به گزارش خبرنگار گروه علمی و دانشگاهی خبرگزاری فارس، معتقد است که «ما میتوانیم» را به منصه ظهور رسانده است، درست هم میگوید، آمار عملکردش این مساله را نشان میدهد.
3 سال متوالی پژوهشگر برتر دانشگاه تهران و پژوهشگر برتر کشور شده است، بیش از ۲۸۰ مقاله ISI دارد و حتی ۳ سال متوالی از سوی تامسون رویترز به عنوان یکی از دانشمندان یک درصد برتر دنیا معرفی شده است.
میگوید: پدرش نجار بوده و به دلیل احتیاج مالی از کودکی مجبور به کار کردن بوده است، بعد از مدرسه در یک کارگاه تراشکاری کار میکرده، اما حالا او یک فول پروفسور است که با وجود شاگردانی که در تمام دنیا و ایران دارد، خود را مخلص ایران و ایرانی میداند و معتقد است هیچ یک از این افتخارات علمی پشتوانه زندگیاش نیست، چرا که به اعتقاد این دانشمند جهانی، اینها فقط کار است که اگر در جهت سالم نباشد و تفکر صحیحی پشت آن نباشد هیچ ارزشی ندارد.
میگوید: جزء یک درصد دانشمندان برتر جهان هستم ولی باید جزو یک درصد بامعرفتها باشیم.
عباس زارعی هنزکی دانشمند ۵۷ ساله برجسته کشورمان که لیسانس و فوق لیسانسش را در رشته مهندسی مواد و متالوژی دانشکده فنی دانشگاه تهران گذرانده و مدرک دکترای خود را از دانشگاه مونترال کانادا دریافت کرده است، در زمان دفاع مقدس، آنجا که کشور به خودکفایی در ابزار جنگی نیاز داشت هم در صحنه علمی خوش درخشیده و حالا رئیس پارک علم و فناوری دانشگاه تهران است و به سبب نیازی که جبهه علمی کشور به نوآوری و کارآفرینی دارد، برای هموار شدن مسیر پیشرفت علم و فناوری کشور تلاش میکند.
خودش میگوید: دنبال به دست آوردن جایگاهی نیستم ولی کار زیاد دارم و اگر خدا فرصت دهد به دنبال این هستم آنچه میدانم به عنوان یک معلم به دانشجویان منتقل کنم.
در گفتوگویی که با او درباره علم و فناوری کشور و جایگاه پارک علم و فناوری دانشگاه تهران داشتیم، بر نقش انتقادی و اطلاعرسانی رسانهها تأکید کرد و گفت: حرف در ذهنم برای مسیر فناوری که کشور طی میکند زیاد است، حرفهایی که من نخواندهام بلکه تجربه کردم.
اما اینها به کنار؛ من داغ دلی در رابطه با صنعت، دانشگاه و نحوه عملکرد کشور درباره ارتباط با صنعت دارم.
فارس: با توجه به اینکه از جوانی تاکنون در صنعت کار کردید و فقط پشت میزنشین نبودید، شرایط ارتباط بین علم و صنعت را چطور میبینید؟ گرهها و پاشنهآشیلهای این حوزه کجاست؟
زارعی: جاهای خوب هستیم اما در رشد و توسعه همواره باید هزینه پرداخت کرد، برای راه رفتن باید زمین خورد، برای یادگیری زبان باید تمسخر شد، انسان برای یادگیری زبان جدید باید خنده افراد را تحمل کند، برای رانندگی باید تصادف کرد، هزینهها را باید پرداخت کرد.
هر یادگیری هزینههایی دارد، ما هم باید این هزینهها را پرداخت کنیم چه در صنعت و چه در دانشگاه.
* آنچه صنعت نیاز دارد تجربه و استادکاری است نه تئوری
اما در بحث ارتباط صنعت با دانشگاه یعنی آنجا که کانون تولید علم است با آنجایی که صنعت درگیر آن است، همیشه گرفتار بودیم.
دفتر ارتباط با صنعت گذاشتیم اما به مطلوب نرسیدیم، به طور مثال من یک معلم دانشگاه که در صنعت هم کار میکردم هرگز به عنوان یک صنعتگر از معلمان دانشگاه دعوت نکردم که کمک کنند.
فارس: چرا؟
زارعی: برای اینکه نمیداند.
فارس: چرا نمیداند؟
زارعی: برای اینکه آنچه که یاد گرفته تئوری است، آنچه صنعت نیاز دارد استادکاری و تجربه است.
فارس: چرا چنین مسالهای اتفاق افتاده است؟ اصلا آیا برای یک معلم دانشگاه بد است که فقط تئوری بداند؟
زارعی: نه بد نیست، اجازه دهید برای توضیح این بحث یک گام به عقب برگردم.
میگوییم انقلاب صنعتی اول ماشین بخار، انقلاب صنعتی دوم مکانیزه شدن و اتوماسیون و تولید انبوه، انقلاب صنعتی سوم بحث استفاده از رباتها، اینترنت و افزایش راندمان و انقلاب صنعتی چهارم استفاده از اینترنت در برقراری ارتباط را مطرح کرد.
