طعم مدیریت شهری و شهرداری اصلاح‌طلبان

به گزارش مشرق، «محسن صابر» طی یادداشتی نوشت:

افشانی شهردار تهران دیگر فرصتی برای ماندن در پست شهرداری ندارد. او که اواخر اردیبهشت وارد بهشت شد حالا در کمتر از ۷ ماه باید خارج شود. حتی ۱۳۸ نماینده جریان متبوع وی که استفساریه‌ای را برای مستثنی شدن شهردار تهران از قانون منع بکارگیری بازنشستگان در مجلس آماده کردند، موفق به تأیید و تصویب آن در مجلس به نفع شهردار نشدند.

بدین ترتیب افشانی کلید بهشت را در ۲۶ آبان ماه تحویل شخص دیگری می‌دهد و بعید است نمایندگان مجلس در این فرصت اندک بتوانند این موضوع را تبدیل به مصوبه نمایند.

اکنون یک سال‌ونیم از عملکرد شورای شهر و شهرداران اصلاح‌طلب پایتخت می‌گذرد، در این مدت تهران حضور ۲ شهردار را تجربه کرد؛ اولی نجفی که پس از پنج ماه کهولت سن و بیماری و برخی عوامل دیگر را دلیل استعفایش بیان کردند و بعد از او شورا در حالی افشانی بازنشسته را برای تصدی شهرداری پایتخت انتخاب کرد که در راهروهای مجلس زمزمه طرح منع بکارگیری بازنشستگان به گوش می‌رسید که با مصوبه اخیر مجلس، خروج افشانی از شهرداری قطعی شده است.

با این ‌تفاسیر، تهران یک دوره نه‌چندان مطلوب را در روند مدیریت شهر از سر گذرانده که  کمتر روی ثبات و آرامش را به خود دیده است. مردم خسته از شهر شده‌اند چرا که حاشیه‌ها و چالش‌های شهری و افزون بر آن جو ناامیدی در کنار مشکلات اقتصادی و معیشتی و نابسامانی‌ها در بازار ارز، طلا و خودرو و ... مزید بر علت شده است.

دوران پنج ماهه نجفی در شهرداری صرفاً به اتهامات و نقد تیم شهردار قبلی گذشت و در دوره افشانی هم دغدغه تداوم حضور وی در شهرداری و لابی با نمایندگان مجلس بر عملکرد وی سایه افکنده و با این حساب بعید است حالا حالاها کلنگ پروژه‌ای به زمین بخورد.

در یکسال‌ونیم گذشته، بسیاری از پروژه‌های شهردار قبلی نیمه‌کاره رها شده و خاک می‌خورد و اقدام چشمگیر و مناسبی برای آن انجام نشده است. بسیاری از متخصصین، کاربلدها و استخوان خرد کرده‌ها در حوزه‌های عمرانی و مهندسی به حاشیه رانده شدند و افشانی هم نتوانست از افراد متخصص در شهرداری استفاده کند.  

در این دوره مردم طعم مدیریت شهری و شهرداری اصلاح‌طلبان را می‌چشند، فراز و نشیب‌های سیاسی، خاطرات و مخاطرات و تغییرات پی‌درپی شهردار، تداعی کننده شورای شهر اول تهران است که در نهایت به دلیل ضعف مدیریتی و اختلافات داخلی شورا فرو پاشید.

اما پایتخت‌نشینان تجربه مدیریت دیگر جریان‌ سیاسی کشور را در سه دوره متوالی در شورا و شهرداری دیده‌اند، به گواه بسیاری از مردم عادی، اوج فعالیتها و ساخت‌وسازهای عمرانی در آن دوران اتفاق افتاده، هرچند برخی سیاسیون از دریچه سیاسی این ساخت‌وسازها را به جنگلی از آهن آلات و آجر و یا جنگلی از سیمان و بتن آرمه تشیبه می‌کنند، اما هرچه بود این ساخت‌سازها و توسعه شهری منشأ خیرات و برکات فراوانی به‌دنبال داشت.

بنا به گزارش و دفاع از آن دوران نیست، اما شورای شهر و شهرداری تهران هم مسائل کوچک و جزئی شهر را با رویکرد محله‌محوری حل می‌کرد و هم پروژه‌های ملی را پیش می‌برد. هم در حوزه‌های فرهنگی، هم اجتماعی و هم روانی به موضوعات و اولویت‌های روحی و جسمی شهر می‌پرداختند.  

اما در کارنامه ۱۵ ماهه شورای شهر فعلاً خبری از طرح‌های کلان و نقشه‌های راهبردی توسعه شهری نیست. دوران پنج ماهه نجفی در شهرداری صرفاً به اتهامات و نقد تیم شهردار قبلی گذشت و در دوره افشانی هم دغدغه تداوم حضور وی در شهرداری و لابی با نمایندگان مجلس بر عملکرد وی سایه افکنده و با این حساب بعید است حالا حالاها کلنگ پروژه‌ای به زمین بخورد.

اکنون تندروهای جریان اصلاح‌طلب خود را در معرض نقد افکار عمومی می‌بینند و ترس از ناکارآمدی و عدم اقبال مردمی در انتخابات آتی، آنها را به سوی یک شهرداری همفکر و همسو سوق داده و چندان موافق حضور افراد معتدل‌تری چون محسن هاشمی در شهرداری تهران نمی‌باشند و از طرفی هراس دارند که با خروج وی از شورا، چمران عضو علی البدل وارد شورا شده و حیات خلوت و حاشیه امن‌ این جریان در شورا از بین برود.

به نظر می‌رسد سیاست‌زدگی و سیاسی‌کاری در تدوین لیست شورا و سهم‌خواهی جریان اصلاحات باعث انتخاب‌های غلط و نادرست و بالتبع آن ایجاد چالش‌های شهری شده که دود آن به چشم مردم خواهد رفت.

به هر شکل، هر کاری نیروی خاص خودش را می‌طلبد، ما در حوزه شهری نیاز به مسئولینی داریم که به این عرصه نگاه جدی و جدیدی داشته باشند. قطعاً این عرصه نیاز به مدیرانی دارد که به کار خود به چشم میدان مبارزه بنگرند، نه عرصه کسب سود و رفاه و مال‌اندوزی برای این که بتوانند مردم را از گردنه‌های سخت به سلامت عبور دهند.

برچسب ها:

سیاسی