بحران اخير شوش نتيجه ناتواني متوليان محوطه هاي ميراث جهاني در تببين اهميت فرهنگي آنهاست

به گزارش خبرنگار میراث فرهنگی خبرگزاری فارس شهرام زارع باستان شناس در نشست «نابودی میراث بشری در شوش؛ تاملی در مسائل ثبت ملی و جهانی مجموعه تاریخی شوش» با اشاره به  اتفاقی که مدتی است در شهر شوش در حال رخ دادن است، گفت: مدتی است یک پل روگذر، در شهر شوش با این توجیه که نما یا کارآمدی مناسبی نداشته، پیش از آنکه جایگزین مناسبی برای آن ایجاد کنند، از سوی شهرداری این شهر تخریب شده است. همزمان، مقامات شهری به ایجاد زیرگذری در درون عرصه باستانی شهر تاریخی شوش تصمیم گرفته‌اند که با واکنش درست و به جای سازمان میراث فرهنگی موقتاً متوقف شده است.

وی با بیان اینکه این اعتراض باعث ایجاد تحرکاتی بین تعدادی از شهروندان شوش شده، اظهار کرد: از سوی دیگر گروهی نیز با استفاده از این فرصت به جای آن‌که ریشه واقعی مشکلات را ببینند سازمان میراث فرهنگی را عامل این ماجرا معرفی کرده اند. به عنوان پژوهشگرانی که وابستگی اداری به سازمان میراث فرهنگی نداریم و منتقد برخی از سیاست های آن نیز هستیم، در این زمینه از ایستادگی مدیران سازمان مذکور در برابر تجاوز و تعرض شبانهای که با استفاده از ماشین آلات سنگین به عرصه و حریم مجموعه باستانی شوش شده است حمایت می‌کنیم.

این باستان‌شناس با ابراز همدردی با شهروندان شهر شوش به سبب اتفاقاتی که در آنجا رخ داده، اظهارکرد: میدانیم که احداث «زیرگذر» برای شهری مانند شوش کمترین کوشش برای برآوردن فهرست بلند نیازهای مردمِ این شهر است. شوش با امکانها و قابلیتًهایی که دارد شایسته رشد و رونقی است که متأسفانه به دلیل کوتاهی مسؤولان و مدیران تاکنون محقق نشده است. جبران این کوتاهی نیز با حمله شبانه به میراث تاریخی و فرهنگی این شهر و نابودی سرمایه های بالفعل و بالقوه آن میسر نمی‌شود.

این باستان‌شناس با تاکید بر این‌که در شهرهایی که آثاری در فهرست میراث جهانی دارند به اقتضای وجود این محوطه ها ضوابط و قواعدی نیز تدوین شده که بر اداره امور شهر تأثیراتی داشته است، ادامه داد: اگر این ضوابط و قواعد از سوی مدیران و متولیان برای ساکنان و اهالی پیرامون این محوطه ها به درستی تبیین نشوند ممکن است از آن به «دردسر و محدودیت» تعبیر کنند.

زارع گفت:‌ کمتر شهری را سراغ داریم که اثری در فهرست میراث جهانی داشته باشد و مردم نپرسند که: اصلاً نگهداری این آثار و محدودیت هایی که مثلاً در ساخت و سازها به وجود آورده چه فایده ای برای ما دارد؟ شواهد که بحران اخیر شوش هم یکی از آن هاست نشان می دهد که متولیان و مدیران محوطه های میراث جهانی در تبیین اهمیت فرهنگی این آثار ناتوان بوده یا در انجام آن قصور کرده اند.

وی با بیان این‌که مجموعه باستانی شوش نزدیک به 90 سال است که در فهرست میراث ملّی به ثبت رسیده و دست کم دو بار یکی در اواخر دهه 1360 و دیگری اواخر دهه 1380 تعیین عرصه و حریم شده است، ادامه داد:‌ این محوطه سه سال پیش نیز در فهرست میراث جهانی به ثبت رسید. با وجود این، مدیران میراث فرهنگی و مسؤولان شهری و استانی نه شرایط حفاظتی مناسبی برای این مجموعایجاد کرده‌اند و نه از قابلیت های تاریخی و فرهنگی و حتی اقتصادی آن برای ایفای نقش در زندگی شهری بهره برده اند و نه کوشش درخوری برای شناساندن اهمیت و ارزش های آن به کار بسته اند. 

زارع با بیان این‌که اگر موضوع شوش به درستی و با دقت لازم مورد بحث و بررسی قرار نگیرد در آینده شاهد بحران های بیشتری از این دست خواهیم بود، تاکید کرد: به همین دلیل است که تأمل درباره این موضوع در دانشگاه - اگر به طور جدی پیگیری شود- می تواند مهم باشد و نتایج خوبی به بار آورد.

این باستان شناس اظهار کرد: اتفاقات شوش نشان داد که در کنار دانش های دیگری که از آنها غفلت کرده و میکنیم «باستان شناسی شهری» تا چه حد مهم است. امروز در شوش مسایل مهم باستان شناسی در «کف خیابان» طرح شده و آشکار است که در چنین شرایطی نمی توان بررسی دقیقی انجام داد و تصمیم مناسبی گرفت. اظهار نظر برخی از مسئولان و مقامات شهری شوش و برخی معترضان نشان می دهد که تا چه حد برداشت های نادرستی نسبت به موضوعات علمی، باستان شناسی و میراثی دارند. این امر اگرچه به تنزّل سطح کلی علم و ناآگاهی تاریخی در جامعه ما اشاره دارد، اما در این مورد خاص نمی‌تواند بی ارتباط با کم کاری و ناتوانی مدیران میراث جهانی شوش باشد.

انتهای پیام/

برچسب ها:

اجتماعی