به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری فارس، در ادامه جلسه رسیدگی به اتهامات متهمان اخلال در نظام ارزی کشور تیمور عامری گفت: من در حدی که اشتباه کردهام را خود میپذیرم.
قاضی موحد آقای شهادت را درباره ارائه برخی توضیحات به جایگاه فراخواند.
شهادت گفت: اگر پولی به صرافی وارد میشد من متوجه میشدم ولی اقدامات توسط فرزندانم به گونهای بود که متوجه برخی موارد نشدم. فاکتورهای صوری توسط فردی که با سلطانی در ارتباط بود وارد صرافی میشدند، این فاکتورها ۱۳ برگی بانک ملی مخصوص ثبت و سفارش آماده وارد میشد و آقای سلطانی این موارد را وارد میکردند.
قاضی موحد افزود: فرزندان شما کجا هستند و صرافی در اختیار دارند یا خیر؟
تیمور عامری بیان کرد: فرزندان من در ترکیه بودند و صرافی نیز در اختیار ندارند. آنها ۲ ماه پس از دستگیری من از کشور خارج شدند و در همان زمان بود که من میگفتم شما زمانی که خلافی نکردهاید برای چه میروید؟ ولی فرزندانم رفتند.
عامری افزود: قربانعلی فرخزاد زمانی که میآمدم من در اتاق جلسه بودم و در مجموع کلاً من ۲-۳ روز بیشتر فرخزاد را ندیدم. من معمولاً در اتاق در بسته خود حضور داشتم. فرخزاد میگفت من کالای تحریمی وارد کردهام و میخواهم این موارد را به فروش برسانم.
آقای شهادت کارمند صرافی عامری گفت: علیرضا عامری از آقای وکیلی به صورت تلگرام فایل دریافت میکرد و مواردی که مربوط به بانک ملی بود توسط پرینتر پشت سر بنده انجام میشد.
نماینده دادستان بیان کرد: متهم در دفاعیات خود گفته که من سرمایه نداشتم و مردم برای انجام امورات خود مراجعه میکردند. سوال اینجاست حداقل مبلغی که باید برای احداث صرافی برای وثیقه قرار دهی ۴ میلیارد است، شما چگونه این مبلغ را پرداخت کردید؟
متهم افزود: من در سالهای گذشته که مبلغ وثیقه ۲۰۰ میلیون تومان بود مجوز را با کمک یکی از نهادها دریافت کردم که ۲۰ میلیارد سرمایه به من دادند و من همراه با تخصیص ملک، صادقانه با آنان کار کردم. این سازمان پس از مدتی به دلیل انجام خدمت صادقانه کار را به طور کامل بر عهده بنده قرار دادند و حتی اعلام کردند ما به شما برای خرید ملک صرافی وام میدهیم. وقتی من دیدم کارم تضمین شده است و پولی که به حساب بانک مرکزی بدون مشکل واریز میشود برای من ۲.۵ درصد سود داشت و من اگر میخواستم ثروت اندوزی کنم با استفاده از این کارمزدها میتوانستم اقدام کنم.
متهم تیمور عامری در ادامه گفت: من خانهای به مبلغ ۲ میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان در خیابان آفریقا خریدم و هیچ مبلغی به زندگیام اضافه نشده، من با سرمایه مردم کار میکردم و همچنین فرزندان من سرمایهای نداشتند ولی آقای سلطانی گفت هرقدر پول بخواهی تأمین میکنم فقط پول سالم باشد. پولها به دلیل تحریم توسط شرکتهای نفتی ایرانی واقع در امارات امکان بازگشت نداشت و من در این زمینه با شرکت نفت و بانک مرکزی اقدام به تعامل کردم و اصل پول و سود آنها را مستقیم تحویل میدادم.
وی ادامه داد: بانک مرکزی میدید من ۴۰ میلیون دلار در شب به آنها تحویل میدهم، شما حال مرا با این لباس میبینید لذا من اگر قصد پول خوردن داشتم یک بار این اقدام را انجام میدادم، چرا باید پول دولت را بخورم؟ من کاسب بودم و نمیتوانستم بگویم اعتبارم کم است چون اعتبارم پایین میآمد. همین الان اگر تمام دنیا برای من باشد همه را وارد بانک مرکزی میکنم چون به آن اعتماد دارم. من به اعتبار شخص کار انجام میدهم و در ارتباط با سایر اشخاص اعلام کردم حساب شما با دیگران است.
انتهای پیام/