* نباید به جای پلکانی آسانسوری بالا رفت
این چهار نسل به گونهای است که حرکت از هر نسل به نسل دیگر نیاز به زحمت، مفاهمه و تجربه دارد.
اجازه دهید مثالی بزنم؛ من سوم ابتدایی بودم که گفتند قرار است دوره راهنمایی اضافه شود که برخی دانشآموزان به صورت جهشی درس خواندند که سریعتر به مرحله دبیرستان برسند و مقطع راهنمایی را نگذرانند من هم میخواستم همین مسیر را طی کنم که یکی از اقوام به خانوادهام گفت اجازه دهید بچه مسیر معمول خود را طی کند، نباید عجله کرد و باید مسیر طبیعی طی کرد و نباید به جای پلکانی، آسانسوری بالا رفت زیرا تجربه مراحل پلکانی را از دست میدهیم.
فرهنگ تفکری و نوع منش باید به صورت پلکانی باشد. میتوان نمره خرید یا مراحل را جهشی گذراند ولی در دانش و یادگیری کم میآورند، باید از قبل کاشت تا بعد بتوان برداشت کرد.
* در صنعت قانون مزرعه حاکم است، باید بکاری تا برداشت کنی
شاید براساس قانون مدرسه بتوان تقلب کرد، ۲۰ گرفت یا با پول و پارتی نمره خرید اما در قانون مزرعه نمیتوانی پول دهی تا بذر بدون کاشت از زمین بروید.
در صنعت قانون مزرعه حاکم است و باید به صورت پلکانی حرکت کنیم، وقتی کشور فضای موجهای مختلف را طی نکند و به نسل 3 برسیم استاد به اندازه نسل 3 درک دارد اما صنعت هنوز در نسل یک مانده است و ارتباط بین این دو حوزه برقرار نمیشود.
دانشگاه در حال حاضر در موج چهارم یعنی موج اطلاعات قرار دارد، یعنی مرحلهای پس از صنعت.
پس نمیتوان از دانشگاهها انتظار داشت که با صنعتی که عقبتر است ارتباط داشته باشد.
فارس: یعنی به نظر شما صنعت ما در مقطعی پیشرفت نکرده، اما دانشگاه ما به صورت تئوری پیش رفته است؟
زارعی: علم ما به صورت تئوری پیش رفته و صنعت ما جا مانده است.
در نسلهای انقلاب صنعتی، دانشگاه ایده میآورد و بعد از چند سال صنعتی و تجاری میشود.
این پروسه در ایران هنوز مفهومی پیدا نکرده و در نسل یک و دو و سه ما عقب هستیم.
اینکه ما رباتسازی یاد بگیریم یک بحث است اینکه برنامهنویسی کنیم بحث دیگری است.
امروز اینکه بخواهیم طراحی خودرو را از ابتدا شروع کنیم و بگوییم اساتیدمان نمیتوانند، ایراد دارد.
ما در صنعت نسل چهارم باید مرحله به مرحله کار به روز ارائه داد باید با دیگران هم ارتباط گرفت و همه دنیا از این مرحله عبور میکنند.
آن زمان دیگر ارتباط صنعت و دانشگاه معنا ندارد چرا که دانشگاه عین صنعت است.
در پارک علم و فناوری کسانی که در موج چهارم انقلاب صنعتی برنامه ریزی میکنند استاد دانشگاه هستند اما ما هنوز تمام این نسلهای انقلاب صنعتی را در دانشگاه داریم و نمیتوانیم حذفش کنیم.
از نظر من ما باید انتخاب کنیم کدام بخش در چه زمینهای کار کند.
* استاد دانشگاه باید اقتصاد را درک کند
فارس: ما چه باید بکنیم که اساتید ما هم دانشگاهی و هم صنعتی باشند؟
زارعی: البته برای نوشتن نقشه راه، یک تیم لازم است اما آنچه در ذهن من است اینکه اساتید دانشگاه، حداقل در نسل من باید دانشجویان خوب تربیت میکردند دانشجویانی که وقتی وارد صنعت میشوند نقص تئوری نداشته باشند.
اگر دانشگاهها در نسل های یک و دو و سه صنعت، دانشجوی خوب تربیت کنند موثر است، اما در نسل چهارم، استاد دانشگاه باید کارآفرین باشد. استاد دانشگاه باید کاسب باشد نه به این معنا که به دنبال پول باشد و پول درآورد بلکه به این معنی که قدر پول را بداند.
اقتصاد مگر غیر از این است که منابع ملی و سرمایههای ملی که پول هم بخشی از آن است، در کنار هم باشد؟ استاد دانشگاه باید این مساله را درک کند.
استاد باید بداند قیمت تمام شده چیست؟ استاد دانشگاه باید بداند که صنعت زیرزمین خانه و آزمایشگاه نیست.
این مسائل در نسل یک و دو سه خیلی سخت است، الان اگر کسی به من بگوید من در زیرزمین خانهام ماهواره ساختهام باورم میشود اما اگر بگوید به درد کشور میخورد میگویم حتما به درد نمیخورد، زیرا نمیتوان آن را صنعتیسازی کرد.
