ما در خصوص آن تعهد 12 درصد و حتی 4 درصد اصلا اجرای تعهد خود را منوط به تامین مال از این صندوق نکرده است و موضوع سوم این است که کمک از این صندوق با انتخاب کشورهای توسعه یافتهای انجام میشود که دارند منابع این صندوق را تامین مالی میکنند و هیات امنای این صندوق متشکل از همین کشورها هست و خود آن کشورها انتخاب میکنند که منابع این صندوق به کدام کشورها اختصاص پیدا کند.
فارس: در حال حاضر ایران کشوری است که در شرایط تحریم به سر می برد. اصلا این موضوع شامل حال کشور ما هم می شود؟ یعنی میتوانیم با فرض تخصیص چنین منابعی به راحتی پول منتقل کنیم؟
شیرجیان: نکته چهارم هم همین نکته است. بهانهای است که دست آنها است و میگویند شما یک کشور تحریمی هستید و هیچ سازوکار و مرجعی برای انتقال این منابع به کشور شما نداریم.
نکته پنجم این است که اساسا چه فناوریهایی را به کشور ما میخواهند بیاورند؟ چون بالاخره اینها روی هر فناوری دست بگذارند و بگویند مثلا فلان فناوری امکان انتقال به کشور شما را ندارد و طبیعتا انتقال این فناوری به کشور شما امکانپذیر نیست و بعد چه تضمینی وجود دارد که فناوری که منتقل خواهند کرد به روز باشد و متناسب با شرایط بومی و اقلیمی کشور باشد که همه اینها را باید در نظر گرفت پس اینکه این فناوری انتقال پیدا کند با شرایط تحریم و اینکه این فناوری چقدر متناسب با شرایط اقلیمی باشد جای ابهام دارد.
نکته دیگری که وجود دارد این است که فناوری توسط کشورهایی که تعهد دادهاند به قرارداد پاریس منتقل نمیشود بلکه این فناوری در اختیار شرکتها است و شرکتها هم مانند داستان برجام است و میگویند هرگونه قرارداد فناوری و تامین مالی با ایران داشته باشیم مشمول تحریم قرار میگیریم و اساسا تمایل به همکاری با ایران نداریم. پس تعهد را به دولتها و حاکمیت سپردهاند ولی انتقال فناوری و قراردادها توسط شرکتها انجام میشود.
نکته بعدی این است که ما تجربه خوبی برای استفاده از منابع مالی بینالمللی نداریم مثلا همان پیمان کیوتو ای که یک سازوکار مالی پیشبینی شده بود و کشورهای توسعه یافته تعهد داده بودند کشورهای توسعه یافته باید کشورهای در حال توسعه را کمک کنند که عملا ما از آن سازوکار مالی هیچ استفادهای نکردیم پس خود ما هم تجربه خوبی برای جذب منابع خارجی نداریم.
فارس: با این تفاسیر بهترین برخوردی که باید با این توافق نامه شود چیست؟
شیرجیان: الان در ماده 16 توافقنامه آمده است کشورها الزامی به اجرای تعهدی که پیشبینی کردهاند ندارند و الان در این مقطع نیز ایران پذیرفته که به این توافق نامه بپیوندد چون فرایند پذیرش 3 مرحله دارد و الان ما در مرحله سوم هستیم. در مرحله سوم، این توافقنامه باید به تایید مجالس برسد که هنوز سیستم قانونگذاری ما آن را تایید نکرده است اما به محض تایید اجرای آن برای ما الزام آور می شود و حق تخطی از آن نداریم.
گفتن این نکته نیز ضروری است که تا سه سال حق خروج از آن را نداریم و از زمانی اراده کنیم برای خروج خود آن نیز یک پروسه یک ساله است و عملا 4 سال در گیر این توفق نامه خواهیم بود و یک هزینه فرصت 4 ساله مشمول ما میشود. تجربه نشان داده است پشت سر این توافقنامهها نیز کشورهای صاحب سلطه و قدرت می آیند که تبدیل میشود به یک الزام برای کشورهای در حال توسعه مشابه در مورد انرژی هستهای وجود دارد. فلسفه وجودی آژانس انرژی هسته ای کمک به کشورهای در حال توسعه برای توسعه فناوری صلحآمیز هستهای بود اما بعد آمدند یک شورای حکام در آژانس پیشبینی شد که اتفاقا شورای حکام عاملی برای مسدودسازی انرژی هستهای برای کشورهایی که مورد تایید آنها نیستند شد و بعد از طریق آژانس و شورای حکام آمدند پرونده ایران را امنیتی کردند و بردند شورای امنیت. الان بحث توافق پاریس هم میتواند یک شالکه این چنینی پیدا کند. چون در توافق پاریس هم یک کمیته راهبری پیشبینی شده که جعبه سیاه است و معلوم نیست سازوکار آن به چه صورتی است.
بنابراین به نظر من آن موضوع را میتوان مشمول مرور زمان کرد و کسی هم نمیتواند حرفی بزند تا زمانی که ما امتیازات لازم را بگیریم و حتی باید تعهدات خود را کیفیتر کنیم.
گفتوگو از محمدحسین سیفالهی
انتهای پیام/