استاد دانشگاه وقتی در کلاس دانشجوی آماده صنعت را تربیت کند موثر است، اما در نسل چهار استاد دانشگاه همان حرفی را میزند که صنعت میگوید.
در حال حاضر سنگاپور دانشگاه نسل چهارم را مطرح میکند یعنی استاد این دانشگاه استاد نسل چهارم و کارآفرین است و اقتصاد و صنعت را میشناسد.
فارس: از نگاه شما چند درصد از اساتید ما به این صورت هستند؟
زارعی: البته نگاه من جامع و درست نیست اما من فکر میکنم 10 تا 15 درصد اساتید ما به این صورت هستند که خیلی کم است.
فارس: چطور این اساتید به ارتقا میرسند؟
زارعی: با جبر.
فارس: یعنی اساتید را از دل دانشگاه جدا کرده و وارد صنعت کنیم؟
زارعی: خیر، باید به صورت اجبار آنها را در مسیر کارآفرینی قرار داد. چرا همیشه مقام معظم رهبری میفرمایند که تحریم فرصت خوبی است؟ زیرا زمانی که فشار باشد مجبور هستیم که تولید کنیم.
من اعتقاد دارم ما باید استاد دانشگاه را در بخشی از زندگی تامین کنیم ولی بخش دیگر را باید خودشان درآورند.
نمیگویم آزادی کامل ولی این کنترلها هم چیزی را حل نمیکند.
* ایجاد زنجیره ارزشی تبدیل ایده به ثروت در پارک علم و فناوری دانشگاه تهران
فارس: درباره پارک علم و فناوری بگویید.
زارعی: در حال حاضر برنامه راهبردی دانشگاه تهران این است که دانشگاه نسل سوم شود و بتواند پلتفرم یا فضای لازم برای تبدیل ایده به ثروت وکسب و کار را ایجاد کند.
این پلتفرم نیاز به یک اکوسیستم و زیست بوم دارد، داخل هر زیست بوم یک زنجیره ارزشی هست که این زنجیره ارزشی از ایده تا تجاری سازی باید به صورت کاملا منظم کنار هم چیده شود.
یکی از ایدههای کامل که من به آن اعتقاد دارم این است که در صنعتی سازی و مهندسی و حتی در روابط اجتماعی میانبر معنا ندارد.
هر موقعیتی که حذف شود و به جای آن میانبر بگذاریم کار مهندسی خراب میشود.
پارک علم و فناوری دانشگاه تهران سعی کرده که این زنجیره ارزشی را ایجاد کند.
| علم و فناوری آسانسور نیست، باید همت کرد؛ نمیتوان فیتیله را روشن کرد و انفجار صورت بگیرد. |
صنعت، چوب هری پاتر ندارد؛ باید قانون مزرعه طی شود باید یک جایی کاشته شود، بذر باید مناسب باشد پرورش داده شود و سر موقع برداشته شود.
ما در پارک علم و فناوری دانشگاه تهران سعی کردیم همه چیز را کنار هم قرار دهیم.
دانشگاه تهران بخشی از مرکز رشد کشور است اما مرکز رشد آکادمیک است، یعنی محققان باید مراحلی را طی کنند و یاد بگیرند پرورش ایده به چه معنی است. محققی باشند که صنعت بفهمند نه اینکه فقط مقاله بنویسند.
اگر کشور چین توانسته در صنایع به سرعت رشد کند برای اینکه زنجیره تامین قدیمی بزرگی داشته است.
پیش از انقلاب نیز ما عروسکهایی داشتیم که بیشتر چینی بود، کشوری که میتواند چنین اسباب بازیهایی را بسازد حتما زنجیره صنعتی مناسبی دارد.
فارس: شما در پارک علم و فناوری دانشگاه تهران این زنجیره ارزشی تبدیل ایده به ثروت را تشکیل دادید؟
زارعی: بله در پارک علم و فناوری در 14-15 سال گذشته تمام دوستان زحمت کشیدند و این زنجیره تشکیل شده است و از صنعت تا کسب و کار شروع به کار کردیم و برنامهها و تعاریفی تدوین کردیم.
فارس: چقدر دستاورد در این زنجیره داشتید؟
زارعی: خیلی زیاد، ما در حال حاضر 140 شرکت داریم، سال 96 گردش مالی شرکتهایمان بیش از 800-900 میلیارد تومان بوده است. پشتیبانیهایی که پارک از این شرکتها داشته و توانمندسازیها سبب شده در بخشهای مختلف صنعت پیشرفت کنیم.
فارس: شرکتهای پارک علم و فناوری در چه حوزهای فعال هستند؟
زارعی: دانشگاه تهران یک دانشگاه جامع است و در بخشهای مختلف کار میکنیم، اما اکوسیستم زیستبوم دانشگاه تهران به بخش فناوری اطلاعات نزدیکتر است به همین دلیل در این بخش بیشتر کار کنیم.
انتهای پیام/